مهدویت و آخرالزمان

مقالاتی در رابطه با مهدویت و آخرالزمان

مهدویت و آخرالزمان

مقالاتی در رابطه با مهدویت و آخرالزمان

مهدویت و آخرالزمان

با عرض سلام و احترام خدمت شما خوانندگان محترم این وبلاگ.

هدف از ایجاد این وبلاگ گردآوری مقالات و مطالبی که در رابطه با مهدویت و آخرالزمان در صفحات مختلف منتشر شده است آنهم با ذکر منبع آن مطلب می باشد .

به گزارش فارس به نقل از پایگاه خبری التوافق الاخباریه، شاهزاده "بسمه بنت سعود بن عبد العزیز آل‌ سعود" که دختر "سعود بن عبد العزیز آل‌ سعود" می‌ باشد، با انتشار بیانیه‌ای در صفحه فیس بوک خود هموطنانش را برای نجات عربستان در ورطه کفر، افراط‌ گرایی، جهل و نادانی که گرفتار آمده،‌ به کمک طلبید.


این شاهزاده در بیانیه خود اعلام کرده که وی هم اکنون دست بسته است و قادر به انجام هیچ کاری نیست و تنها کاری که از دست او برمی‌ آید، دعا کردن است.


وی با بیان این‌که آماده انجام مصاحبه و گفت‌وگو با شبکه‌ های خبری و علمای دین است، تاکید کرد: وی کالای سیاسی و مذهبی نیست، بلکه هدف وی که یکی از دختران بنیانگذار عربستان است،‌ خدمت به جامعه، کشور و دینش است.


این شاهزاده در بیانیه خود که آن را خطاب به هموطنان سعودی، برادران و خواهران عرب خود و تمام مسلمانان جهان منتشر کرد، تاکید می‌ کند که اسلام هیچ‌ گاه خواهان تفرقه میان مسلمانان و تبعیض میان آنها نبوده است و تصویری که هم اکنون از اسلام ارائه می‌ شود، تصویری تحریف شده از این دین است.


وی هدف از انتشار این بیانیه را تاکید بر این نکته بیان کرده که تا زمانی که ما دارای فرهنگ درست محمدی هستیم که بر تسامح و جلوگیری از تبعیض و تفرقه تاکید می‌‌کند، چرا باید شاهد گرفتار شدن ممکلت خود در ورطه گرفتاری و بدبختی باشیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۹۴ ، ۱۶:۱۸
Seyed Meisam Jasemi

افکارنیوز: مرحوم حاج شیخ عباس قمی (صاحب مفاتیح الجنان) در کتاب سفینۀ البحار (ج ۷، ذیل حرف ق) به نکاتی پیرامون قم و ویژگی های آن پرداخته و به روایاتی اشاره کرده است که به امن بودن این منطقه توجه شده است. از امام صادق (ع) روایت شده است: اگر مصیبت بر شما وارد شد بر شما باد به قم که آنجا مأمن فاطمیون است.


شاید ویژگی های ذیل باعث شده است که شهر مقدس قم دارای چنین جایگاهی باشد:


الف. مدفن کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (س)؛
ب. مدفن بسیاری از علما و فقها و اولیای بزرگ الهی؛
ج. لقب قم از پیامبر گرامی (ص) اخذ شده است که در شب معراج با دیدن شیطان در این سرزمین با لفظ قم او را از اینجا راند.
د. شهر اهل بیت میباشد با توجه به ولایت مداری مردم این سرزمین از امام صادق (ع) نقل شده است: برای ما اهل بیت حرمی است که آن شهر قم است. (سفینۀ البحار).
هـ . قم مرکز علم اهل بیت و صدور آن به عالم است. از امام صادق (ع) نقل شده است: به زودی کوفه از مؤمنین خالی می شود و جمع می شود (مخفی می شود) علم از آن همان گونه که مار در سوراخ خود مخفی می شود، سپس ظاهر می شود علم به شهری که به آن قم می گویند و می گردد معدن علم و فضل. (سفینۀ البحار).
و. اهالی قم هنگام ظهور، همراهان و یاوران امام مهدی (ع) هستند. از امام صادق (ع) نقل شده است: قم را قم نامیدند زیرا اهل آن با قائم آل محمد (ع) جمع می شوند و با او قیام می کنند و بر او استفامت و پایداری می ورزند و او را یاری و نصرت می کنند. (سفینۀ البحار).
ز. یکی از درهای بهشت برای اهل قم است. از امام رضا (ع) نقل شده است: برای بهشت هشت در است و یکی از آنها برای اهل قم است، پس خوشا به حال انها، پس خوشا به حال انها، پس خوشا به حال انها.


هر چند همه ویژگی ها در جای خود بسیار مهم و ارزشمند است اما نکته پنجم جایگاه خاصی دارد، زیرا منادی کامل و واقعی دین اسلام در دوران سخت و سنگین غیبت و صدور آن به جهان و آشنا کردن مردم با حقیقت دین، حوزه علمیه قم است و خداوند و امام عصر (ع) این ندا و دعوتگر را رها نمی کند. با صدور دین و معارف مهدویت است که مردم آمادگی بیشتر برای ظهور پیدا می کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۹۴ ، ۱۶:۱۲
Seyed Meisam Jasemi

درجات سی و سه گانه فراماسونری به شرح زیر است :


1 کارآموزی Apprentice Entered
2 کار یاری Craft fellow
3 استادی Mason Master
4 استاد محرم Mason Secret
5 استاد کامل Master Prefect
6 منشی محرم Secretary ate Intim
7 ناظم و قاضی Judge and Provoset
8 مباشر ساختمان Building The Of Intendant
9 برگزیده نه نفر Nine Of Elect
10 برگزیده 15 نفر Fifteen Of Elect
11 بلند پایۀ برگزیده Elect Sublime
12 بزرگ استاد معمار Architect Master Grand
13 طاق خسروی انوش Enoch Of Arch Royal
14 شهسوار اسکاتلندی کمال Perfection Of Knight Scottish
15 شهسوار شمشیر یا شهسوار شرق East The Of Or Sword The Of Knight
16 شاهزادۀ اورشلیم Jerusalem Of Prince
17 شاهزادۀ شرق و غرب West and East The Of Knight
18 شهسوار مرغ ماهیخوار و عقاب شاهزاده با اقتدار رزکروای تورات
Knight Of The Pelican and Eagle and Soverign Prince Rose Croix Of Heredom
19 بزرگ کاهن Pontiff Grand
20 بزرگ استاد ارجمند Master Grand Venerable
21 ریش سفید عصر نوح Noachite Patriarch
22 شاهزادۀ لبنان Libanus Of Prince
23 رییس Tabernacle Of Chief
24 شاهزادۀ پرستشگاه Of Prince Tabernac
شهسوار ابلیس بیباک Serpent Brazen The Of Knight
26 شاهزادۀ رحمت Mercy Of Prince
27 فرمانده معبد Temple The Of Commander
28 شهسوار خورشید Sun The Of Knight
29 شهسوار اندروی مقدس با عقاب سفید
Knight Of St. Andrew White Eagle
30 بزرگ شهسوار منتخب قدس و شهسوار عقاب سیاه و سفید
Grand Elected Knight Kadosh Knight Of The Black and White Eagle
31 بزرگ بازرس فرمانده پی جوی lnquistor Inspector Grad
32 شاهزادۀ بلند پایۀ راز شاهانه Secret Royal the Of Prince Sublime
33 بزرگ بازرس کل General Inspector Gra

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۹۴ ، ۱۶:۰۷
Seyed Meisam Jasemi

به گزارش بولتن نیوز مجلس سنای آمریکا طرح لغو مجازات برای نظامیان همجنسگرا و سربازانی که با حیوانات روابط جنسی انجام می دهند را با 93 رای موافق و 7 رای ممتنع به تصویب رسانید.


این قانون در حالی در ایالات متحده به تازگی به تصویب رسید که تا پیش از این براساس ماده 125 آئین دادرسی نظامی ارتکاب لواط با انسان، همچنین برقراری رابطه جنسی با حیوانات را غیر قانونی دانسته بود و هر شخص نظامی که با همجنس خود و یا حیوانات رابطه جنسی برقرار می کرد، در صورتی که اتهام وی اثبات می شد، در دادگاه نظامی مورد محاکمه قرار می گرفت.


به موجب این قانون: "(الف) هر فرد مشمول این فصل از قانون که مرتکب جماع نفسانی غیر طبیعی و خلاف اصول متعارف با فرد دیگری اعم از همجنس یا جنس مخالف و یا با یک حیوان گردد، محکوم به جرم لواط خواهد بود، نفوذ هر چند اندک برای احراز جرم و نقض این فانون کافی است (ب) هر فردی که ارتکاب به جرم لواط از سوی وی محرض گردد باید طبق حکم دادگاه نظامی مجازات شود. "


چرایی به رای گذاشتن طرح رابطه با حیوانات را باید در اظهارات رئیس انجمن پژوهش های خانواده آمریکا جست. "تونی پرکینز" در این باره به سی ان ان گفت: تلاش برای حذف لواط از قوانین نظامی از سوی سناتورهای لیبرال دموکرات سنای آمریکا آغاز و با حمایت پرزیدنت اوباما همراه شد تا سیاست نپرس و نگوی ارتش را از میان بردارند.


وی افزود: "این بحث به طور کلی در مورد استفاده در ارتش برای پیشبرد برنامه های اجتماعی رادیکال حکومتی است." پرکینز ادامه داد:" آنها نه تنها سیاست نپرس و نگو را به حالت تعلیق درآوردند، بلکه با مشکل دیگری نیز مواجه بودند و آن اینکه، طبق قوانین جزائی ارتش، عمل لواط غیر قانونی است، درست همانگونه که زنا غیر قانونی محسوب می شود، پس آنها می بایست ممنوعیت قانونی علیه لواط را نیز ازبین می بردند. "


پرکینز گفت: "از بین بردن منع قانونی جماع با حیوانات می تواند عمدی و یا تنها - پیامد جنبی و غیر عمد - اقدام فوق بوده باشد. به هر حال، عمداٌ و یا سهواٌ، آنها ممنوعیت قانونی جماع با حیوانات را نیز لغو کرده اند. بنابراین در حال حاضر، طبق آئین نامه هماهنگ دادرسی نظامی (UCMJ)، هیچ ابزار قانونی برای مجازات حیوانی گری و آزار و اذیت جنسی حیوانات وجود ندارد."


تصویب این قانون هر چند که برای بسیاری از همجنس گرایان ارزشمند به حساب می آید ولیکن برای بسیاری از نظامیان آمریکایی حکم طاعون را دارد. این نارضایتی تا جایی است که "باب مگینیس" سرهنگ سابق ارتش در این باره گفته است: برخی از حقوقدانان ارتش معتقدند که جماع با حیوانات طبق ماده دیگری از قوانین آئین دادرسی ارتش، یعنی ماده 134 "گرفتن همه" که برای قانون شکنی علیه "نظم و انضباط شایسته نظامی" پیش بینی شده، می تواند قابل تعقیب باشد .


وی ادامه داد: اما روی این موضوع نمی توان حسابی باز کرد. وی به سایت خبری CNSNews.com گفت: چنانچه سربازی مرتکب عمل لواط با حیوانی شود – اعم از اینکه این حیوان متعلق به دولت باشد یا نباشد، آیا طبق قوانین هماهنگ ارتش این عمل، جرم قابل تعقیبی خواهد بود؟ یا خیر؟ به اعتقاد من؛ این سوال هنوز پاسخی ندارد.


این سرهنگ ارتش آمریکا افزود: خواننده این سطور پس از اینکه از خندیدن دست بر دارد لازم است تا این سوال را مطرح کند که آیا مسئله منافع دولت، منافع ارتش، و منافع کشور را به بهترین شکل ممکن تامین می کند یا خیر؟ من که اینطور فکر نمی کنم."


وی افزود: متاسفانه، بپسندیم یا نه! سربازان در گذشته، خواسته یا ناخواسته، مرتکب این نوع رفتارها شده اند. حال در صورت حذف این قانون؛ آیا در آینده باز هم مرتکب چنین اعمالی خواهند شد یا خیر! نمی دانم!


براساس این گزارش این طرح قانون باید به تصویب کنگره آمریکا برسد و رئیس انجمن پژوهش های خانواده آمریکا امیدوار است در مسیر تصویب نهائی این لایحه اختلاف نظرهای متعددی با مجلس نمایندگان بوجود آید.


این طرح در حالی قرار است برای تصویب به مجلس برود که مجلس نمایندگان در شرح اختیارات خود، حمایت از قانون ازدواج را استحکام بخشیده است. در این قانون آمده است: ضمنا یک قانون حمایت از ازدواج هم در ارتش وجود دارد که حاکی از ممنوعیت ازدواج افراد هم جنس در پایگاه های نظامی است؛ چیزی که وزارت دفاع بر آن اصرار دارد و از آن حمایت می کند.


اکنون نگرانی جدیدی به نگرانی های پیشین اضافه شده! چرا که قانون منع لواط برداشته شده است و این عمل حیوانی – یعنی ممنوعیت آن هم - از آئین هماهنگ دادرسی نظامی برداشته می شود. بنابر این مجلس نمایندگان با این لایحه مشکلات فراوانی خواهد داشت.


تصویب این طرح در حالی است که در بیشتر ایالت‌ های آمریکا، همجنس‌ گرایان دارای مشروعیت قانونی بوده و حتی در برخی ایالات، همجنس‌ گرایان دارای حق قانونی ازدواج با یکدیگر نیز هستند. جورج بوش، رئیس‌ جمهور پیشین آمریکا که دارای تعصبات مذهبی بود، خواستار ممنوعیت ازدواج همجنس‌ گرایان در سراسر آمریکا بود و به این منظور لایحه‌ای را برای ممنوع ‌کردن ازدواج همجنس‌ گرایان به مجلس سنا ارائه نمود، اما این لایحه توسط نمایندگان سنای آمریکا رد شد.


در تاریخ ۱۹ دسامبر ۲۰۱۰ میلادی، با رای مجلس سنای ایالات متحده آمریکا، حضور همجنس‌ گرایان در نیروهای نظامی ایالات متحده آمریکا مجاز شد. قانون «نپرس، نگو» که برای سال‌ ها مانع از اعلام گرایش همجنس‌ گرایانه برخی سربازان ارتش آمریکا بود، با رای موافق ۶۵ عضو سنا و به رغم مخالفت ۳۱ سناتور عضو حزب جمهوری‌ خواه باطل شد.


مسئولین بلند مرتبه ارتش آمریکا امیدوارند با آزادی رابطه جنسی نظامیان ارتش با حیوانات، آمار تجاوزات درون سازمانی ارتش آمریکا رو به کاهش گزارد؛ چرا که به تازگی اداره امور کهنه سربازان آمریکایی در گزارشی با اشاره به وضعیت سو استفاده های جنسی نظامیان آمریکایی آورده است: از هر 3 سرباز زن آمریکایی یک نفر در دوران خدمت در ارتش مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته است و بیشتر این افراد اجازه شکایت در این خصوص را نداشته اند.


بر طبق این گزارش خطر مورد تجاوز قرار گرفتن سربازان زن آمریکایی حاضر در جنگ عراق بیش از کشته شدن در حوادث تروریستی در این کشور بوده است. با توجه به اینکه نزدیک به 200 هزار زن در ارتش آمریکا خدمت می کنند، تا کنون نزدیک به 67000 سرباز زن آمریکایی مورد تجاوز قرار گرفته اند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۴ ، ۱۷:۲۰
Seyed Meisam Jasemi

گزارش یک کمیسیون مستقل در هلند حاکیست که ده ها هزار کودک و نوجوان بین سال های ۱۹۴۵ و ۲۰۱۰ در نهادهای وابسته به کلیسای کاتولیک هلند مورد سوء رفتار جنسی قرار گرفته اند.


به گزارش مشرق به نقل از بی بی سی، این گزارش می گوید که مقامات کلیسای کاتولیک در برخورد و مقابله با سوء رفتاری که در مدارس و یتیم خانه های وابسته به کلیسا رایج بوده، کوتاهی کرده اند.


در این گزارش که بر اساس مصاحبه با بیش از ۳۴۰۰۰ نفر تنظیم شده، همچنین تخمین زده شده که از هر پنج کودک و نوجوانی که در موسسات وابسته به کلیسای کاتولیک حضور داشته اند، یک نفر مورد سوء رفتار قرار گرفته است.


انجام این تحقیقات پس از آن آغاز شد که اتهاماتی مبنی بر سوء رفتار با کودکان در مدرسه ای در شرق هلند مطرح شد. کمیسیونی که این تحقیق را انجام داده کار خود را در ماه اوت سال ۲۰۱۰ آغاز کرد و ۱۸۰۰ مورد گزارش مربوط به سوء رفتار با کودکان و نوجوانان در نهادهای وابسته به کلیسای کاتولیک را بررسی کرد. در نتیجه این تحقیق ۸۰۰ نفر به عنوان عاملین این سوء رفتارها شناسایی شدند که ۱۰۰ نفر آنها هنوز زنده هستند.


خبرگزاری فرانسه از کمیسیون تحقیق کننده نقل کرده که مسئولان کلیسای کاتولیک هلند از وقوع سوء رفتار جنسی در نهادهای کلیسا مطلع بوده اند اما اقدام مناسبی در این خصوص صورت نداده اند. این کمیسیون علاوه بر تلاش برای کشف سوء رفتارهایی که رخ داده، سعی داشته به این سوال هم پاسخ دهد که چگونه می توان عدالت را در حق قربانیان جاری کرد.


بر اساس ارزیابی این کمیسیون، از هر ۱۰ کودک هلندی یک نفر به نوعی مورد سوء رفتار قرار گرفته که این آمار در بین کودکانی که در موسسات کلیسای کاتولیک بوده اند، دو برابر است، یعنی از هر پنج کودک یک نفر. ماه گذشته شاخه کلیسای کاتولیک در هلند برنامه ای را برای پرداخت غرامت به قربانیان سوء رفتارهای جنسی آغاز کرد که در چارچوب آن به نسبت شدت سوء رفتار صورت گرفته، قربانیان بین ۵ هزار تا ۱۰۰ هزار یورو دریافت می کنند.


مردم هلند که ۲۹ درصد آنها کاتولیک هستند، بی صبرانه منتظر انتشار نتایج گزارش این کمیسیون بوده اند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۴ ، ۱۶:۵۷
Seyed Meisam Jasemi

کلید زنی پروژه ایدز در کنگره و به دست آرپا


بر اساس اسناد درز شده از کنگره آمریکا، در جولای 1969 دکتر مک آرتور (Dr. MacArthur) از مدیران آژانس پروژه تحقیقات پیشرفته ارتش آمریکا ARPA (Advanced Research Project Agency) در کنگره (کمیته تخصیص بودجه کاخ سفید) حاضر می شود و طی یک سخنرانی ابراز می کند: "در پنج الی ده سال آینده این امکان وجود خواهد داشت که یک عامل بیولوژیک مصنوعی تولید شود که طبیعی نبوده و به همین دلیل سیستم ایمنی طبیعی در برابر آن کارایی نخواهد داشت." دکتر مک آرتور در آن سخنرانی می گوید "این یک موضوع بسیار جدال انگیز است و افراد زیادی هستند که باور دارند که چنین تحقیقاتی نباید انجام شود زیرا ممکن است به بوجود آمدن روش دیگری برای کشتار دسته جمعی منجر شود." و بدین نحو در لفافه هدف از تولید چنین عاملی را نیز برای کنگره برملا می سازد. اما موضوع ساختن عاملی که سیستم ایمنی انسان در برابر آن بی دفاع باشد به سال ها قبل بر می گشت و از سال 1961 تا 1968 تولید این عامل مصنوعی بیولوژیک جهت استفاده در تسلیحات بیولوژیک در پنتاگون تحت بررسی بود. در این مدت روبرت مک نامارا (Robert McNamara) وزیر دفاع آمریکا بود و مشغول راهبری ماشین جنگی آمریکا در ویتنام و کشتار مردم آن کشور بود. مک نامارا از حامیان اصلی و کلیدی تولید این عامل بیولوژیک بود و با توجه به پست بعدی اش در جایگاه تاثیر گذاری همچون بانک جهانی به عمق چرایی تلاش وی برای تولید چنین عاملی پی خواهیم برد.



گروه دانشمندان آرپا


بعد از سخنرانی مک آرتور در کنگره و بحث های مربوطه، کنگره آمریکا یک بودجه ده میلیون دلاری در اختیار ARPA و وزارت دفاعی که پیگیر برنامه های مک نامارا بود قرار می دهد تا به تحقیق در این مورد و تولید چنین عاملی بپردازد. چنان که مک آرتور در سخنرانی اش اشاره کرده بود دقیقا حدود ده سال بعد یعنی در سال های پایانی دهه هفتاد میلادی یک بیماری عجیب در جوامع انسانی آفریقا گزارش شد که سیستم ایمنی بدن انسان در برابر آن عملا تعطیل است. با این حساب حدود ده سال قبل از گسترش بیماری ایدز و شناسایی ویروس آن در 1984، ARPA با دریافت ده میلیون دلار بودجه شروع به ساختن آن کرده است.


قاتل ویتنام، مبدع پروژه ایدز



مک نامارا، وزیر دفاع آمریکا در دوره جنگ ویتنام و از طراحان اصلی پروژه کاهش جمعیت جهان از طریق ویروس ایدز


مک نامارا در سال 1969 پست وزارت دفاع آمریکا را به کلارک کلیفورد تحویل داد و برای نهایی کردن برنامه های خود و چیدن محصول درختی که در وزارت دفاع کاشته بود به بانک جهانی رفت. بدین ترتیب در اکتبر 1970 فقط پانزده ماه بعد از اینکه دکتر مک آرتور برای انجام پروژه ایدز درخواست بودجه کرد رابرت مک نامارا رئیس بانک جهانی شده بود. او طی یک سخنرانی در آن زمان گفته است که به نظر او رشد جمعیت جهان یک موضوع مهلک و خطرناک پیشاروی سال های آینده است. در این سخنرانی مک نامارا مطرح کرد که رشد جمعیت به ناپایداری منجر خواهد شد و یک جمعیت ده میلیاردی در روی زمین "غیر فابل کنترل" خواهد بود. او اضافه می کند "این جهانی نیست که تک تک ما می خواهیم در آن زندگی کنیم. آیا راهی برای گریز از چنین جهانی وجود دارد؟ راه قابل اطمینانی نیست اما دو راه ممکن به نظر می رسد که از طریق آن شاید بشود از رسیدن به ده میلیارد جمعیت جلوگیری کرد. یا باید نرخ زاد و ولد کنونی به سرعت کاهش یابد و یا باید نرخ مرگ و میر بالاتر رود. راه حل دیگری متصور نیست." نتیجه دهشتناک این خواهد بود که مک نامارا آگاهانه و بر اساس یک برنامه بلند مدت تکوین و توسعه عامل بیماری ایدز را برای کاهش جمعیت جهان در وزارت دفاع طراحی و حمایت کرده است و پس از تصدی ریاست بانک جهانی آن را اجرا نموده است.


نایروبی و کنیا مناطق اولیه برای برنامه کاهش جمعیت پنج ساله مک نامارا در نظر گرفته شدند. کنیا و اوگاندا در آفریقای شرقی جایی هستند که اپیدمی از آنجا شروع شد و امروزه پنجاه درصد یا بیشتر جمعیت های آنها آلوده به ویروس است. طی دهه هفتاد ویروس در هائیتی، برزیل و ژاپن نیز شیوع یافت. امروزه نیز کانون این بیماری، کشور نفت‌ خیز نیجر است که پرجمعیت‌ ترین کشور آفریقایی محسوب می‌ شود.

 

کشف پروژه از سوی کا‌.گ‌.ب، فشار تبلیغاتی و باج‌ گیری روس‌ ها از آمریکا



هجمه تبلیغاتی بر علیه دولت آمریکا در ارتباط با شیوع بیماری ایدز در جهان


سرویس های اطلاعاتی شوروی سابق اطلاعاتی در مورد ایدز کشف کردند و در اکتبر 1985 شوروی یک حمله تبلیغاتی گسترده را در مورد ایدز سرو سامان داد و ادعا کرد که ویروس ایدز در آزمایشگاه فورت دیتریش ایالت مریلند آمریکا توسط پنتاگون ساخته شده است. گزارش اولیه در این مورد در یک روزنامه طرفدار شوروی در هند چاپ شد و سپس در بیش از سی منبع رسانه ای تکرار گردید و در نهایت توسط یکی از دانشمندان علم ژنتیک آلمان شرقی از دانشگاه هومبولت واقع در برلین شرقی، پورفسور یاکوب سگال (Jacob Segal)، از نظر علمی حمایت شد. سگال مطرح کرد که ویروس ایدز محصول یک آزمایش ناقص است که در آزمایشگاه و برای تولید تسلیحات بیولوژیک ساخته شده است.


این هجمه تبلیغاتی وسیع شوروی علیه آمریکا در غرب تضعیف شد و چنین وانمود شد که این غیر منطقی است که آمریکا یک ماده کشنده همچون ایدز را بسازد. بر همین اساس است که سگال عنوان می کند که ایدز حاصل یک آزمایش ناقص و یا به گفته دیگر حاصل یک تصادف و اتفاق بوده است. اما پس از این که با سخنرانی مک نامارا در اکتبر 1970 مواجه می شویم دیگر این که چنین چیزی اتفاقی بوده قابل پذیرش نیست. بعدها برای جمع کردن موضوع گفته شد که اگر هم چنین تحقیقاتی وجود داشته باشد یقینا ویروس ایدز از آزمایشگاه فرار کرده است و هیچ عمدی در شیوع دادن آن وجود نداشته است! اما این که گفته شود ایدز به طور اتفاقی از آزمایشگاه فرار کرده است هرچند محتمل است اما به چند دلیل مردود است: زیرا اگر این ویروس از آزمایشگاهی در آمریکا گریخته است بسیار عجیب خواهد بود که موارد اولیه ابتلا به آن در آفریقا و هائیتی دیده شده نه در آمریکا! زیرا که ایدز در اواخر دهه هفتاد توسط مراکز خون و کنترل بیماری های نیویورک به آمریکا رسید. و حتی هم اکنون نیز آمار مبتلایان در آمریکا به هیچ وجه با آمار مبتلایان در آفریقا قابل مقایسه نیست. به علاوه رابرت مک نامارا همزمان با زمینه سازی گسترش این بیماری مهلک بحث افزایش نرخ مرگ و میر جهانی را عنوان کرده است. این نشان می دهد که یک برنامه شیوع دهنده ویروس ایدز وجود داشته است. برخی از اسناد و شواهد گویای آن است که در آن زمان به منظور عدم پیگیری بیشتر موضوع توسط شوروی، زد و بندهای پشت پرده ای بین دو قدرت انجام گرفته و حتی تا انتقال تکنولوژی تسلیحاتی به شوروی نیز پیش رفته است.



گسترش ویروس ایدز در جهان


ویروس ایدز، یک تیر و چند نشان؛ کنترل گر جمعیت جهان، اسلحه‌ای بیولوژیک و سودآور از لحاظ اقتصادی


نتیجه گیری نهایی را می توان چنین تنظیم کرد که قدرتی استیلا جو که با تمام توان در خدمت اهداف شیطانی و ضد انسانی جبهه ضد الهی طاغوت است از سویی برای دست یابی و در اختیار داشتن تسلیحات مرگبار و از سوی دیگر برای کاهش جمعیت جهان به نفع سیستم کنترلی خود دست به طراحی و تولید عاملی بیولوژیک با نام ویروس ایدز زده است که تاریخ تکامل چند میلیون ساله سیستم ایمنی انسان در برابر آن خلع سلاح می باشد. آزمایشگاه های ارتش طاغوت در طراحی این ویروس بسیار هوشمندانه عمل کرده و دلیل اصلی شیوع آن را به جنبه ای از طبیعت انسان ارتباط داده اند که بشر هرچه بیشتر در برابر این ویروس آسیب پذیرتر باشد. آمیزش جنسی در طول تاریخ بزنگاه فردی بسیاری از افراد بشر بوده است اما در این وهله از تاریخ این غریزه انسانی به عنوان یک مجرای مطمئن در برنامه های دراز مدت استکبار در عرصه جهانی کارکرد سیاسی امنیتی نیز یافته است. پس از طراحی و تولید، این ویروس از طریق برنامه های به ظاهر واکسیناسیون در آسیب پذیرترین جوامع انسانی آفریقا که دارای کمترین برخورداری از سطح بهداشت به خصوص بهداشت جنسی می باشند شیوع داده شده است. در دستگاه طاغوت ملت های آفریقا همواره به عنوان مللی بی تمدن و مضر به حال تمدن کنونی و آینده بشر تلقی شده اند که هرگونه سرمایه گذاری بر روی آنها نتیجه ای در بر ندارد. از یاد نبریم که هنوز از انتشار کتاب ها و مقالات به اصطلاح علمی در دنیای غرب که سعی در اثبات حیوان بودن سیاه پوستان داشتند مدت زیادی نگذشته است. به همین دلیل آفریقا برای کاهش جمعیت جهان در اولویت برنامه های وزارت دفاع آمریکا و مک نامارا قرار گرفت. فرد آلوده به این ویروس به صورت آگاهانه و برای همیشه خود را از جریان تولید نسل محروم می کند و اگر ناخواسته صاحب فرزندی نیز شود آن فرد نیز مبتلا و محکوم به تبعات این ویروس خواهد بود. بدین ترتیب نه تنها آمار زاد و ولد مورد اشاره مک نامارا کاهش می یابد از سوی دیگر آمار مرگ و میر نیز که مورد توجه او بود افزایش می یابد. البته فرد مبتلا در دم جان نمی سپارد. چون باید چندین سال زنده بوده و با این بیماری دست به گریبان باشد تا از قبل آن کارخانه های دارو سازی و واکسن سازی نیز در آمریکا راه اندازی شده و فعال باشند و داروهای بی مصرف ساخته شده بر علیه ویروس تولید شده و شیوع داده شده به دست خود را به این بیماران بفروشند. داروهایی که حداکثر چند ماه و یا چند سال به عمر سراسر درد و رنج این بیماران می افزاید تا فرصت بیشتری برای توسعه بازار مصرف کمپانی های دارو سازی به وجود بیاید. این بهره زایی اقتصادی بالغ بر میلیاردها دلار است که سالانه به سیستم بانکی آمریکا تزریق می شود و یقینا در برنامه هایی به شدت مهلک تر و تولید عواملی بسیار خطرناک تر از ویروس ایدز صرف می شود.




سودی که کارخانه های دارو سازی آمریکا در سایه گسترش بیماری ایدز در جهان می برند. به چه قیمتی؟


هم اکنون از وجود برنامه هایی سخن می رود که در جهت ارتقای ویروس ایدز حداقل با همان مضرات به یک عامل منتشر شونده از راه تنفس حکایت دارد تا به راحتی در تسلیحات بیولوژیک به کار گرفته شود. آیا دایره فعالیت های ضد بشری مدعیان حقوق و کرامت انسان حد و مرزی اخلاقی و انسانی نیز می تواند بشناسد؟!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۴ ، ۱۶:۱۱
Seyed Meisam Jasemi

- دو کتاب با عناوین "ایدز و پزشکان مرگ" (1988) و "خون عجیب" (1993) از دکتر "آلان کانت ول"




دو کتاب معروف از "آلان کانت ول" که به بررسی علمی موضوع تولید آزمایشگاهی ویروس ایدز می پردازد.


- سلسله مقالاتی از "ویلیام کمپ‏بل داگلاس" پزشک برگزیده انجمن ملى سلامت آمریکا در سال 1985




کمپل داگلاس از پزشکان پیشرو مدافع نظریه مصنوعی بودن ویروس ایدز


بعدها با شناسایى، رمزگشایى و توالى یابی ژنوم ویروس ایدز مشخص شد که ساختار آن توامان بسیار مشابه یک ویروس جنین گوسفندى به نام "ویسنا" و ویروس تى ـ سل لوسمى انسانى  (HTLV-I)است. بررسى‏ ها نشان داد که حدود 97 درصد ژنوم ویروس HIV شبیه ساختار ویروس ویسنا و مابقی آن کاملا مشابه ژنوم ویروس HTLV-I است. هم چنین نشانگان ابتلاى به این بیمارى نیز ترکیبى از تأثیرات این دو نوع ویروس است. نکته قابل توجه آن است که اصولاً هیچ رابطه‏ اى که توجیه‏ کننده تکامل طبیعى ترکیب این دو ویروس در طبیعت باشد، وجود ندارد و تنها راه ترکیب شدن آن‏ها، ترکیب مصنوعى آن به دست انسان در آزمایشگاه های بسیار پیشرفته است.


واکسن‌ هایی برای حیات یا پیام‌ آوران مرگی دردناک؟!



واکسن های مرگ


بر طبق این نظریه شیوع ویروس ایدز در سراسر جهان از طریق برنامه ‏هاى واکسیناسیون عمومى سازمان ملل روی داده است. لندن تایمز در مقاله‏ اى با عنوان «واکسن آبله عامل بیمارى ایدز است» که در ماه مى 1987 در صفحه نخست خود منتشر کرد این نظریه را مطرح کرد. در این مقاله نویسنده اشاره می کند که سال‏ ها پیش از شیوع ایدز در آفریقا، 5 تا 7 میلیون نفر از ساکنان آفریقاى مرکزى که خاستگاه ایدز بوده است توسط سازمان بهداشت جهانى واکسینه شده اند. این مقاله هیچ گونه انعکاسى در رسانه‏ هاى گروهى آمریکا نداشت و مسکوت ماند.



برنامه واکسیناسیون سازمان ملل در آفریقا طی سال های قبل از شیوع ویروس ایدز در این قاره 


علاوه بر واکسن آبله، برخى نیز گسترش ایدز را با واکسن هپاتیت که بخشى از آن از بدن شامپانزه گرفته شده و در سال 1978 به همجنس‏بازان آمریکایى در نیویورک و سانفرانسیسکو تزریق شد؛ مرتبط می دانند. این همجنس بازان نیز پس از چندى به ایدز مبتلا شدند. حتی واکسن فلج اطفال نیز بعدها برای محققین مشکوک به نظر رسیده و بحث هایی پیرامون گسترش ایدز در اثر استفاده از آن درگرفت و تا حدی نیز تایید شد. جالب این است که انتشار نتایج آزمایش‌ ها و تحقیقات مراکز علمی مستقل درباره برنامه های واکسیانسیون سازمان‌ های بهداشتی معتبر و ارتباط این طرح‌ ها با گسترش برخی بیماری‌ های مهلک در مراحل نخست با انکار شدید این سازمان‌ ها و نهایتاً با سکوت سنگین آنها همراه شد. اما در این میان گفته های کاشف ویروس ایدز بسیار شایان توجه است. روبروت گالو، کاشف ویروس  HIV به نشریه تایمز می گوید: "ارتباط بین برنامه‌ های سازمان بهداشت جهانی و گسترش بیماری‌ های همه‌ گیر زمینه مطالعاتی مهم و جالب است. من قاطعانه نمی‌ توانم بگویم که این موضوع واقعاً اتفاق افتاده است، اما سال‌ هاست که معتقدم، استفاده از واکسن‌ های زنده، همانند آنچه که در مورد واکسن فلج‌ اطفال اتفاق افتاد، می‌ تواند به فعال ساختن عوامل خفته‌ای چون ویروس ایدز بیانجامد." به رغم اهمیت فوق‌ العاده این موضوع، رسانه‌ های آمریکایی در قبال آن کاملاً سکوت کردند و گالو نیز پس از آن هیچ صحبت دیگری در این‌ باره نکرد.




روبروت گالو، کاشف ویروس ایدز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۰۲
Seyed Meisam Jasemi

عدم وجود هرگونه حد و مرز اخلاقی و انسانی در به کارگیری ابزارها، نیروها و دانش ها در جهت استیلا، تضعیف، بهره کشی و حتی حذف ملت های دیگر از اصول اساسی اساس نامه کهن مستکبرین و استیلاجویان عالم است. درک ملموس تر عبارت "عدم وجود" در گفته پیشین، با نگاهی کوتاه به تاریخ زخم خورده بشر از دست ستم و غارت طاغوتیان به خصوص در قرن بیستم آسان تر خواهد بود. در این گزارش به بررسی مختصر نمونه ای از عدم وجود این حد و مرز در دستگاه سیاست گذاری های بلند مدت آمریکا خواهیم پرداخت که از مجرای یک پروژه ده میلیون دلاری با نام "ایدز" گریبانگیر بشر امروز شده است.


ظهور و شناسایی ایدز


در سال های پایانی دهه هفتاد میلادی، خبر شیوع بیمارى جدیدى در بین متخصصین سیستم ایمنی انسانی پیچید و قبل از این که کاری از دست ایشان بربیاید منجر به مرگ میلیون‏ ها نفر شد. این بیماری ایدز نام گرفت که به سرعت با سیستم ایمنى بدن درگیر شده و قربانى خود را شدیدا در برابر عفونت‏ ها و اختلالات عصبى، ضعیف مى‏ سازد به طوری که فرد چاره‏ اى جز مرگ نخواهد داشت و حتی ممکن است پیش از آن که به طور طبیعی به دست این بیماری از بین برود برای رهایی از درد و رنج آن دست به خودکشی بزند.


ویروس این بیمارى در سال 1984 پس از چند سال از شیوع آن شناسایى شد و معلوم شد که عضو ناشناخته و جدیدی از خانواده رتروویروس ها می باشد. بلافاصله پس از شناسایی این عامل ناشناخته که تاریخ پزشکی بشر هیچ سراغی از آن نداشت نظریه پردازی های علمی برای تبیین منشا آن آغاز شد.


در این میان مسببین اصلی جنایت که به خوبی از منشا این ویروس آگاه بودند با فعال کردن عوامل خود در جرگه نظریه پردازان به ارائه نظریاتی در حد پاورقی نشریات فکاهی و غیراخلاقی روی آوردند تا بتوانند اصل موضوع را هرچند برای مدتی کوتاه خارج از دایره تحقیقات مستقل دانشمندان خدوم بشریت قرار دهند که آن نیز چند صباحی دوام نیاورده و علم عاری از دسایس شیطانی مسیر خود را پیمود. قبل از ورود به مبحث اصلی در زیر به چند نمونه از این قبیل نظریات گمراه کننده اشاره می شود.


نظریه میمون‏ هاى سبز


میمون سبز


میمون سبز، اولین متهم در پرونده مبتلا شدن انسان به ایدز


در همان مراحل اولیه شناسایی ویروس ایدز از آنجا که این ویروس برای دنیای علم کاملا نوظهور می بود می بایست منشائی کاملا عجیب نیز برای آن تراشیده می شد. منشائی که بتواند تا مدتی مجامع علمی مستقل را سرگرم خود کند. از آنجا که بیماری برای نخستین بار از آفریقا گزارش شده بود قرعه به نام میمون های سبز آفریقایی افتاد و تا مرز برقراری رابطه جنسی با این حیوان نیز پیش رفت! این نظریه، به عنوان نخستین توضیح درباره منشأ ایدز منتشر شد. مطابق این نظریه، این ویروس در میمون‏ هاى سبز آفریقایى شکل گرفته و سپس از طریق نزدیکى جنسى مردم محلى با این حیوان (؟!) و یا در نتیجه خوردن گوشت آن‏ها، به انسان منتقل شده است. مطابق این نظریه، خاستگاه ایدز آفریقا بوده و پس از آن به سراسر جهان انتقال یافته است. البته نظریه در باره این سوال احتمالی که چرا مردم محلی در طول هزاران سال زندگی در آن محیط به یکباره در دهه هفتاد میلادی دچار هوس نزدیکی با این حیوان شده و موجب شیوع چنین بیماری مهلکی در سراسر جهان شده اند پاسخی ندارد! با آشکار شدن هرچه بیشتر جنبه های فکاهی این نظریه در دوم ژوئن 1988، نشریه لوس آنجلس تایمز در مقاله‏ اى علمى، این نظریه را کاملاً مطرود دانست و افشا نمود که اساسا ساختار و ترکیب ماده ژنتیک این بیمارى، هیچ گونه سازگارى و تطابقى با این نوع میمون آفریقایی ندارد.


نظریه شامپانزه




شامپانزه ها متهمین بعدی پروژه ایدز


پس از عدم موفقیت پروژه باوراندن تماس جنسی مردم بومی آفریقا با میمون های سبز دستگاه تبلیغاتی استکبار به سوژه بهتری روی آورد و این بار شامپانزه ها که از نظر تکاملی و سیستم ژنتیکی (و یا شاید از نظر امکان و احتمال برقراری رابطه جنسی!) به انسان نزدیک تر هستند کاندیدای گردن گرفتن مسئولیت این بیماری شدند. به طوری که در سال 1999 دنیای علم شاهد نوعى هجوم رسانه‏ اى با هدف جایگزین کردن نظریه شامپانزه‏ هاى آفریقایى به جاى نظریه میمون‏ هاى سبز شد و ادعا شد که ویروس ایدز از یک ویروس مشابه که در این موجودات وجود دارد مشتق شده است که پى‏آمد آن، پذیرش این نظریه در مجامع علمى بود. اما این دسیسه نیز دیری نپایید و شواهد و بررسى‏ ها نشان داد که خود شامپانزه‏ ها هم به ندرت به ویروس SIV که ویروسى مشابه HIV است، مبتلا مى‏ شوند. در نتیجه اگر حتی شامپانزه ها نیز به ایدز مبتلی شوند بایستى از منبعى ناشناخته به این ویروس مبتلا شده باشند.


میمون ها و وظیفه رسانه های غربی


اما قصه ای که برای ظهور و شیوع این بیماری ساخته و پرداخته شده است تا جایی از هزل و نامربوط گویی آکنده است که پس از در نظر گرفتن پاره ای از ملزومات اخلاقی بیان رسانه ای به چنین چیزی می رسیم که متاسفانه غالباً نیز از سوی جامعه دانشگاهی و علمی تحت قیومیت سیاستمداران دنیای استکباری طاغوت مورد پذیرش می باشد: یک بومی با یک میمون ارتباط جنسی برقرار می کند (و یا به روایت دیگری یک میمون یا شامپانزه آفریقایی یک بومی را گاز می گیرد) آن بومی بعد از آمدن به شهر با فاحشه‌ای خوابیده و آن فاحشه نیز این ویروس را به یک بانکدار محلی منتقل می نماید و وی نیز آن را به همسران سه دوست دختر خود انتقال داده است و بالاخره در ادامه این روند، ناگهان بشریت چشم گشوده و دیده است که ده ها میلیون نفر در آفریقا و سپس در سراسر جهان به ایدز مبتلا شده اند!




گسترش ایدز در آفریقا


ویروس ایدز محصولی دست ساز و آزمایشگاهی


اما نظریه‏ اى تکان‏ دهنده نیز درباره منشأ این ویروس وجود دارد. مطابق این نظریه، منشأ ویروس ایدز اساسا هیچ ارتباطى با میمون‏ هاى سبز، شامپانزه‏ ها و ساکنان آفریقا ندارد. برعکس، حامیان این نظریه بر این باورند که این ویروس، عاملى زیستى است که برای اهداف خاصی در آزمایشگاه های ارتش آمریکا مورد دستکارى قرار گرفته و اصولاً ویروسى ساخته دست بشر است.


ایدز پروژه ای آمریکایی


از منابع فراوان متشر شده توسط حامیان این نظریه برای نمونه می توان به موارد زیر اشاره کرد.

- مقاله‏ اى با عنوان "ویروس ایدز در آزمایشگاه‏ هاى پنهانى تولید شده است"، 26 اکتبر 1986، در صفحه نخست نشریه ساندى اکسپرس از دکتر "جان سیل" و پروفسور "یاکوب سیگال" مدیر بازنشسته مؤسسه زیست‏ شناسى دانشگاه برلین.




پروفسور سیگال از اولین مدافعین نظریه دست ساز بودن ویروس ایدز


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۴ ، ۲۳:۳۱
Seyed Meisam Jasemi
به گزارش مشرق رئیس‌ جمهور آمریکا باراک اوباما با انتشار یادداشتی به طور رسمی حقوق همجنس‌ گرایان را به رسمیت شناخته و از کلیه وزارتخانه‌ ها و نهادهای آمریکا خواست تا نسبت به تحقق حقوق جهانی قوم لوط تمامی تلاش خود را بکار بندند.

باراک اوباما از زمان تصدی سمت رئیس‌ جمهوری آمریکا تلاش کرد تا به ازدواج همجنس‌ گرایان و لواط کردن آنها، جنبه رسمی بخشیده و اقدامات این قوم را مساوی با حقوق بشر معرفی کند.


در همین راستا، کاخ سفید طی بیانیه‌ای اعلام کرد: «رئیس‌ جمهور و دولت وی در برداشتن موانع موجود در برابری، مبارزه با تبعیض بر اساس گرایش جنسی و هویت جنسیتی، و تعامل با جوامع همجنس گرا در سراسر کشور مصمم می‌ باشند. همانطور که رئیس‌ جمهور به صراحت در سازمان ملل متحد در ماه سپتامبر سال جاری اعلام نمود، این تصمیم دولت، برای دفاع از حقوق همجنس‌ گرایان تنها به مرزهای ما نیز محدود نمی‌ شود. وی اظهار داشت: به دلیل این که هیچ کشوری نباید حقوق مردم را به خاطر این که چه کسی را دوست دارند انکار نماید، ما باید برای احقاق حقوق همجنس‌ گرایان در سراسر جهان ایستادگی نماییم.»


باراک اوباما با انتشار یادداشت رسمی، که صریحاً کلیه سازمان‌ های فدرال در خارج آمریکا را شامل می‌ شود، حصول اطمینان از تلاش‌ های دیپلماتیک و کمک‌ های خارجی ایالات متحده در ترویج و محافظت از حقوق همجنس‌ گرایان را خواستار شد. این یادداشت تعیین‌ کننده مسیر اولین استراتژی دولت آمریکا برای «مبارزه با نقض حقوق انسانی همجنس‌ گرایان در خارج از کشور» اعلام شده است.


این یادداشت به وزارت امور خارجه، وزارت خزانه‌ داری، وزارت دفاع، وزارت دادگستری، وزارت کشاورزی، وزارت بازرگانی، وزارت بهداشت و خدمات انسانی، سازمان امنیت داخلی، آژانس توسعه بین‌ المللی ایالات متحده، شرکت چالش هزاره، بانک صادرات و واردات، نماینده بازرگانی ایالات متحده، و دیگر سازمان‌ هایی که احتمالاً توسط اوباما تعیین می‌ شوند، ابلاغ خواهد شد.


یادداشت اوباما سازمان‌ های مختلف آمریکا را به حرکت در مسیرهای زیر توصیه می‌ نماید:


مبارزه با اعلام همجنس‌ گرایی به عنوان یک جرم و یا تبعید به خارج از کشور.

حمایت از هم‌جنس‌ گرایان پناهنده و پناه‌ جوی آسیب‌ پذیر.

افزایش کمک‌ های خارجی برای محافظت از حقوق بشر و پیشبرد عدم تبعیض.

حصول اطمینان از پاسخ سریع و هدفمند ایالات متحده در قبال نقض حقوق انسانی همجنس‌ گرایان در خارج از کشور.
تعامل سازمان‌ های بین‌ المللی در مبارزه با تبعیض علیه همجنس‌ گرایان.
ارائه گزارش پیشرفت.


حتی قبل از این یادداشت نیز، سازمان‌ های ایالات متحده برای ترویج حقوق همجنس‌ گرایان در سراسر جهان تلاش می‌ کردند. در ژانویه 2009، کلینتون، وزیر امور خارجه، دستورالعمل قهرمانی جامع حقوق بشر در وزارت امور خارجه را اعلام نمود، که شامل حفاظت از حقوق همجنس گرایان نیز می‌ شد. کلینتون همچنین در حمایت از همجنس‌ بازان مدعی شده بود: «حقوق بشر یعنی حقوق همجنس‌ بازان، و حقوق همجنس‌ بازان یعنی حقوق بشر.»


طبق اعلام کاخ سفید، وزارت خارجه آمریکا تاکنون در این زمینه به صورت جهانی دست به اقدامات ذیل زده است:


تعامل دو جانبه و منطقه‌ای از طریق سفارتخانه‌ های ایالات متحده، جامعه مدنی و سازمان‌ های چند جانبه برای تشویق کشورها برای لغو یا اصلاح قوانین مربوط به رفتار با همجنس گرایان یا اعلام همجنس گرایی به عنوان یک جرم جنایی.

تقویت حقوق بشر همجنس گرایان در مجامع چند جانبه، از جمله شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد. در ماه ژوئن سال 2011، ایالات متحده، آفریقای جنوبی، و یک گروه فرامنطقه‌ای از حامیان مشترک، اولین قطع‌ نامه شورای حقوق بشر سازمان ملل را در خصوص حقوق همجنس‌ گرایان به تصویب رساندند.

سفارتخانه‌ های ایالات متحده، حمایت ایالات متحده از حقوق همجنس گرایان از طریق دیپلماسی عمومی نوآورانه را اعلام کرده است. سفرا و سفارتخانه‌ ها برای میزبانی بحث‌ های عمومی و میزگردهای تخصصی، انتشار تبلیغات و حمایت از رویدادهای افتخاری تلاش می‌ نمایند.

حمایت از مدافعان حقوق همجنس‌ گرایان و گروه‌ های جامعه مدنی، با کمک به برنامه‌ ریزی و حمایت مالی، از جمله تلاش برای مستند سازی موارد نقض حقوق بشر، ایجاد مهارت‌ های وکالت، ارائه وکلای قانونی و در صورت لزوم، کمک به نقل مکان این افراد.

ارائه گزارش سالانه وضعیت حقوق بشر همجنس‌ گرایان و تهیه گزارش‌ های خاص حقوق بشر مربوط به کشور.

تقویت پرسنل وزارتی و سیاست‌ های کنسولی. وزارت امور خارجه آمریکا طیف وسیعی از مزایای قانونی و کمک هزینه‌ های موجود برای شرکای همجنس‌ باز داخلی بخش خدمات کارکنان خارجی، که در خارج از کشور خدمت می‌ کنند را گسترش داد. ایالات متحده همچنین هویت جنسیتی را در سیاست‌ های فرصت‌ های برابر اشتغال دولت فدرال در سال 2010 گنجانده است.

حمایت از پناهندگان، پناه‌ جویان و مهاجران همجنس‌ گرا از طریق استراتژی حفاظت که توسط دیگر سازمان‌ های دولت ایالات متحده، کمیساریای عالی سازمان ملل متحد برای پناهندگان و سازمان‌ های غیر دولتی اجرا می‌ شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۳۱
Seyed Meisam Jasemi

حمزه شریفی دوست (مدیر گروه عرفان های نوظهور نهاد رهبری در دانشگاه ها) در یادداشتی در سایت ندای انقلاب نوشت:

همه شنیدیم که رهبر انقلاب سال گذشته در جمع مردم قم به خطر عرفان های بدلی اشاره کردند و چند روز بعد در جلسه جامعه مدرسین باز به این مهم پرداختند. معلوم بود که ایشان هم می خواهند توده مردم این خطر را درک کنند و هم خواص برای این آسیب چاره ای بیندیشند.

چه کنیم که با تاسف گاهی تلویزیون بدون توجه به محتوای بعضی از برنامه ها، خودش به تبلیغ عرفان های کاذب می پردازد.

جمعه یازدهم آذر یعنی ششم محرم فیلمی به نام ندای درون از شبکه یک پخش شد که این فیلم سرگذشت زندگانی یکی از مبلغین معنویت های کاذب به نام نیل دونالد والش است؛ آن هم نه فیلمی بی طرف، بلکه فیلمی ترویجی تبلیغی برای رواج اندیشه والش و بزرگنمایی از کتاب وی. متاسفانه این فیلم پارسال هم در روز شهادت حضرت زهرا پخش شد، معلوم است که یا تعمدی در کار است و یا رسانه ملی تصور می کند که با این فیلم ها، معنویت راستین و دینی را ترویج می کند. هر کدام که باشد، بدون اغراق یک فاجعه است؛ چرا که معلوم می شود سیاست گذاران فرهنگی و متولیانِ ترویج معنویت دینی و اسلامی، دقیقا دارند به هجمه نرم دشمن برای سست نمودن باورهای دینی مدد می دهند و خود دارند به گسترش عرفان های کاذب کمک می کنند.

برخی همین قدر که می بینند کسی به خدا دعوت می کند، بی درنگ تلقی او را از ذات مقدس خدا همان فهم قرآنی ارزیابی می کنند، در صورتی که تحریف آمیز ترین تصویر از خدا در اندیشه های والش بیان شده است. به نظر می رسد، کارشناسان صدا و سیما نسبت به شاخص های معنویت سکولار آگاهی چندانی ندارد و از عمق آسیب های معنویت مدرن که رهبرانی چون والش مروج آنند، بی خبرند.

والش نه تنها معنویت بر آمده از دین را نمی پذیرد، بلکه خود دین را هم انکار می کند و منکر حقیقت دین است و معتقد است که دین، ساخته و پرداخته آخوندها و کشیش هاست، و از طرف دیگر منکر قیامت و رستاخیز است و بهشت و جهنم را در رنج های دنیوی و خوشی های این جهانی تفسیر می کند و صریحا می گوید که خدا هیچ گاه از شما بازخواست نمی کند؛ چرا که هدف شما کسب شادی در زندگی است و هر آن چه که شما را به تمتع بیشتر و هوی خواهی بیشتر کمک کند، ماموریت شما پرداختن به آن است. چنان که در فیلم راز ـ که متاسفانه آن هم چند بار از رسانه ملی پخش شده است ـ می گوید: خداوند هیچ ماموریتی از پیش برای شما تعریف نکرده است و در مورد شما قضاوت نخواهد کرد، پس هدف زندگانی شما پرداختن به اموری است که شما را به کامیابی بیشتر برساند و بس. والش در کتاب گفتگوی با خدا نسبت فریب و دروغ به پیامبران الاهی می دهد.

والش اساس معنویت خود را از عرفان جادویی کابالا ـ عرفان یهود ـ گرفته است و تعصب خاصی نسبت به آیین یهود دارد. باورهای والش، التقاطی از باورهای کابالا، کریشنا مورتی و سای بابا است. از همین رو آسیب های بسیاری از عرفان ها را در خود گنجانده است. وی همسو با نظام تمدنی غرب بر این باور است که خداوند انسان ها را همان گونه که هستند می پذیرد، بنابراین نیاز به تکامل را نفی می کند. در فیلم راز او آشکارا می گوید که هدف انسان تجربه لذت است، پس اگر با خوردن یک ساندویچ کالباس لذت می برید به خاطر خدا این کار را انجام دهید. بنا بر این اصل ایده های والش مبتنی بر اومانیسم یا انسان محوری است نه خدا محوری و تعالی بخشی. وی خدا را در انرژی خلاصه می کند و خدایی را به دیگران معرفی می کند که دارای هستی فیزیکال و مادی است و هر چه به انسان سرخوشی بیشتر بدهد، خدا از هم از او راضی است.

در یک کلام والش انسان ها را به بندگی خدا دعوت نمی کند، بلکه آن ها را به "خود خدایی" تشویق می کند. خود خدایی همان شعار شیطان پرستان مدرن است که در کتاب انجیل شیطانی نمود تام یافته است. البته شیطان پرستان، خود خدایی انسان ها را با وساطت موجودی به نام شیطان و تقدس بخشیدن به او، تبلیغ می کنند؛ ولی آقای والش بدون آن که از شیطان نامی بیاورد، همان هدفی که انتوان لاوی در انجیلی شیطانی به انسان ها معرفی می کند، ـ یعنی هوی خواهی و لذت بالاتر ـ را از زبان خدا بیان می کند و این هدف را به عنوان مطالبه خدا از انسان ها مطرح می کند و نقشه شیطان را ـ البته این دفعه از زبان خدا ـ موجه و مقبول نشان می دهد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۴ ، ۱۱:۱۹
Seyed Meisam Jasemi