مهدویت و آخرالزمان

مقالاتی در رابطه با مهدویت و آخرالزمان

مهدویت و آخرالزمان

مقالاتی در رابطه با مهدویت و آخرالزمان

مهدویت و آخرالزمان

با عرض سلام و احترام خدمت شما خوانندگان محترم این وبلاگ.

هدف از ایجاد این وبلاگ گردآوری مقالات و مطالبی که در رابطه با مهدویت و آخرالزمان در صفحات مختلف منتشر شده است آنهم با ذکر منبع آن مطلب می باشد .

شاید برای خیلی از ما اتفاق افتاده که با شنیدن یک خبر درباره یک شخص یا خواندن مطالبی راجع به او ، خیلی راحت درباره اش قضاوتی کرده یا سخن علیه او به زبان برانیم ؛ اما بعدها معلوم شود که اساسا آن خبر موثق نبوده و یا این که نوع بیان کردنش با جهت گیری خاصی بوده و یا کسانی خواسته اند ما را علیه یک شخص تحریک کنند.

 

این نکته هم در مسائل شخصی و خانوادگی و اجتماعات کوچک و بزرگی که در آن زندگی میکنیم ، هست و هم در مسائل سیاسی و ...

 

هر چند حرکت دادن زبان ساده است و به راحتی می توانیم دهانمان را باز کنیم و هر سخنی خواستیم بگوییم ؛ اما به عنوان یک مسلمان ، مسأله به همین سادگی نیست که حالا ما یک چیزی گفته ایم و تمام شده و به قول مردم حرف هم که باد هواست !

شاید دلمان بخواهد کم نیاوریم و خود را انسانی فهمیده نشان دهیم که بله من هم درباره این موضوع درک خوبی دارم و می توانم نظر بدهم و قضاوت کنم ، شاید دلمان بخواهیم آنچه در دل داریم بیرون بریزیم و راحت شویم و هزار شاید دیگر .

 

اما از نظر تعالیم آسمانی که به ما رسیده ، اثر اعمال فراتر از این حرفهاست که یک کاری کردیم و تمام شده . در میان عواقب نگران کننده ای که برای کارهای ناشایست بیان کرده اند ، عواقب گناهان مربوط به زبان جایگاه فوق العاده ای دارد . در میان حجم عظیم کلماتی که از دهان ما بیرون می آید ، وجود یک دروغ ، یک غیبت ، یک تهمت ، یک آبرو بردن ، آزار مؤمن و ... برای بدبخت کردن و مدیون کردن ما کافی است .

 

سخنانی هم که دیگران به ما می گویند - هر قدر هم که آدم خوبی باشند - مثل کلام خداوند تعالی و معصومین علیهم السلام نیست که ذاتا حجت باشد ؛ لذا نمی توان گفت چون فلانی گفته ، من هم می گویم ؛ این کافی نیست .

 

در اینجا سخنی جالب را از زبان یکی از بزرگان عصر ما می خوانیم :

 

یکی از ارادتمندان مرحوم آیت الله شیخ محمد کوهستانی ( رحمه الله ) می گوید :

 

روزی جهت عرض ادب و دست بوسی خدمت آقا جان کوهستانی رسیدیم ، اوایل طلبگی من بود ، جمعی نزد ایشان نشسته بودند ؛ هنگامی که جهت تجدید وضو برخاستند متوجه حقیر شد و دست مبارک خود را در گردن من انداخت ، مثل پدری مهربان از من احوال پرسی کرد و این برخورد محبت آمیز سخت مرا مجذوب ایشان کرد ، آن گاه فرمود :

 

« تا به حال شتر دیده ای ؟ »

 

عرض کردم : خودش را ندیدم ، ولی عکسش را در کتاب دیدم .

 

سپس گفتند :

 

« در میان حیوانات اهلی ، شتر بیشتر از حیوانات بار می شود ، اگر اسب را پنجاه من گندم بار کنند شتر را یکصد من گندم بار می کنند . با توجه به این که بارش سنگین است ، همیشه سالم است ، چون جلوی پای خود را نگاه می کند .

 

شما اول طلبگیتان است ، اول جوانی شماست خیلی احتیاط کنید . مقداری آهسته تر حرکت کنید در مسائل و حوادث روز با شتاب تصمیم نگیرید . »

 

بعد گفتند :

 

« فهمیدی چه گفتم ؟ »

 

من با کمال خوشحالی عرض کردم : بلی آقا جان

 

کمی آهسته تر حرکت کنید . ( 1 )

 

باید توجه داشت که در زمان ما ، کار بسیار حساس تر و سخت تر از گذشته است ، خصوصا که شیوه های رنگارنگ تبلیغاتی و پخش شایعات و امثال اینها خیلی پیچیده گشته است .

 

از پیامبر اسلام صلّى اللَّه علیه و آله روایت شده که فرمودند :

 

« یأتی على الناسِ زمانٌ ، الصابرُ مِنهُم على دینِه کالقابِضِ على الجمرۀ » ؛ زمانى بر مردم فرا رسد که صبرکننده بر دینش از آنان همچون گیرنده پاره آتش در دست است . ( 2 )

 

دو روایت زیبا

 

عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ( علیه السلام ) قَالَ : إِنَّ لِسَانَ ابْنِ آدَمَ یُشْرِفُ کُلَّ یَوْمٍ عَلَى جَوَارِحِهِ کُلَّ صَبَاحٍ فَیَقُولُ کَیْفَ أَصْبَحْتُمْ فَیَقُولُونَ بِخَیْرٍ إِنْ تَرَکْتَنَا وَ یَقُولُونَ اللَّهَ اللَّهَ فِینَا وَ یُنَاشِدُونَهُ وَ یَقُولُونَ إِنَّمَا نُثَابُ وَ نُعَاقَبُ بِکَ ( 3 )

 

امام سجّاد ( علیه السلام ) فرمود : هر روز صبح زبان آدمى تمام اعضاى بدنش را زیر نظر گرفته ، و مى‏ گوید : چگونه هستید ؟ شب را چگونه به صبح رساندید ؟ پاسخ مى‏ دهند اگر تو ما را رها کنى خوب هستیم ، و مى‏ گویند ، خدا را ، خدا را نسبت به ما یاد بیاور ، سوگندش دهند و گویند ما به وسیله تو پاداش و کیفر مى‏ بینیم . ( 4 )

 

قال رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله : إذا أصبح ابن آدم فإنّ الأعضاء کلّها تکفّر اللسان تقول : اتّق اللّه فینا ، فإنّما نحن بک : فإن استقمت ، استقمنا ، و إن إعوحجت إعوججنا

 

وقتى صبح فرا رسد همه اعضاى تن در مقابل زبان تعظیم کنند و گویند در باره ما از خدا بترس زیرا صلاح کار ما به تو وابسته است ، اگر به استقامت گرائیدى ما نیز به استقامت گرائیم و اگر به کجى متمایل شدى ما نیز کج شویم . ( 5 )

 

آیه نبأ

 

بعد از اینکه « ولید بن عقبۀ » خبر آورد که طایفه « بنى المصطلق » مرتد شده اند ، جمعى از مسلمانان ساده دل و ظاهر بین به پیغمبر - صلی الله علیه و آله و سلم - فشار مى‏ آورند که بر ضد طایفه مزبور اقدام به جنگ کند ( 6 ) ... این آیه نازل می شود که :

 

یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِن جَاءَکمُ‏ْ فَاسِقُ  بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُواْ أَن تُصِیبُواْ قَوْمَا بجَِهَالَۀٍ فَتُصْبِحُواْ عَلىَ‏ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِین‏ ( 7 ) ؛ اى کسانى که ایمان آورده‏ اید ، اگر فاسقى برایتان خبرى آورد تحقیق کنید ، مباد از روى نادانى به مردمى آسیب برسانید ، آن گاه از کارى که کرده‏ اید پشیمان شوید . ( 8 )

 

کلمه « فاسق » به طورى که گفته‏ اند به معناى کسى است که از طاعت خارج و به معصیت گرایش کند ( 9 ) باید توجه داشت که اگر قرار باشد کسی واقعا « عادل » باشد ، شرایط مختلفی در علم « رجال » و « حدیث شناسی » برایش ذکر شده و اگر به کسی بر نخورد باید بگوییم که خیلی از ماها از این عنوان خارج هستیم . تازه خبرهایی که آدم های خوب هم می گویند ، خیلی وقت ها ممکن است بر اساس شایعات و قضاوت های نادرست و ... باشد .

 

« أَنْ تُصِیبُوا قَوْماً بِجَهالَۀٍ » یعنى این احتیاط را به خاطر آن انجام دهید که مبادا با عدم آگاهى از حال مردى و مطیع بودن و اسلام شان به مال و جان آنان لطمه وارد شود ... این آیه شریفه دلالت دارد بر این که خبر واحد موجب علم و عمل به آن نمی شود ، زیرا معنى آنست که اگر کسى براى شما خبرى آورد که در امان نیستید از اینکه خودش دروغ باشد ، در مورد آن خبر توقف کنید ، و این علت در خبر کسى که احتمال دروغ دارد موجود است . ( 10 )

 

برخی از محققان و مفسران « جهالت » را به عمل سفیهانه و عمل نابخردانه تفسیر کرده اند . ( 11 )

 

به هر حال داستان درباره جایی است که بر اساس خبر یک شخص ناعادل ، که اتفاقا از یک نکته دینی استفاده کرده بود و به آن طایفه نسبت « مرتد شدن » داده بود و این باعث می شد انگیزه های دینی مردم علیه آن طایفه تحریک شود ، می خواستند به آنها حمله کنند .

 

در تفسیر نمونه می خوانیم :

 

... به همان اندازه که حجیت خبر واحد ثقه به زندگى سامان مى‏ بخشد ، تکیه بر اخبار غیر موثق بسیار خطرناک ، و موجب از هم پاشیدگى نظام جامعه‏ ها است ، مصائب فراوانى به بار مى‏ آورد ، حیثیت و حقوق اشخاص را به خطر مى‏ اندازد ، و انسان را به بیراهه و انحراف مى‏ کشاند ، و به تعبیر جالب قرآن در آیه مورد بحث سرانجام مایه ندامت و پشیمانى خواهد بود .

 

این نکته نیز قابل توجه است که ساختن خبرهاى دروغین و تکیه بر اخبار غیر موثق یکى از حربه‏ هاى قدیمى نظام هاى جبار و استعمارى است که به وسیله آن جو کاذبى ایجاد کرده ، و با فریب و اغفال مردم ناآگاه آنها را گمراه مى‏ سازند ، و سرمایه‏ هاى آنها را به تاراج مى‏ برند .

 

اگر مسلمانان دقیقا به همین دستور الهى که در این آیه وارد شده عمل کنند و خبرهاى فاسقین را بدون تحقیق و تبین نپذیرند از این بلاهاى بزرگ مصون خواهند ماند . ( 12 )

 

إن شاء الله خداوند متعال همه ما را از شرّ آفات زبان حفظ کند .

 

فالله خیرٌ حافظا و هو أرحم الراحمین ( 13 )

 

پی نوشت ها :

 

(1) کتاب بر قله پارسایی

(2) درر الأخبار با ترجمه ‏فارسى ، ص 197 ؛ بحار الأنوار الجامعۀ لدرر أخبار الأئمۀ الأطهار ، ج‏ 74 ، ص 100 ؛ الحکم الزاهرۀ با ترجمه انصارى ، ص 131

(3) الکافی ، ج 2 ، ص 115 ، باب الصمت و حفظ اللسان ، وسائل‏ الشیعۀ ، ج 12 ، ص 189 ، 119 - باب وجوب حفظ اللسان عما لا یجوز ... ؛ ثواب‏ال أعمال و عقاب الاعمال ، ص 237 ، عقاب اللسان

(4) آداب معاشرت از دیدگاه معصومان علیهم السلام ، ص 141 ، 119 - باب وجوب نگهدارى زبان از آنچه که گفتنش روا نیست

(5) نهج الفصاحۀ مجموعه کلمات قصار حضرت رسول ، ص 189 ؛ پیام پیامبر ، ص 592 ؛ نهج الفصاحۀ مجموعه کلمات قصار حضرت رسول با ترجمه فارسى‏ ، ص 189  

(6) حجرات/ 6

(7) تفسیر نمونه ، ج‏ 22، ص 158

(8) ترجمه آیتی

(9) ترجمه المیزان ، ج‏ 18 ، ص 463  

(10) ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن ، ج‏ 23 ، ص 199

(11) اصول الفقه مرحوم مظفر ، ج 2 ، ص 86

(12) تفسیر نمونه ، ج‏ 22 ، ص 157

(13) یوسف/ 65

گروه حوزه علمیه تبیان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۹ ، ۲۲:۳۳
Seyed Meisam Jasemi

در حکومت حضرت مهدی ( ع ) تولید و توزیع به گونه ‌ای ساماندهی می ‌شود که همه جا به نعمت و آبادانی می‌ رسد . امام باقر ( ع ) می‌ فرمایند : در تمام زمین هیچ ویرانه‌ ای نمی ‌ماند جز اینکه آباد می ‌شود . 

 

ترسیم کامل و درست دوران ظهور ، چندان امکان پذیر نیست ، اما به صورت خلاصه ، می توان گفت ، پس از آنکه شرایط و زمینه های ظهور ، مانند تعداد مناسب یاران و آمادگی مردم برای پذیرش حضرت فراهم گشت امام در مکه ظاهر می شود و با معرفی خود ظهور منجی را اعلام می دارد . این در زمانی است که قدرت طلبان و سود جویان ، به خاطر منافع مادی خود به ظلم و فساد دامن زده اند و جنگ ها و خونریزی های متعددی را ایجاد می کنند که نتیجه آن چیزی جز عقب ماندگی و شیوع بیماری ها ، فقر اکثریت و کم رنگ شدن حقایق و مظاهر دین نیست .

 

البته باید توجه داشت که در چنین وضع اسفباری ، انسان های پاک و وارسته ای پیدا می شوند که با تمام تلاش و کوشش خود ، سعی در آگاهی دادن به مردم و زمینه سازی برای ظهور دارند . در روایات از زمینه سازی مردم ایران اشاره به میان آمده است و این که علم و معارف دین در قم ظاهر می شود و از آنجا به دنیا پخش می شود .

با ظهور حضرت در مکه و تجمع یاران 313 نفری بر گرد او و بیعت با آن بزرگوار ، همه نگاه ها ، چه دوستان و چه دشمنان ، به سمت مکه دوخته می شود . لشکری از سفیانی که برای مقابله با حضرت به سمت مکه به راه افتاده در سرزمین بیداء به زمین فرو می رود . در همین حال یاران امام نیز به سمت مکه حرکت می کنند تا جمعیتی بالغ بر 10 هزار نفر شکل می گیرد و در این هنگام ، خروج صورت می گیرد . امام مهدی ( ع ) با یاران خود چه از افراد بشر و چه از ملائکه پس از تسلط بر مکه و اصلاحات در آن ، از جمله کوتاه کردن دست افرادی که به بیت المال تجاوز کرده اند ، به طرف مدینه و سپس عراق حرکت می کند و در این سیر ، یاران و دوستان دیگری نیز به جمع لشکر حضرت اضافه می شوند .


در عراق ، با دو مشکل روبه رو می شود :

 

1. گروهی به ظاهر دیندار مقابل ایشان قرار می گیرند . وقتی نصایح حضرت و موعظه ایشان در دل آنان اثر نمی گذارد ، کار به جنگ می کشد و همه آنان کشته می شوند .
.2 با لشکر سفیانی مقابله می کند . این در زمانی است که حضرت کوفه را نیز به تصرف خود درآورده است . گفت و گوها و اندرزهای حضرت ، در دل چون سنگ آنان نیز اثر نمی گذارد و جنگ شعله ور می شود که منجر به هلاکت سفیانی و یاران او می شود .

 

* ناگفته نماند سفیانی فردی از تبار بنی امیه است که حدود یک سال قبل در حدود سوریه سر به طغیان می گذارد و بخش هایی از سرزمین اسلامی ، مانند سوریه و اردن و عراق را تحت حکومت خود در می آورد .

 

پس از تسلط بر عراق ، دو برنامه دیگر در دستور کار حضرت قرار می گیرد :

 

1. اعزام یاران به نقاط مختلف جهان برای گسترش حاکمیت عدل الهی ؛
2. برخورد با مسیحیان و یهودیان . نزول حضرت عیسی ( ع ) و نماز خواندن ایشان پشت سر امام مهدی ( ع ) را در این باره ، باید ارزیابی کرد . در مورد چگونگی برخورد حضرت مهدی ( ع ) با مسیحیان و یهودیان ، به صورت شفاف و روشن روایات معتبری نداریم ، ولی از مجموع روایات استفاده می شود که در طی مدت نه چندان طولانی ، آنان تسلیم می شوند و دین اسلام سراسر عالم را فرا می گیرد .

 

هر چند اصل رجعت مورد پذیرش شیعه است و اعتقاد به آن بر اساس آیات و روایات است ؛ ولی جزئیات این مسأله چندان شفاف و روشن نیست . ازجمله آنها رجعت ائمه معصومین ( ع ) است . در روایات تصریح روشنی به رجعت امام حسین ( ع ) شده است ، اما در مورد رجعت سایر ائمه و ویژگی‌ های آن ، مطلب به طور دقیق و روشن نیست .

 

مناسب است سیمای دوران ظهور را به صورت خلاصه مرور کنیم :

 

هدف از آفرینش مجموعه بزرگ هستی ، کمال و نزدیکی هر چه بیشتر انسان‌ به منبع همه کمالات یعنی خداوند است و نیل به این آرمان بزرگ نیازمند ابزار و وسایلی است که حکومت جهانی حضرت مهدی ( ع ) در پی فراهم آوردن اسباب تقرب به سوی خداوند متعال و برداشتن موانع از این مسیر است .

 

و با توجه به اینکه انسان موجودی است ترکیب یافته از جسم و جان ، بنابراین رسیدن به کمال لازمه ، همان عدالت است که ضامن سلامت رشد انسان در سیر مادی و معنوی است و اهداف حکومت حضرت مهدی ( ع ) نیز در دو محور رشد معنوی و اجرای عدالت و گسترش آن قابل طرح است .

 

امام حسین ( ع ) می ‌فرمایند : اگر از دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد خداوند آن روز را طولانی کند تا مردی از فرزندان من قیام کند و زمین را از عدل و داد پر کند پس از آنکه از ستم آکنده شده باشد . این چنین از پیامبر اکرم ( ص ) شنیدم .

 

امام کاظم ( ع ) در تفسیر آیه شریفه " اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها قَدْ بَیَّنَّا لَکُمُ الْآیاتِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ " ( حدید / 17) فرموده ‌اند : مقصود این نیست که زمین را از باران زنده می‌کند بلکه خداوند مردانی را بر می ‌انگیزد که عدالت را زنده می ‌کنند پس به سبب جان گرفتن عدل در جامعه ، زمین زنده می ‌شود .

 

اما با توجه به روایات فراوانی که درباره دوران حکومت حضرت مهدی ( ع ) موجود است ، برنامه ‌های حکومتی حضرت را در 3 محور می‌ توان خلاصه کرد :

 

1. برنامه فرهنگی .
2. برنامه اقتصادی ؛ 
3. برنامه ‌های اجتماعی .

 

1. برنامه فرهنگی : 

در انجام برنامه فرهنگی ، مهمترین محور این برنامه عبارتند از :

 

الف . احیای کتاب و سنت :

 

امام علی ( ع ) می‌ فرمایند : در روزگاری که هوای نفس حکومت می‌ کند ( امام مهدی ( ع ) ظهور می‌ کند ) و هدایت و رستگاری را جایگزین هوای نفس می‌ سازد و در عصری که نظر اشخاص بر قرآن مقدم شده ، افکار را متوجه قرآن می‌ گرداند و آن را حاکم بر جامعه می ‌سازد . 

 

ب . گسترش معرفت و اخلاق :

 

امام باقر ( ع ) می ‌فرماید : زمانی که قائم ما قیام می ‌کند دست خود را بر سر بندگان خواهد نهاد و عقل ‌های ایشان را جمع کرده و اخلاق آنها را به کمال خواهد رساند .

 

ج. رشد دانش بشر به طور چشمگیر و بی سابقه :

 

امام باقر ( ع ) فرموده ‌اند : در زمان امام مهدی ( ع ) به شما حکمت و دانش داده می ‌شود تا آنجا که زن در درون خانه ‌اش مطابق کتاب خدا و سنت پیامبر قضاوت ( رفتار ) می ‌کند .

 

می ‌دانیم که رفتار صحیح ریشه در علم و دانش گسترده دارد که این روایت شریف حکایت از آگاهی و شناخت عمیق از آیات قرآن و روایات اهل بیت ( ع ) دارد .

 

د. مبارزه با بدعت‌ ها :

 

بدعت به معنای داخل کردن اندیشه و آرای شخصی در دین و دین داری است . آنچه از تمایلات شخصی و هواهای نفسانی وارد دین شده ، حضرت مهدی ( ع ) با آن مبارزه می‌ کنند .

 

امام باقر ( ع ) می ‌فرمایند : هیچ بدعتی را وانگذارد . مگر اینکه آن را از ریشه برکند و از هیچ سنتی ( پیامبر ) نمی‌گذرد مگر اینکه آن را برپا خواهد داشت .

 

2. برنامه‌ های اقتصادی :

 

برنامه ‌های اقتصادی در حکومت حضرت مهدی ( ع ) به صورت مطلوبی تدوین شده تا اولا امر تولید سامان یابد و از منابع طبیعی بهره بردای شود و ثانیا ثروت به دست آمده به شکل عادلانه بین همه طبقات توزیع شود .

 

موارد اقتصادی دوران حاکمیت حضرت :

 

الف. بهره ‌وری از منابع طبیعی :

 

در زمان حضرت مهدی ( ع ) و به برکت حکومت ایشان آسمان سخاوتمندانه می‌ بارد و زمین بی دریغ ثمر می ‌دهد .

 

امام علی ( ع ) فرمودند : و چون قائم ما قیام کند آسمان باران می‌ ریزد و زمین گیاه بیرون می ‌آورد .

 

امام باقر ( ع ) فرمودند : تمام گنج ‌های زمین برای او آشکار می ‌گردد .

 

ب. توزیع عادلانه ثروت :

 

از عوامل اقتصاد بیمار ، انباشته شدن ثروت در نزد گروه خاصی است . در دوران حکومت عدل مهدوی اموال و ثروت بیت المال به طور مساوی بین مردم تقسیم می ‌شود . امام باقر ( ع ) می‌ فرمایند : وقتی قائم خاندان پیامبر قیام کند ، ( اموال را ) به طور مساوی تقسیم می‌ کند و در میان خلق به عدالت رفتار می ‌کند .

 

و همچنین فرمودند : امام مهدی ( ع ) میان مردم به مساوات رفتار می ‌کند به گونه‌ای که کسی پیدا نشود که نیازمند زکات باشد .

 

ج. عمران و آبادی :

 

در حکومت حضرت مهدی ( ع ) تولید و توزیع به گونه‌ ای ساماندهی می ‌شود که همه جا به نعمت و آبادانی می ‌رسد .

 

امام باقر ( ع ) می‌ فرمایند : در تمام زمین هیچ ویرانه ‌ای نمی ‌ماند جز اینکه آباد می ‌شود .

 

3. برنامه ‌های اجتماعی :

 

در حکومت عدالت گستر حضرت مهدی ( ع ) برنامه ‌هایی براساس تعالیم قرآن و عترت ( ع  ) اجرا می ‌شود که به سبب اجرای آنها محیط زندگی زمینه‌ ای برای رشد و تعالی افراد خواهد بود . در این زمینه روایات فراوانی رسیده است . که به پاره ‌ای از آنها اشاره می‌ کنیم .

 

الف. احیاء و گسترش امر به معروف و نهی از منکر :

 

در حکومت جهانی حضرت مهدی ( ع ) فریضه بزرگ امر به معروف و نهی از منکر به صورت گسترده به اجرا گذاشته خواهد شد .

 

امام باقر ( ع ) می‌ فرمایند : مهدی ( ع ) و یاران او ، امر به معروف و نهی از منکر می‌ کنند .

 

ب. مبارزه با فساد و رذائل اخلاقی :

 

حضرت مهدی ( ع ) در عمل به مبارزه با فساد و تباهی و زشتی می‌ پردازد ، چنانچه در دعای شریف ندبه می‌ خوانیم : " این قاطع حبائل الکذب و الافتراء این طامس آثار الزیغ و الاهواء ... ؛ کجاست آن که ریسمان ‌های دروغ و افتراء را ریشه کن خواهد کرد . کجاست آن که آثار گمراهی و هوای و هوس را نابود خواهد ساخت " .

 

ج. عدالت قضایی :

 

اوست که قسط و عدل را در سطح جامعه حاکم می‌ کند و همه عالم را پر از عدالت و دادگری می ‌کند .

 

امام رضا ( ع ) فرمودند : وقتی او قیام کند زمین به نور پروردگارش روشن گردد و آن حضرت ترازوی عدالت را در میان خلق نهد . پس ( چنان عدالت را جاری کند که ) هیچ کس بر دیگری ظلم و ستم روا ندارد .

 

مناسب است در پایان به یکی از تحولات چشمگیر زمان حضرت مهدی ( ع ) که همانا بهداشت طبیعت و بهداشت روان است اشاره‌ ای گذرا داشته باشیم . زیرا یکی از مشکلات جامعه بیش از ظهور امام زمان ( ع ) وضع تأسف بار بهداشت طبیعت و روان است که در نتیجه بیماری ‌های واگیر و مشکلات روانی زیادی جامعه بشریت را فرا می‌ گیرد . بیماری‌ ‌هایی مانند جذام ، طاعون ، وبا ، فلج ، سکته ، سرطان و صدها بیماری خطرناک دیگر . این اوضاع دلخراش و دردناک در اثر آلودگی محیط زیست و در نتیجه به کارگیری سلاح ‌های شیمیایی . اتمی و میکروبی پدید می‌ آید .

 

امام سجاد ( ع ) در این باره می ‌فرمایند : هنگامی که قائم ( ع ) ما قیام کند خداوند عزوجل بیماری و بلا را از شیعیان ما دور می ‌سازد ... .

 

امام صادق ( ع ) می‌ فرمایند : هنگامی که حضرت قائم ( ع ) قیام کند خداوند بیماری ‌ها را از مؤمنان دور می ‌سازد و تندرستی را به آنان باز می ‌گرداند .

 

به امید روزی که بتوانیم آن دوران نورانی و سراسر معنوی را درک کنیم .

 

اصطلاح " آخر الزمان " در گفتار‌های ادیان آسمانی مطرح شده است و مراد از آن روز پایانی عمر دنیا ( معنای لغوی ) نیست ؛ بلکه مراد از آن دوره زمانی خاص است که به نحوی معنای آخر بودن را دارد .

 

اصطلاح آخرالزمان به 3 دوره اطلاق شده است :

 

1. دوره پیامبر خاتم ( ص ) که دوران پیامبر اسلام تا قیامت را شامل می‌ شود . در این صورت آخرالزمان ، یعنی، بعد از آن بزرگوار پیامبر و شریعت دیگری نخواهد آمد و دوره آخرین شریعت است .

 

2. دوره غیبت و سال ‌های قبل از ظهور ؛ آخرالزمان طبق این معنا پایان دوره ظلم ‌ها و فساد‌ ها و حکومت‌ های غیر الهی است و با ظهور ، همه مظاهر شرک و ظلم و فساد از بین می‌ رود .

 

3.دوران ظهور ؛ یعنی زمان تشکیل دولت عدل الهی و این حاکمیت تا آخر عمر دنیا برقرار می ‌ماند و دیگر از بین نمی ‌رود .

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۹ ، ۱۷:۴۶
Seyed Meisam Jasemi

دیدگاه دینی آرمان‌ گرایی فن‌ آوری آینده از کشش دیرین به آرمان‌ شهرهای ماشینی برخاسته است . کتاب مقدس در نسخه مکاشفه یوحنای رسول (27-1 :21) ، تصویری افسانه‌ای از آرمان‌ شهر خارق‌ العاده فن‌ آوری را القا می‌ کند : اورشلیم جدید . این اَبَرشهر درخشان که خدا آن را از طلای ناب ساخته است ، از آسمان‌ های روز رستاخیز پدیدار می‌ شود که نشانه‌ پیروزی مسیح و بازگشت وی به زمین برای سلطنت هزار ساله است . شهر بهشتی درخشان که از نظر هندسی ، دقیق است ، نمایان‌ گر مکانی آرمانی و ماورای طبیعی است که در آن ، برای حیاتی جاویدان و تهی از درد و ناراحتی دوباره احیا می‌ شویم .

دیدگاه دینی آرمان‌ گرایی فن‌ آوری آینده از کشش دیرین به آرمان‌ شهرهای ماشینی برخاسته است . کتاب مقدس در نسخه مکاشفه یوحنای رسول (27-1 :21) ، تصویری افسانه‌ای از آرمان‌ شهر خارق‌العاده فن‌ آوری را القا می‌ کند : اورشلیم جدید . این اَبَرشهر درخشان که خدا آن را از طلای ناب ساخته است ، از آسمان‌ های روز رستاخیز پدیدار می‌ شود که نشانه‌ پیروزی مسیح و بازگشت وی به زمین برای سلطنت هزار ساله است . شهر بهشتی درخشان که از نظر هندسی ، دقیق است ، نمایان‌ گر مکانی آرمانی و ماورای طبیعی است که در آن ، برای حیاتی جاویدان و تهی از درد و ناراحتی دوباره احیا می‌ شویم .

نمای دینی فن‌ آوری این شهر برگرفته از مایکل بندیکت ، استاد معماری است . وی آن را این‌گونه توصیف می‌ کند : « این شهر همانند یک معادله زیبا نظم داده شده است . در حقیقت ، تصویر شهر بهشتی ، تصویری از یک دیدگاه دینی فضای مجازی است . » 1 به گفته اریک دیویس ، این بینش آخرالزمانی از بهشت روی زمین « فرزند دنیوی کشش سلطنت هزار ساله‌ ی مسیحیت را القا می‌ کند : افسانه پیشرفت که تصور می‌ کند از طریق راهنمایی‌ های عقل ، علم و فن‌ آوری می‌ توانیم خود و جامعه خود را به کمال برسانیم . » 2 با این حال ، فن‌ آوری به عنوان وسیله‌ ای برای رسیدن به رستگاری در ذهن راهبه‌ های قرون وسطایی شکوفا شد که مهارت‌ های عملی را به عنوان مسیری به اورشلیم بهشتی تعالی بخشیدند . دیوید نوبل اظهار می‌ دارد : « فن‌آوری که برای نشان دادن خود به عنوان تعالی آمده بود ، به گونه‌ ای تلقین شد که هرگز قبلاً در عقیده‌ی مسیحیت از رستگاری بیان نشده بود . از یل دنیوی ادامه حیات حالا در جهت رستگاری اخروی استفاده می‌ شود . » 3 فن‌آوری‌ گرایی که دین فن‌آوری پسا انسان است ، از تلفیق فن‌آوری و رستگاری در مسیحیت اولیه ریشه گرفته است . این آرمان‌ شهر با برقراری ارتباط میان عقاید بهشت ، کمال الهی و سرزمین موعود به جای یک پاداش پس از مرگ آن جهانی به یک هدف فن‌ آورانه دنیوی تبدیل شد . واژه آرمان‌ شهر را توماس مور در کتاب آرمان‌ شهر 4 آفرید . این کتاب ، متأثر از کتاب جمهوری افلاطون و انجیل بود . علاوه بر این ، کمال آرمان‌ گرایانه می‌ تواند از طریق اصلاح اجتماعی ، بردباری دینی ، الگوی اخلاقی مناسب و آموزش فراگیر محقق شود .

در قرن هفدهم ، تفکر علمی ، تصور آرمان‌ گرایانه را تشدید می‌ کند . کتاب آتلانتیس جدید اثر فرانسیس بیکن 5 و شهر خورشید اثر توماسو کامپازلا 6 از آگاهی در مورد قدرت انتقال اجتماعی دانش علمی ریشه می‌ گیرند که « پرستش علم و فن‌ آوری را به عنوان اصول توسعه اجتماعی و کمال اخلاقی پاس می‌ دارند . » 7 به یقین ، کتاب آتلانتیس جدید اثر بیکن به عنوان یک اثر علمی تخیلی ، 8 پیشرفت‌ های فن‌ آورانه وسیعی را از طریق مؤسسه تحقیق پیشرفته‌ انجمن سولومون 9 متصور می‌ شود و شگفتی‌ های علمی گوناگون نظیر زیر دریایی‌ ها و هواپیما را پیش‌ گویی می‌ کند . بیکن ، دانشمند نبود ، 10 ولی اولین فردی بود که به ارتباط بین علم و ارتقای بشریت پی برد . با شعور دینی ، بیکن ، علم را به عنوان منبع روشنایی ، قدرت ، پیشرفت و حتی رستگاری تلقی کرد و آن را به مسیحیت ارتباط داد .

در کتاب آتلانتیس جدید ، کشتی ملوانان انگلیسی در جزیره‌ ی پادشاهی بن سالم دچار سانحه می‌ شود . کشیشی مسیحی که از حمایت مردان خردمند متعالی انجمن مخفیانه سولومون برخوردار است ، بر این جزیره حکم می‌ راند . آنها آرمان بیکن را مبنی بر اینکه دانش نخبگان علمی خیراندیش ، کنترل بشریت بر طبیعت افزایش می‌ دهد و سرانجام به راحتی‌ های آرمان‌ گرایانه می‌ رسد ، مجسم می‌ کنند . یکی از ملوانان کشتی سانحه دیده می‌ گوید : « به نظر می‌ رسید ما از قبل ، تصویری از رستگاری خود در بهشت داشتیم . » 11 انجمن سولومون ، خواسته‌ های انسان مادی را از طریق فن‌ آوری برآورده می‌ کند . با وجود این ، اولین ساکنان جامعه فن‌ سالار همانند روبات‌ های انضباطی گرچه یک صدا شعار می‌ دهند که « مردم بن سالم ، شاد هستند » ، 12 مطیع به نظر می‌ رسند . کشیش ، فن‌ آوری آرمان‌ های الهی برای علم را بیان می‌ کند : « هدف اساسی ما دانش آرمان‌ ها و حرکات مرموز چیزها و گسترش مرزهای قدرت انسان برای دست یافتن به همه چیزهای ممکن است . » 13 بیکن عقیده‌ قرون وسطایی علم را به عنوان رستگاری الهی اظهار کرد . دیوید نوبل می‌ گوید : « به طور خاص ، از طریق تأثیر عظیم و پایدار فرانسیس بیکن بود که یگانگی بدوی فن‌ آوری با امر متعال ، از ظهور ذهنیت مدرنیته خبر داد » . 14

با ظهور علم ، نگرش‌ های آرمان‌ گرایانه آینده به دو دیدگاه فلسفی مخالف تقسیم شدند : ضد فن‌ آوری و طرفدار فن‌ آوری . ویلیام موریس ، نویسنده‌ سوسیالست قرن نوزدهم در مورد نگرش اول مثال می‌ آورد . موریس در رمان خود با عنوان اخبار از ناکجا آباد ، 15 نگران از اضطراب زندگی صنعتی ، یک بهشت زمینی سرسبز از آینده را تصور کرد که گذشته ما قبل صنعتی را دوباره خلق می‌ کند . در این جامعه کامل ، هنر و صنایع دستی پایه و اساس اقتصاد را تشکیل می‌ دادند . وی با آینده بشر غیر فعالی که نیازهایش را ماشین‌ ها تأمین کردند ، مخالفت کرد . در مقابل ، نگرش طرفدار فن‌ آوری مانند نگاهی به گذشته نوشته ادور بلامی ، زندگی صنعتی شهری را منادی بهشت تلقی کرده است . آرمان‌ گرایان فن‌ آوری انتظار داشتند که بشر به جای اینکه با چرخ‌ های صنعت از پا در آید ، از نظر جسمی ، آزاد شود و از نظر معنوی به کمک فن‌ آوری رو به رشد توسعه پیدا کند . این نگرش‌ های آرمان‌ گرایانه می‌ پنداشتند علم و طبیعت ، انسان‌ ها را درک ، کنترل و کامل می‌ کنند .

در کتاب نگاهی به گذشته ، انجمن بهشت‌ مانند به عنوان یک بهشت حقیقی روی زمین چنان طراحی شده است که جنگ ، گرسنگی و نفرت در آن نباشد . همان طور که بلامی تصور کرد ، ایالات متحده به یک شهر فن‌ آوری بدل خواهد شد که در آن ، یک کارآیی کارخانه‌ مانند تمام جنبه‌ های زندگی را کنترل می‌ کند . این بهشت که مانند یک ماشین طراحی شده است ، نه تنها شادی مردم را افزایش می‌ دهد ، بلکه آنها را به خدا نزدیک‌ تر می‌ کند . بر اساس کتاب نگاهی به گذشته ، عصر آرمان‌ گرایی فن‌آوری ، نژاد انسان را به « مرحله جدیدی از توسعه معنوی ، تکامل استعداد های ذهنی بالاتر و تحقق آرمان خدا وارد می‌ کند ؛ زمانی که راز الهی باید به طور کامل آشکار شود . بشریت از پیله بیرون آمده است و تمام آسمان‌ ها را پشت سر گذاشته است » . 16

شهر آرمان‌ گرایی فن‌ آورانه به طور گسترده در امریکای قرن نوزدهم گسترش می‌ یابد 17 و انرژی خود را از همان شور و شوق دینی می‌ گیرد که ملت را به وجود آورد ؛ به گفته اریک دیویس ، « یک جشن پرشور جنبش احیاگری ، آزمایش معنوی و انجمن‌ های مترقی . » 18 همان‌ گونه که انقلاب صنعتی از رؤیاهای بهشت فن‌ آورانه حمایت کرد ، شور و شوق برای فن‌ آوری و دین یکدیگر را تقویت کردند . تمام جمعیت آرمان‌ شهرهای ماشینی شده تخیلی ، متأثر از کتاب نگاهی به گذشته بر تخیل آرمان‌ گرایانه‌ نخبگان تحصیل کرده حاکم بودند که شامل رمان‌ های جنجالی فن‌ آوری نظیر دکمه بلوری نوشته چانسیتوماس 19 ، دنیای بدون شهر و کشور نوشته‌ هنری اولریچ 20 و لیمانورا جزیره‌ پیشرفت نوشته گادفری سویوِن 21 می‌ شوند . همان‌ گونه که چاد والش در کتاب از آرمان‌ شهر به کابوس 22 بیان می‌ کند ، در کتاب لیمانورا ، تمایل الهی برای فرشته شدن به حقیقت پیوست ، به گونه‌ای که اهالی شهر جنسیت را رد می‌ کردند ، بال در می‌ آوردند و « در حالتی از معصومیت درخشان به اطراف می‌ پریدند . » اچ . جی . ولز با نوشتن داستان‌ های علمی تخیلی ضد آرمان‌ گرایی اولیه‌ ی خود مانند ماشین زمان ، جزیره‌ دکتر مورو و وقتی که خوابیده بیدار می‌ شود ، به بزرگ‌ ترین پیش‌ گوی آرمان‌ گرای قرن بیستم تبدیل شد و علم ، مهندسی ، افسانه‌ پیشرفت و ایمان به کمال بشر را پذیرفت . 23 ولز که تحت تأثیر گفته‌ های اچ . ال . منکین در توصیف « توهم مسیحیت » 24 قرار گرفته بود ، در کتاب‌ های خود با عنوان آرمان‌ شهر مدرن و مردان خدا شده ، دیدگاه خود را در مورد فن سالاری که نخبگان علمی و فنی اداره می‌‌ کردند ، ارتقا داد . مارک هیلیگاس با ارزیابی دیدگاه ولز در کتاب آینده به عنوان کابوس می‌ نویسد : « استفاده از علم تقریباً به طور خودکار این بهشت را روی زمین آورده بود که ساکنان آن ، نژاد بهتری از انسان‌ ها بودند که قطعاً به حالتی نزدیک به کمال توسعه پیدا کرده بودند » . 25

به گفته هیلیگاس ، کتاب آرمان‌ شهر مدرن ولز ، « نسخه‌‌ ای تقریباً ازلی از نظام رفاه اجتماعی بود که به طور علمی طرح‌ ریزی شده بود . » 26 ولز ، رؤیای آرمان‌گرایانه کتاب آتلانتیس جدید را بسط و اطمینان داد که گروه کوچکی از فن‌ آوران دانشمند خیرخواه که بر دنیا حکمرانی خواهند کرد ، به انجمن سولومون بیکن دست پیدا خواهند کرد . دیکتاتورهای فن‌ آوری که فطرت خوبی دارند ، از علم و فن‌ آوری استفاده خواهند کرد تا آینده کاملی بسازند . این کار مستلزم مطیع ساختن دنیای طبیعی است . ولز ادعا می‌ کند که « بشر ، حیوانی غیر طبیعی و فرزند سرکش طبیعت است . او هرچه بزرگ‌ تر و بزرگ‌ تر می‌ شود ، در مقابل پرورش دهنده‌ خشن و پیش‌ بینی‌ناپذیر خود به مخالفت بر می‌ خیزد . » 27 مدیر انجمن جهانی ترا انسان‌ گرایی ، ولز را ترا انسان‌ گراترین سوسیالیست اوایل قرن بیستم نامید . ولز ، مشتاقانه به یک دیدگاه ضد طبیعت ایمان آورد که عقیده شرکت‌ های فن‌ آوری تقویت می‌ کند که در آن ، بشر ، فرمان‌ روا و طبیعت ، برده آن است . 28 ولز که سرسختانه ضد جسم بود ، جسم فیزیکی را بی‌ ارزش و ضعیف جلوه داد و علاقه مفرط برای جایگزین‌ های مصنوعی را که در روبات‌ های اسباب‌ بازی عصر دیده می‌ شد ، منعکس کرد .

اسباب‌ بازی‌ های بهشت : روبات‌ های اولیه ، رایانه ها و سلاح ها


تحقق رؤیای معاصر آرمان‌ شهر فن‌ آوری ؛ بهشتی که خدایان رباتیک بر آن فرمانروایی می‌ کردند ، از علاقه دیرین به انسان‌ ها یا روبات‌ های مصنوعی ریشه می‌ گیرد . در مصر و یونان باستان ، احساسات مذهبی و هنری به ساخت چهره‌ های واقعی انگیزه می‌ بخشیدند . جان کوهن در کتاب روبات‌ های انسان‌ نما در افسانه و علم می‌ گوید : « به تدریج ، مجسمه‌ هایی که ادعا می‌ شد شبیه‌ سازی واقعی شکل انسان بودند ، جایگزین مجسمه‌ های کوچک متحرک و زمخت شدند . از آنجا که مجسمه‌ ها برای عبادت درست می‌ شدند ، ساخت آنها در دست کشیشان بود . » 29 مجسمه‌ های پیامبر گونه یا خدایان سخن‌گو با دست‌ کاری‌ های مخفیانه که تکان دادن سر یا حرکت یک دست بود ، به سؤال‌ ها پاسخ می‌ دادند . با نگاهی دورتر به فن‌ آوری دینی ، هرون مخترع که به انسان ماشینی معروف بود ، برای کلیساها ، معجزه طراحی می‌ کرد . این معجزات شامل آواز پرندگان ، قدیسان مکانیکی ، صداهای شیپور مخفی شده و آینه‌ هایی بودند که به نظر می‌ رسید ارواح را احضار می‌ کنند . 30 در قرون وسطا ، آلبرتوس ماگنوس 31 سی سال از زندگی خود را صرف ساخت روبات متحرکی کرد که از چرم ، چوب و فلز ساخته شده بود و قادر بود به سؤال‌ ها پاسخ دهد و مشکلات را حل کند . توماس آکوئیناس ، 32 قدیس بعدی با جرئت ، به استادی شاگرد نیرومند ادای احترام کرد . وی با این عقیده که آلبرتوس ماگنوس در ساخت روبات خود از شیطان کمک گرفته است ، روبات را در آتش انداخت . 33

دکارت 34 با نگرش مکانیکی خود از دنیای فیزیکی ، آغازگر عصر جدید روبات‌ ها بود . مرگ مکانیکی در اطراف ساعت‌ های دقیق پرسه می‌ زند و هنگامی که افراد به ساعت‌ ها نگاه می‌ کنند ، مرگ آنها را یادآور می‌ شود . یکی از معروف‌ ترین روبات‌ های قرن هفدهم ، ساعت استراسبورگ با حیوانات متحرک بود . در میان این ساعت ، یک خروس آهنی وجود داشت که یادآور گناه سنت پیتر در انکار مسیح بود . هنگام ظهر ، خروس ، منقار خود را می‌ گشود ، زبان خود را بیرون می‌ کشید ، بال‌ های خود را باز می‌ کرد ، پرهای خود را می‌ کشید و بانگ سر می‌ داد . 35 این ساعت‌ های مکانیکی عقیده کوکی دکارت از جهان هستی را منعکس می‌ کرد . دکارت شیفته‌ لوازم خودکار بود . وی چندین ماشین از جمله مجسمه‌ های آکروبات بازی ، کبوتر مصنوعی و یک کبک پرنده طراحی کرد . او حتی یک روبات زن خدمت‌ کار ساخت و او را به خاطر مرگ دختر نامشروع خود که در پنج سالگی از دنیا رفت ، فرانسیس نامید . در یک سفر دریایی ، مسافری که معتقد بود دکارت این روبات را به عنوان یک اسباب‌ بازی جنسی اهریمنی به کار گرفته است ، آن را به آب انداخت .

در قرن هجدهم ، عروسک‌ های متحرک ، بیش از پیش واقعی شدند . جکس ووکانسون 36 با اسباب‌ بازی‌ های موسیقایی کوکی خود مانند یک نوازنده ماندولین که آواز می‌ خواند و با پاهایش ؛ زمان را نگه می‌ داشت و یک نوازنده پیانو که سرش را تکان می‌ داد و حرکات نفس کشیدن را شیبه‌ سازی می‌ کرد ، موتور محرکه ماشین‌ های تخیلی بود . اردک مسی مطلا شده وی اعمال خوردن ، آشامیدن و هضم کردن را تقلید می‌ کرد . جان کوهن می‌ گوید : « اسباب‌ بازی‌ های مکانیکی و مبتکرانه‌ او نمونه‌ های اولیه‌ موتورهای انقلاب صنعتی شدند . » 37 همچنین ووکانسون در سال 1740 با استفاده از کارت‌ های سوراخ شده ، کنترل ماشین نساجی خودکار اختراع کرد . وی کارت‌ های چوبی سوراخ شده و پیچ‌ های استفاده شده در اسباب‌ بازی‌ های موسیقایی و جعبه‌ های موسیقی خود را به ماشین‌ های در حال کار انتقال می‌ داد . این یک موفقیت تجاری نبود ، اما بیست سال بعد جوزف مری ژاکارد 38 تحت تأثیر ایده‌ های وی و با ساختن یک ماشین نساجی کاملاً خودکار که با کارت‌ های سوراخ کار می‌کرد ، انقلابی در صنعت پارچه بافی ایجاد کرد . کارت‌ های سوراخ ووکانسون و ژاکارد از میان رفتند ، اما پایه و اساس کار با کامپیوتر شدند . چالز ببیج 39 از آنها به عنوان سازوکار کنترل در موتور تحلیلی نظری خود استفاده کرد . چند سال بعد ، هرمن هولریتی 40 از این کارت‌ های سوراخ در برنامه‌ نویسی کامپیوتری و ذخیره اطلاعات در ساخت امپراطوری اطلاعات آی . بی . ام استفاده کرد . 41

به یقین ، ماشین‌ های اسباب‌ بازی متحرک قرن نوزدهم که از میان سازندگان آنها می‌ توان به گوستاو ویشی 42 و لئوپولد لمبرت 43 اشاره کرد ، روی توسعه‌ی فن‌آوری اثر گذاشتند ، اما تأثیر بیشتر آنها روی هنر و تقلید شیطنت‌ آمیز بود تا روی واقعیت اجتماعی . ماشین‌ ها با تغییر مسیر از فرهنگ به تجاوز نظامی و تولید کارخانه‌ ای ، جامعه را به لرزه در آوردند . در اوایل قرن نوزدهم ، تولید انبوه فن‌ آوری که بنیان‌گذار آن ، مهندسان نظامی بودند ، جایگزین روش‌ های فردی تولید اسلحه شد . زمانی که در کارخانه‌ های پس از هنری فورد ، ماشین‌ ها جایگزین انسان‌ ها شدند یا به خط مونتاژی برای ماشین‌ ها تبدیل گشتند ، روبات‌ های صنعتی با تغییر ماهیت کار ، ماهیت جامعه انسانی را به طور کامل تغییر دادند . مانوئل دولند در کتاب جنگ در عصر ماشین‌ های هوشمند می‌ گوید : « آنچه کمتر مشهود است ، این است که منشأ این تغییر ، غیر نظامی نیست و تنها منشأ نظامی دارد . در واقع ، ارتش به دنبال تولید سلاح‌ هایی است که تمام قسمت‌ های آن قابل تعویض باشند که آغازی برای عصر بهینه‌ سازی فرآیند نیروی کار است . » 44 در این تلفیق فن‌ آوری و سلاح ، ساختارهای فرمان رباتیک در زرادخانه‌ ها توسعه پیدا می‌ کنند و سپس به کارخانه‌ های غیر نظامی صادر می‌ شوند .

اواخر قرن نوزدهم ، دوران طلایی ماشین‌ های اسباب‌ بازی و دوره خوش‌ بینی سرمایه‌ داران در مورد امکانات آرمانی فن‌ آوری بود . آیزاک آسیموف ، نویسنده و پیامبر فن‌ آوری می‌ نویسد : « انقلاب صنعتی به طور ناگهانی قدرت بشر را افزایش داد و به جای مکانی افسانه‌ ای در بهشت ، رؤیاهای یک آرمان‌ شهر فن‌ آورانه در روی زمین را پروراند . » 45 انسان‌ های مصنوعی به عنوان سلاح‌ های کشتار و ابزار ترور تا زمان وحشت ماشینی شدن جنگ جهانی اول به طور کامل پدیدار نشده بودند . البته منشأ فن‌ آوری‌ گریزی به زمان‌ های خیلی گذشته یعنی به افسانه‌ ها و فرهنگ عامه در مورد انسان‌ های مصنوعی بر می‌ گردد .

هومیونکولوس 46 و گُلِم 47 : انسان‌ های مصنوعی مسلّح

تخیل ماشین‌ های قدرتمندی که برای انسان‌ ها امکانات فراهم می‌ کردند و جهان طبیعی آشفته را کنترل می‌ کردند ، به ریشه‌ های فرهنگ ما بر می‌ گردد . در اسطوره‌ های باستان ، پیگمالیون ، 48 تصویر الهه عشق و زیبایی را روی عاج حک کرد ، سپس دل‌ باخته مجسمه شد . الهه ، خوشحال از تصویر حک شده خود ، او را به عنوان گالاتی ، 49 زن ایده‌آل ، زندگی بخشید . 50 در ایلیاد هومر ، از هفائیستوس 51 ، خدای فن‌ آوری یونانی سخن رفته است که پیکر فلزی عظیمی به نام تالوس 52 می‌ سازد که شبیه انسان و از جنس برنز است . تالوس مدام در سواحل کریت 53 پرسه می‌ زند و با قلوه سنگ با کشتی‌ های دشمن مبارزه می‌ کند . این یک دیدگاه اولیه از یک سلاح فن‌ آورانه است . علاوه بر این ، بنابر گفته‌ های جی . پی . تلوت در کتاب همانند سازی‌ ها ، « این روبات اولیه عظیم‌ الجثه حاکی از امید آنها برای برتری عقلانی بر جهان پیش‌ بینی‌ ناپذیر بود » . 54

تمایل به کنترل طبیعت به فلاسفه مطلع از علوم خفیه و کیمیاگران رنسانس بر می‌ گردد که از ارزش سرگرمی بی روح اردک‌ های مکانیکی ، اسباب‌ بازی‌ های موسیقایی و آدمک‌ های مصنوعی ساعتی ، ناراضی بودند . شور و علاقه خود آنها به شبیه‌ سازی مکانیکی رفتار انسان به یک تمایل فردگرای عمیق‌تر برای خلق موجودی از گوشت و خون و بدون شرکت جنس مؤنث دامن می‌ زد . این فن‌ آوران سرّی ، با پیش‌ بینی شرکت‌ های دوستدار فن‌ آوری، به دنبال سودجویی و تغییر شکل کلی بشر هستند . کیمیاگران ، فلزشناسانی بودند که با ترکیب سحر و جادو ، معنویت ، و علوم اولیه قصد داشتند فلز بی ارزش را به طلا تبدیل کنند . همچنین آنها به دنبال این امر بودند که انسان‌ ها را با اکسیر حیات جاودانه سازند . شیوه‌ های جادویی کیمیاگران برای رساندن انسان به کمال طراحی شده بودند . همان‌گونه که اریک دیویس می‌ نویسد ، « خلق سلطنت هزار ساله از طریق فن‌ آوری ، افسانه مسیحیت را تحقق می‌ بخشد » . 55

پاراسلسوس ، 56 کیمیاگر و پزشک سوئیسی ، پدر روان‌ شناسی مدرن و الهام‌ بخش نمایش‌ نامه‌ دکتر فاوست گوته 57 ، روشی برای خلق انسان ابداع کرد . به دلیل نبود میکروسکوپ ، وی بر این باور بود که هر اسپرم یک مرد کوچک است . این دیدگاه مردسالارانه مستلزم این بود که رحم زن تنها برای تغذیه و حفاظت باشد . وی با در نظر گرفتن این دیدگاه در ذهن خود و امید به اینکه زن‌ ها را به طور کامل از چرخه‌ تولید مثل خارج کند ، نسخه‌ای برای خلق یک انسان کوچک یا هومیونکولوس پدید آورد : منی تولید کرد ، آن را در یک شیشه‌ مهر و موم شده‌ ی بدون هوا قرار داد . سپس برای گرم نگه داشتن شیشه ، آن را میان سرگین تازه‌ اسب قرار داد و آن را با خون تغذیه کرد . این جرم باید پس از چهل روز شروع به حرکت کند و به یک نوزاد انسان که البته بسیار کوچک‌ تر از یک نوزاد است ، تبدیل شود . 58 اگرچه پاراسلسوس مدت زمان بسیار زیادی را صرف کرد و آزمایش‌ های اسپرم زیادی انجام داد ، ولی هرگز نتوانست صحت نظریه‌ خود را به اثبات برساند . این ایده به نمایش‌ نامه‌ فاوست گوته راه پیدا کرد . وگنر ، شاگرد دکتر فاوست ، با کمک مفیستوفلس 59 به طور کیمیاگرانه‌ ای یک انسان کوچک خلق می‌ کند و در جست‌ و جوی بیهوده به دنبال تبدیل شدن آن به انسان کامل است .

هنرهای مرموز یک موجود ساخته‌ دست بشر و حتی بسیار شگفت‌ انگیزتر به نام گُلِم ساختند . گُلِم که همانند خلق حضرت آدم به وسیله خدا با خاک رس قالب‌ گیری شد ، به طور طبیعی ساخته نشده بود . زندگی گلم که مانند تالوس رباتیک طراحی شده بود تا به انسان‌ ها خدمت و از آنها محافظت کند ، از طریق یک نوع ورد مرموز که یک روش برنامه‌ نویسی در قرون وسطا بود ، دمیده شد و مهر " نام الهی " به پیشانی موجود زده شد . این قدرت اعطا شده به خاخام‌ ها از سِفر یتزیراه 60 یا کتاب آفرینش که قسمتی از تلمود 61 است ، ریشه گرفته است . 62 خلق این انسان مصنوعی علاوه بر تجهیز انسان‌ ها با یک برده که اوامر آنها را اجرا می‌ کند ، دین ، جادو ، تسلیحات و علوم را در یک آیین مرموز در آمیخت که دانشمند کشیش بلند مرتبه و پیروان آن را قادر ساخت با خالق در انجمن الهی سهیم شوند .

داستان حماسی گلم در قرن هفدهم ، زمانی که کیمیاگری و جادو برای تسلط بر طبیعت با استفاده از ابزارهای ماورای طبیعی پا به عرصه جدیدی گذاشت ، دوباره به زندگی‌ ها وارد شد . در قرن هجدهم با متداول شدن روبات‌ های انسان‌ نما ، داستان گلم در شعرها و رمان‌ ها به کار گرفته شد . با استفاده ادبی آن ، تغییر شکلی از خدمت‌ کار یا محافظ به موجود عجیب‌ الخلقه‌ انتقام‌ جو ایجاد شد . در یک گفته‌ معروف ، خالق و استاد گلم ، خاخام لو پراگ 63 بود که درست همانند خدا که در حضرت آدم زندگی دمید ، نام خدا را در یک تمثال گلی دمید . گلم او یک موجود عجیب الخلقه بی‌ روح ، مطیع ، مادون انسان و ابله بود که تنها برای خدمت به استاد خود زندگی می‌ کرد . معمولاً خاخام یک‌ شنبه‌ ها به دلیل اینکه وجود منحرف این موجود ، اختلالی در روز مقدس ایجاد نکند ، آن را غیر فعال می‌ کرد . اما یک بار که خاخام این کار را فراموش کرد ، گلم به یک شیطان زوزه‌ کش وحشی تبدیل شد تا اینکه موجودیت آن برای همیشه به پایان رسید .

دردسر گلم و شور و علاقه به روبات‌ ها در رمان غیب‌ گوی هافمن به نام پری خواب ( 1816 ) تشدید شده است . رمان پری خواب با انعکاس یک شورش خیال‌انگیز علیه ستم عقلانیت و یک‌ پارچگی علم با جادوی کیمیاگری ، یک روبات شرور را به تصویر می‌ کشد که شبیه‌ سازی شگفت‌ انگیزی دارد ، اما فوق‌ العاده پر تحرک است . دانش‌ آموز جوانی به نام ناتنئیل که اختلال ذهنی دارد و پدرش در انفجاری که به هنگام سیر در کیمیاگری کشته شده است ، با ترس فریاد می‌ زند : « چیز وحشتناکی وارد زندگی من شده است ! » 64 منظور او ، اولمپیا ، دختر زیبای معلم خود ، پروفسور اسپالانتسانی است . ترس ناتنئیل از رفتار بسیار دقیق اولمپیا ریشه گرفته است . ناتنئیل می‌ گوید : « اولمپیا طرز راه رفتن بسیار دقیقی دارد . به نظر می‌ رسد هر حرکت او با حرکات ساعت تنظیم شده است . او به دقتِ یک ماشین بی‌ر وح و ناخوشایند پیانو می‌ نوازد و آواز می‌ خواند . » 65 سرانجام در ترس و وحشت خود دریافت که اولمپیا یک ماشین است . اولمپیا ، وسوسه‌ کننده و تهدیدآمیز ، روبات‌ های زن متجاوز آینده را تحت تأثیر قرار داد و از پیش ترسیم کرد . از جمله این روبات‌ ها ، روبات جادوگر ماریا در فیلم فریتس لنگ 66 با عنوان پایتخت ، سایبورگ تقویت شده با بمب هسته‌ ای در فیلم شب نابودی ( 1991 ) ، یا ربات زن تی ایکس نانوفن‌ آوری شده در فیلم نابودگر 3 و پیدایش ماشین‌ ها ( 2003 ) هستند .

پروفسور اسپالانتسانی با کمک کوپلیوس شریر و با استفاده از کیمیاگری ، اولمپیا را ایجاد کرد . بنابراین ، رمان پری خواب نمونه اولیه ادبی از یک تمثال علمی ـ تخیلی دیگر که دانشمند دیوانه است ، فراهم آورد . دانشمند دیوانه ، شخصیتی است که با خلق انسان‌ های مصنوعی شریر ارتباط تنگاتنگی دارد . هنگامی که پیشرفت علمی و فن‌ آورانه به تدریج با پیشرفت‌ های تضعیف‌ کننده‌ متعدد همراه شد ، دیوید اسکال در کتاب فریاد‌های عقل می‌ نویسد : « افسانه مدرن دانشمند دیوانه به جریان قرن نوزدهم شکل داد . » 67 نظریه‌ های تکامل داروین منجر به بزرگ‌ ترین خودشکنی بشر از زمان کوپرنیک شد . در آن زمان ، کوپرنیک زمین را مرکز عالم هستی تلقی می‌ کرد . علاوه بر این ، ماشین‌ های صنعتی ، نظم اجتماعی قرن نوزدهم را به طور کلی مختل کردند . لنگدن وینر در کتاب فن‌ آوری خودمختار 68 می گوید : « تمام انواع و اقسام رسوم ، عادات ، نگرش‌ها ، عقاید و سازمان‌ های اجتماعی و سیاسی در جریان ماشین‌ های صنعتی گیر افتادند ، تغییر کردند و پایه و اساس جدیدی پیدا کردند . سوء ظن رو به رشد فن‌ آوری در شورش پیشرفت‌ گریزان به اوج خود رسید . این جنبش مخرب کارگرها ، خواستار تخریب ماشین‌ های کارخانه شدند و آن را شعار خود پیشه کردند ؛ زیرا این ماشین‌ ها سبب بی‌ کاری گسترده‌ای شده بود . در این جوّ ناآرام ، دانشمند و فن‌ آوری روبه گسترش او به ایجاد بی‌ اعتمادی و ترس دامن زدند .


منبع:سیاحت غرب

 

1. Michael Benedikt, ‘‘Introduction,’’ in Cyberspace First Steps, ed. Michael Benedikt (Cambridge, Mass.: MIT Press, 1992), 15–16.
2. Eric Davis, Techgnosis: Myth, Magic and Mysticism in the Age of Information (New York: Harmony Books, 1998), 22.
3. David Noble, The Religion of Technology: The Divinity of Man and the Spirit of Invention (New York: Knopf, 1997), 9.
4. Thomas More, Utopia, 1516.
5. Francis Bacon, New Atlantis, 1627.
6. Tommaso Campanella, City of the Sun,1637.
7. George Ovitt, ‘‘Critical Assessments of Technology from Campanella to the Harringtonians,’’ 1989, unpublished manuscript quoted in Noble, Religion and Technology, 40.
8. به تعبیری، تمام آرمان‌شهرها علمی ـ تخیلی هستند؛ زیرا یک آینده تجسمی را به تصویر می‌کشند. با وجود این، تنها آرمان‌شهرهایی را باید به عنوان آرمان‌شهرهای علمی‌ ـ تخیلی توصیف کرد که پیشرفت‌های فن‌آورانه و علمی را به تصویر می‌کشند.
9. House of Salomon.
10. بیکن که یک شهید راه علوم تجربی به شمار می‌آید، پس از انجام آزمایشی که در آن، شکم یک جوجه را با برف پر می‌کرد تا در یابد آیا سرما جسم مرده را حفظ می‌کند یا نه، سرما خورد و از دنیا رفت!
11. Francis Bacon, The New Atlantis (New York: P. F. Collier and Son, 1901), 8.
12. Ibid., 22.
13. Ibid., 39. Notes to Pages 33–40 281.
14. Noble, The Religion of Technology, 50–53.
15. William Morris, News from Nowhere, 1890.
16. Edward Bellamy, Looking Backward: 2000–1887 (1888; reprint, Cleveland: World Publishing Company, 1945), 279–280.
17. For an analysis, see Howard P. Segal, Technological Utopianism in American Culture (Chicago: University of Chicago Press, 1985).
18. Davis, Techgnosis, 57.
19. Chauncey Thomas, The Crystal Button,1891.
20. Henry Olerich, A Cityless and CountrylessWorld, 1893.
21. Godfrey Sweven, Limanora, the Island of Progress, 1903.
22. Chad Walsh, From Utopia to Nightmare (London: Geoffrey Blies, 1962), 89.
23 کتاب‌های ضد آرمان‌گرایی بعد، مانند دنیای متهور نو، جزئیات خود را از داستان‌های ضد آرمان‌گرایی اولیه ولز اقتباس کرده است تا داستان‌های آرمان‌گرایانه بعدی او را مسخره کنند.
24. H. L. Mencken, ‘‘The Late Mr. Wells,’’ Prejudices: First Series (New York: Knopf, 1919), 28.
25. Mark Hillegas, The Future as Nightmare: H. G. Wells and the Anti-Utopians (Carbondale: Southern Illinois University Press, 1967), 16.
26. Mark Hillegas, ‘‘Introduction,’’ in H. G.Wells, A Modern Utopia (1905; reprint: Lincoln: University of Nebraska Press, 1967), x.
27. Wells, A Modern Utopia, 136–137.
28. James J. Hughes, ‘‘The Politics of Transhumanism,’’ Version 2.0 (March 2002), http: // www.changesurfer.com /Acad / TranshumPolitics.htm (December 2004).
29. John Cohen, Human Robots in Myth and Science (Cranbury, N.J.: A. S. Barnes and Co., 1967), 22.
30. Davis, Techgnosis, 18–19.
31. Albertus Magnus (1204–1282).
32. St. Thomas Aquinas.
33. Cohen, Human Robots in Myth and Science, 27.
34. Descartes (1596–1650).
35. Ibid., 81.
36. Jacques de Vaucanson (1709–1782).
37. Ibid., 86.
38. Joseph Marie Jacquard (1752–1834).
39. Charles Babbage.
40. Herman Hollerity.
41. Les Freed, The History of Computers (Emeryville, Calif.: Ziff-Davis Press, 1995), 13–17.
42. Gustave Vichy.
43. Leopold Lambert.
44. Manuel De Landa, War in the Age of Intelligent Machines (New York: Zone Books, 1991), 31.
45. Isaac Asimov, Asimov on Science Fiction (New York: Avon, 1981), 136.
46. Homunculus.
47. Golem.
48. Pygmalion.
49. Galatea.
50 یک زیرمجموعه‌ی کلی داستان‌های روباتی، مانند کتاب و فیلم همسران استپ فُرد، روی مردان مردسالار متمرکز است که روبات‌های زن را می‌سازند تا خدمت‌کار آنها باشند.
51. Hephaestus.
52. Talos.
53. Crete.
54. J. P.Telotte, Replications: A Robotic History of the Science Fiction Film (Chicago: University of Illinois Press, 1995), 29.
55. Davis, Techgnosis, 36.
56. Paracelsus (1493–1541).
57. Goethe.
58. Cohen, Human Robots in Myth and Science, 41–43.
59. Mephistopheles.
60. Sefer Yetzirah.
61. Talmud، تلمود که از آن به عنوان تورات شفاهی نیز یاد می‌شود، یکی از کتاب‌های مذهبی یهود است. (مترجم)
62. Egon Erwin Kisch, ‘‘What Is a Golem?’’ in Artificial Humans, Manic Machines, Controlled Bodies, ed. Rolf Aurich,Wolfgang Jacobsen, and Gabriele Jatho (Los Angeles: Goethe Institut, 2000), 63.
63. Loew of Prague.
64. E. T. A. Hoffmann, The Sandman (1816; reprint, New York: Penguin, 1982), 85.
65. Ibid., 116. 282 Notes to Pages 40–48.
66. Fritz Lang.
67. Skal, Screams of Reason, 34.
68. Winner, Autonomous Technology, 103.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۸ ، ۱۵:۱۸
Seyed Meisam Jasemi

پشت پرده دست و پا زدن غرب برای طبیعی نشان دادن همجنس گرایی و علت اختراع و کشفیات علمی و نظریه پردازی های سخیف برای حمایت از همجنس بازی چیست؟ برای پاسخ به این سؤال با گزارش ویژه همراه شوید.

 

 

در طی دو دهه گذشته با ابداع روش های نوینی برای بررسی ماده ژنتیکی انسان ، پیشرفت های بزرگی در این شاخه از علوم طبیعی انجام شده است . از آنجا که تمامی پیشرفت های علمی بشر در زمینه های مختلف اکثرا به نوعی مورد سوء استفاده استیلاجویان جهانی قرار گرفته است ؛ در زمینه علم ژنتیک نیز با گونه ای از سوء استفاده علمی برخورد می کنیم که به طرز بی شرمانه ای جهت گیری های فرهنگی و سیاسی خاص خود را دارد.

 

سوء استفاده از گزارش های علمی

 

حمایت مالی و تبلیغاتی دنیای غرب از همجنس بازی جهت اشاعه خانواده ستیزی و تولید نسل به حدی برای سردمداران آن اهمیت دارد که حتی ساحت علم را نیز به پای این معرکه ضد اخلاقی باز کرده و از مفاهیم آن برای توجیه سیاست های خود بهره می برند . با این که علم ژنتیک و تحقیق در مورد ماده ژنتیکی جانداران خدمات بزرگی برای بشر انجام داده است اما دستگاه فرهنگ سازی جهانی حتی از این علم نیز برای رسیدن به اهداف خود سوء استفاده کرده و از اوایل دهه نود قرن بیستم میلادی برای توجیه و طبیعی نشان دادن مشکل روانی - رفتاری همجنس بازی در برخی از افراد جامعه بشری از آن بهره برده است .

 

من در حالی که همجنس بازم مسیحی هم هستم ( تفاوتی با شما ندارم ) !

 

دستگاه تبلیغاتی نظام فرهنگ سازی غرب سعی می کند همجنس گرایی را به جای موضوعی محیطی و یا حداقل محیطی _ ژنتیکی به صورت پدیده ای صرفا ژنتیکی توصیف کند تا راه بر هرگونه پرسشگری در این مورد بسته شود . با نگاهی کاوشگرانه به مقالات علمی منتشر شده مرتبط ، یک فرد بی طرف هیچ گاه با آن سطح از تاییدهای روشن و شفافی که بتواند موجب چنین هیاهوی پر پروپاقرصی در مورد ژنتیکی بودن همجنس بازی شود ؛ روبرو نخواهد شد . گاهی حتی با وارونه جلوه دادن تحقیقات توسط بنگاه های مدافع همجنس بازی هم روبرو می شویم .

 

برای مثال طی اولین پژوهش هایی که بر روی تفاوت مغزی همجنس بازان با افراد سالم انجام گرفت این تفاوت در همجنس بازان مبتلا به بیماری ایدز بررسی شده بود که هیچگاه هم با مطالعات دقیق تر تایید نشد . ولی با وجود این که بیماری ایدز نیز در این افراد یک فاکتور تعیین کننده در مسیر تحقیقات محسوب می شد دستگاه تبلیغاتی مدافع همجنس بازی در هیاهویی آشکار شروع به دم زدن از تفاوت مغزی همجنس بازان با افراد عادی کرده و خواهان احترام به این تفاوت های طبیعی شد !

 

 

نمونه ای از ژاژخایی های به اصطلاح علمی که از ژن های همجنسگرایی صحبت می کند !

 

در یک سری سوء استفاده دیگر از گزارش های علمی ، مقالات مربوط به تاثیر هورمون های جنسی در گرایش جنسی افراد دست مایه تقلا برای سر هم کردن پشتوانه علمی برای طبیعی نشان دادن تفاوت همجنس بازان با دیگر افراد شد . در حالی که این تحقیقات به تاثیر گذاری افزایش یا کاهش برخی هورمون ها در بدن زن و مرد اشاره داشتند و راهکارهای درمانی برای تعدیل گرایش های مقطعی به وجود آمده را ارائه می دادند پادوهای غلط انداز پروپاگاندای دفاع از همخوابگی همجنسان شروع به تفسیر علمی ( ؟ ! ) نتایج این پژوهش ها کرده و همجنس بازی را نتیجه تفاوت طبیعی سطح هورمون های افراد معرفی کرد که نمی توان در مورد آن از افراد پرسش کرد !

 

سوء استفاده از علم ژنتیک

 

ژنتیکی جلوه دادن همجنس گرایی از طریق استناد به برخی از گزارش های فاقد صلاحیت های لازم از سال 1993 با گزارشی از دکتر دین هامر آغاز گردید . او در گزارش خود نشانگرهای مرتبط با DNA در کروموزوم X را با گرایش جنسی مردان ارتباط می داد . پس از این گزارش تحقیقات مختصری در این زمینه انجام شد ولی هیچگاه دنیای علم به نتیجه قطعی و مطمئنی در این زمینه نرسید و ژنتیکی بودن مشکل روانی - محیطی همجنس گرایی در افراد هیچگاه تایید نشد . در ادامه تحقیقاتی بر روی کروموزوم های 7 ، 8 و 10 نیز انجام شد اما اظهار نظرها هیچگاه از گمانه زنی و حدس و گمان و تعابیر و تفاسیر فراتر نرفت .

 

 

ورق پاره های چاپ شده با پول صهیونیسم با ربط دادن همجنس بازی به
مولکول دی ان آ در تلاش برای سلب مسئولیت از همجنس بازان هستند .

 

با توجه به این که ژنتیک و محیط بر هم دیگر تاثیر می گذارند یکی از سوالات اساسی در مورد ژنتیکی بودن همجنس گرایی این است که اگر هم تفاوتی در بخشی از کروموزوم های افراد همجنس گرا با افراد عادی وجود داشته باشد چرا نتوان چنین مطرح کرد که این تفاوت در ساختار یا عملکرد ژنی ، خود معلول رفتار و گرایش فرد بوده است و نه عامل آن . همچنان که برای مثال ژن های مربوط به هورمون های ساختن شیر در زنان هنگامی فعال می شوند که نوزادی در کنار آنها بوده و آن مادر رابطه عاطفی با آن نوزاد داشته باشد که در این صورت حتی اگر آن نوزاد از آن خود فرد هم نباشد عملکردهای ژنی مربوطه و هورمون های ساختن شیر در بدن زن فعال خواهند شد .

 

مسلم است که اگر در آن حالت فعالیت برخی ژن های چنین زنی با زن دیگری که با نوزادی در ارتباط نیست مقایسه شود تفاوت هایی دیده خواهد شد . اما هیچگاه هیچ عاقلی نخواهد پذیرفت که این دو زن به طور بنیادی دو سیستم متفاوت ژنتیکی هستند . با این حال برنامه ریزان متلاشی کردن بنیاد خانواده از کوشش های خود و انجام جعل ها و پراکنده گویی و یاوه بافی ها دست بر نداشته و تا کنون نیز با پر رویی تمام به سعی و تلاش خود برای طبیعی وانمود کردن همجنس بازی و دست و پا کردن توجیهات علمی برای آن ادامه داده اند .

 

 

من همجنس باز متولد شده ام ( و بی گناهم ! )

 

یکی دیگر از سوالات ساده ای که از مدافعان ژنتیکی بودن همجنس گرایی پرسیده می شود و همیشه نیز بی جواب مانده و گاهی پاسخ های محیرالعقولی برای آن دست و پا می شود این است که بر اساس تئوری تکامل که عمود خیمه زیست شناسی نوین را تشکیل می دهد صفات فاقد نفع برای جاندار طی تناسل و توالد از او حذف می شوند . اگر همجنس بازی امری ژنتیکی است با توجه به اینکه هیچ همجنس بازی به تولید نسل نمی پردازد و این پدیده نیز برای بشر نفعی ندارد چرا در طول صدها هزار سال تکامل در سیستم ژنتیکی بشر حفظ شده است ؟ !

 

 

مرد همجنس گرا ژن های خود را به طور غیر مستقیم حفاظت می کند ؟ ؟ ! ! !

 

در پاسخ به این سوال گاهی نوشته ها و بیانات نشخوارکنندگان دفاع علمی از همجنس بازی به حدی پا را از حیطه ( بی ) سوادی کم عمق خود فراتر می نهند که افراد مطلع و آگاه در وسعت وقاحت مدافعان حیران می مانند ! گویا یکی از اهداف حمایت غرب از همجنس بازان در کشورهای جهان تولید و تکثیر چنین افراد بی اختیار ، منقاد و خالی از عقلانیت پرسشگرانه است تا به نشخوار گفته های آنها در تمامی زمینه های سیاسی و اجتماعی و علمی پرداخته و عملگی زمینه سازی برای رسیدن به اهداف آنها برای به اضمحلال کشاندن بنیاد خانواده و جوامع را با افتخار تمام به گرده و گردن خم خود برگیرند . برای مثال در یکی از سایت های فارسی زبان مدافع همجنس بازی جملاتی از این دست می خوانیم که توصیف کامل شدت ابتذال و کج اندازی علمی آن از عهده و حوصله این قلم خارج است :

 

« همجنس گرایی نه تنها یک نقص ژنتیکی نیست بلکه در اثر روند تکامل به وجود آمده است » ! ! ! « یک مرد می تواند تعداد بی شماری زن را بارور کرده و نسل خود را گسترش دهد پس احتمال همجنس گرایی پسر اول خانواده پایین است تا نسل خانواده حفظ شود اما هرچه به تعداد پسرهای خانواده افزوده شود نیاز برای تولید مثل و ادامه نسل خانواده کاهش می یابد در نتیجه پسرهای بعدی به احتمال بیشتری همجنس گرا خواهند بود ! ! ! پسران بیشتر نقش چندانی در ابقاء نسل ندارد بلکه می تواند تولید یک انفجار جمعیتی کرده و برعکس باعث به خطر افتادن نسل بشر گردند ! ! ! این مشکل با همجنس گرا شدن پسران بعدی می تواند حل شود ! همچنین مردان همجنس گرا می توانند باعث شوند خشونت های بین مردان کاهش یابد ! ! دلیل دیگری که همجنس گرایی همچنان در طبیعت وجود دارد و از بین نمی رود می تواند فواید اجتماعی یا خویشاوندی آن باشد مرد همجنس گرا ژن های خود را به طور غیر مستقیم حفاظت می کند یعنی با حفاظت از افرادی که ناقل غیر مستقیم ژن های او هستندز » ! ! !

 

لاطائلاتی از این نوع که بیشتر شبیه به پاورقی های نشریات هزل نویس و هجویه پرداز است به نام دلایل علمی ژنتیکی و تکاملی بودن پدیده ضد اخلاقی همجنس بازی به خورد مردم دنیا داده می شود . حال این که چرا اگر همجنس گرایی در اثر تکامل به وجود آمده است به صفتی غالب در میان مردان تبدیل نشده تا فقط تعداد معدودی از مردان برای سراسر عمر به بارورسازی مشغول بوده و بقیه مردان همچون زنبوران کارگر عقیم در کندوها به پرستاری از نوزادان بپردازند ( ؟ ! ) در ذهن کوته اندیش مدعی توجیهات بالا جایی نمی تواند پیدا کند . به علاوه آیا تکامل در اینجا لنگیده است یا در حال حرکت برای رسیدن به چنین وضعیتی است ؟ ! چرا اصلا صفت عقیمی و یا عدم توانایی جنسی در اکثر مردان به وجود نیامده است تا هم مشکل نیاز به رابطه جنسی به کلی از بیخ و بن حل شود و هم جمعیت به خوبی کنترل شود ؟ ! اگر همجنس بازی باعث کاهش خشونت در میان مردان است پس آمارهای رو به رشد ارتکاب انواع جرایم جنسی در میان همجنس بازان در تمامی جوامع از کجا نشات می گیرد ؟ !

 

 

سخیف ترین تمسخر طبیعت و غریزه انسان

 

چرا با وجود استخدام ، به کارگیری و حمایت از همجنس بازان در ارتش آمریکا قتل و تجاوز و کشتار درون سازمانی روز به روز در این ارتش افزایش می یابد ؟ ! کدام عقل می تواند قبول کند که انسان برای حمایت از ژن های خود ( ؟ ! ) به پرستاری و مواظبت از کودکان اقوام و خویشاوندان پرداخته و در عوض به همجنس بازی روی بیاورد ؟ ! ! اگر به طور غریزی حفظ ژن ها برای این انسان مهم است یقینا بارورسازی برای غریزه او بسیار مهم تر از پرستاری از بچه دیگران خواهد بود ! ! در مورد احتمال بالای همجنس باز شدن برادران کوچکتر نیز باید گفت اینکه نویسنده به احتمال قوی جو حاکم بر خاندان و خانه خود را یک پدیده علمی می انگارد و آن را از دیدگاه خود به نوع بشر تسری می دهد به هر روی امری غیر اخلاقی است . یاوه بودن چنین خذعبلاتی گاهی برای خود مدافعان نیز آشکار بوده و در نهایت به هدف اصلی ایشان از این نشخوارهای علمی گونه که در فحوای جملاتی همچون افاضات زیر مستتر است ؛ پی می بریم :

 

« برخی از پژوهش ها نشان می دهد که همنجس گرایی ، منشا ژنتیک دارد . سوالی که فورا در ذهن هر انسان منصفی شکل می گیرد ، این است که چرا باید یک فرد همجنس گرا ، به دلیل رفتار ناشی از ژن خود، مورد بد رفتاری جامعه قرار گیرد ؟ ! مگر او در شکل گیری آن ژن نقش داشته است ؟ ! خود یک انسان ، در وجود آن ژن ، هیچ نقشی ایفا نکرده است ، اگر خدایی وجود داشته باشد ، او مسول این ژن است ( ! ) ، آیا منطقی و منصفانه است که یک انسان را به دلیل وجود یک ژن ( که خود در وجودش هیچ نقشی نداشته ! ) آزار دهند ، زندانی کنند و یا اعدام کنند ؟ ! »

 

 

مگر او در شکل گیری آن ژن نقش داشته است ؟ !

 

در همین چند جمله بالا تمامی پشت پرده دست و پا زدن برای طبیعی نشان دادن همجنس گرایی به خوبی خود را نشان می دهد و علت اختراع و کشفیات علمی و نظریه پردازی های سخیف از قبیل آنچه که گذشت برای حمایت از همجنس بازی عیان می شود . دنیای غرب به هر نحوی که شده به دنبال حمایت و ایجاد پذیرش برای سربازان خود در جوامع مختلف است . چه سربازانی بهتر و خدمت گذار تر از " پذیرنده ترین " افراد که از نظر روانشناختی سدهای درونی مقاومت روانی را از دست داده و به راحتی در مقابل هر درخواست و نظر و دستوری سر خم می کنند ؟ !

 

 

غرب برای تولید سربازان مطمئن برای خود از همجنسبازی حمایت می کند .

 

متعادل ترین نظریات علمی

 

متعادل ترین نظریات علمی در مورد همجنس گرایی معتقدند که این پدیده ممکن است در اثر همکاری سه منشاء یعنی 1 - ژنتیک ، 2 - فیزیولوژی بدن و هورمون ها ، و 3 - عوامل محیطی یا اکتسابی - روانی به وجود آید . اما هیچ یک از منابع معتبر آن را از فهرست ناهنجاری های روانی خارج نمی دانند . بدین معنی که حتی اگر برخی از وجوه گرایش به همجنس ریشه در ژنتیک نیز داشته باشد همچون دیگر بیماری های ژنتیکی باید یک ناهنجاری تلقی شده و درمان شود . برای مثال همانطور که در مورد بیماری هموفیلی که یک بیماری شناخته شده ژنتیکی است ؛ هیچگاه دست بر روی دست نگذاشته و آن را چون محصول طبیعت است قبول نمی کنیم ؛ در مورد همجنس گرایی نیز حتی اگر به فرض محال ثابت شود که کاملا ژنتیکی است ؛ نمی توان آن را پذیرفته و از لیست ناهنجاری ها حذف کرد .

 

بسیار اتفاق افتاده است که با یک مراجعه ساده به متخصص‌ هورمون ها و غدد درون ریز ، با یک آزمایش خون ساده و تجویز چند دارو فرد از دام این ناهنجاری روانی رها شده است . گاهی این اختلال جنسی مربوط به اختلالات جسمی بوده و هویت جنسی واقعی فرد با تظاهرات جسمی او متفاوت است که در این صورت نیز راهکارهای قانونی درمانی در کشورهای مختلف در نظر گرفته شده است . در صورتی که اختلال همجنس گرایی دارای عوامل جسمی و هورمونی نباشد آنگاه فرد با کمک روان درمانگر متخصص می تواند از شر این اختلال رها شده و به زندگی عادی باز گردد .

 

 

گاهی حتی رفتار حیوانات نیز دستمایه توجیه علمی همجنس بازی می شود !

 

منابع و مآخذ

 

http://narth.com/docs/mythgene.htm
http://catholiceducation.org/articles/homosexuality/ho0086.html
http://www.trueorigin.org/gaygene01.asp
http://www.truenews.org/Homosexuality/are_people_born_gay.html
http://www.wnd.com/2010/06/161549
http://www.jesus-is-savior.com/Evils%20in%20America/Feminism/feminisms_dead_end.htm
http://www.newswithviews.com/Stang/alan9.htm
http://www.illuminati-news.com
https://www.nytimes.com/2011/07/15/us/15gay.html?_r=1
http://parenting.families.com/blog/homosexual-agenda-being-promoted-in-schools
http://www.pearltrees.com/t/database/cases/id4548679
http://discovermagazine.com/2007/jun/born-gay
http://www.theway.org/article.php?page=mar_12&lang=de

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۸ ، ۱۶:۱۷
Seyed Meisam Jasemi

حضور فعال و آگاهانه تحت مدیریت ولی فقیه در صحنه‌ های مختلف اجتماعی سیاسی و عمل به وظایف دین ، کسب تقوا ، دوری از فساد و جلوگیری از آن ، امر به معروف و نهی از منکر از راه های مقابله با فتنه های آخرالزمان است .

 

در دوران آخرالزمان فتنه های بسیار شیعیان را احاطه می کند که به صورت فهرست وار به برخی از موارد فتنه و راه های مقابله با این فتنه ها اشاره می‌ شود :

 

فتنه های آخرالزمان :

 

جهل و عدم شناخت مناسب نسبت به : وجود مقدس امام و نقش او ، آموزه‌ های دین ( که باعث کم رنگ شدن دین در زندگی مردم می‌ شود ) ، وضعیت نابهنجار کنونی ، آموزه‌ های مهدویت ( همچون مفهوم انتظار ) ؛

 

تحجر و مقدس گرایی خشک و بدون توجه به عمق و روح دین ؛

 

تجاوز به جوامع اسلامی و شیعی و کشتار آنان ؛

 

گسترش فساد و تباهی از یک طرف ، و ایجاد شک و تردید نسبت به ظهور امام موعود از طرف دیگر ، و به تمسخر گرفتن انتظار و ظهور از طرف آخر ؛

 

راه های مقابله با فتنه ها :

 

بر عاشقان امام عصر ( ع ) و منتظران ظهورش لازم است در چند زمینه فعالیت داشته باشند :

 

بالابردن فهم و شناخت نسبت به امام و امامت ، مفاهیم و آموزه‌ های دین ، مباحث مهدویت و مفاهیمی که در رابطه با این موضوع است ؛

 

وحدت کلمه در سایه رهبری ولی فقیه که طبق بیان پیشوایان دین ـ ازجمله امام زمان ( ع ) ـ همه وظیفه دارند به او رجوع کنند .

 

عمل به وظایف دین ، کسب تقوا ، دوری از فساد و جلوگیری از آن ، امر به معروف و نهی از منکر ؛

 

حضور فعال و آگاهانه تحت مدیریت ولی فقیه در صحنه‌ های مختلف اجتماعی و سیاسی ؛

 

ایجاد روحیه نشاط و تلاش در خود و جامعه و حرکت به سوی سازندگی و زمینه سازی برای ظهور .
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۸ ، ۱۹:۱۶
Seyed Meisam Jasemi

خطبه ۱۸۷ نهج البلاغه یکی از خطبه های علی ( ع ) است که موضوع آن آخرالزمان و پیشگویی های حضرت است . به جان خودم سوگند حوادث دردناکى در پیش است که مؤمن در شعله ‏هایش هلاک مى‏ شود اما غیر مسلمان از آن سالم مى‏ ماند !


سال ۴۰۰ هجری سید رضی " قدس سره " به جمع آوری برخی از آثار علمی حضرت علی ( ع ) همت گماشت و نهج البلاغه را تدوین کرد . این اثر نفیس دریای نور ، علم و دانش است و مسائل گوناگون از حوزه های مختلف فردی ، اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی ، جهان شناسی ، الهیات ، خداشناسی ، انسان شناسی ، مبدء و معاد و .... در آن گرد آمده است . در این اثر گرانمایه برخی از سخنان حضرت علی ( ع ) پیرامون مهدویت و امام منتظر ذکر شده است .


از خطبه‏ هاى امام علی ( ع ) ‏که درباره حوادث آینده ایراد فرموده و به اعتقاد مفسران از حوادث آخرالزمان سخن گفته است ، خطبه [ ۱۸۷ ] نهج البلاغه است . در این خطبه از حوادث آینده پیشگوئى مى‏ شود ، این حوادث همان امورى ‏است که طبق روایات ظهور دیگر جزو علامات " حضرت مهدى ( ع ) " به شمار می رود .


فیا لها من مصیبة حینئذ من البلاء العقیم ، و البکاء الطویل ، و الویل و العویل ، و شدة الصریخ ، ذلک امر الله و هو کائن و فناء مریح ، فیا بن خیرة‏ الاباء متى تنتظر البشیر بنصر قریب من رب رحیم الا فویل للمتکبرین عند حصاد الحاصدین و قتل الفاسقین عصاة ذى العرش العظیم الا بابى و امى هم‏من عدة ... »


" ابو الحسن مدائنى ‏" این خطبه را در کتاب " صفین " آورده و گفته است این‏ خطبه را امام ( ع ) پس از پایان جریان‏ " نهروان " ایراد فرموده و آنگاه قسمتى از آن را که از حوادث آینده پیشگوئى مى‏ کند ، ذکر نموده است . این حوادث همان امورى‏ است که طبق روایات ظهور جزء علامات " حضرت مهدى ( ع ) " به شمار می رود . 


به طور خلاصه این فراز از سخنان امام ( ع ) شامل پیشگوئى درباره هرج و مرج هاى اخلاقى ، به وجود آمدن شهر بغداد ، خرابى عراق ، بالا رفتن نرخ ها ، و به دنبال آن حوادث گریه آور ، ناله خیز و دردناکى است که به جرم بد رفتاری ها و سرکشى ها به امر خدا به وقوع می پیوندد . 


آنگاه از حضرت مهدى ( ع ) به عنوان " فرزند بهترین پدران " فیابن خیرة الآباء یاد فرموده و خبر از سرنوشت شوم و مرگ آورى مى دهد که ـ به کیفر سرپیچى از فرمان الهى و پیروى از دستورات دین ـ در انتظار مستکبران و فاسقان است .


نویسنده مصادر نهج البلاغه در پاورقى اظهار نظر مى‏ کند که ضمیر " هم " به‏ خیرة الاباء یعنى ائمه اهل بی ت‏بر مى‏ گردد زیرا مراد از " یابن خیرة الاباء " حضرت مهدى ( ع ) است .

" زمخشرى ‏" در کتاب‏ " ربیع الابرار " در باب‏ " المال و الکسب " قسمتى از این‏ خطبه را آورده . ( مصادر جلد ۲ صفحه ‏۴۷۹ )


هان ! پدر و مادرم فدایشان باد ! آنها از گروهى هستند که نام هایشان در آسمان ‏معروف ، ولى در زمین گم نامند . آگاه باشید شما آماده عقب گرد کردن امور خویش و گسیختگى پیوندها و سرکار آمدن خردسالان ، و بى‏ تجربه‏ گان و دون همتان خویشتن باشید !


این وضع زمانى پیش خواهد آمد که قرار گرفتن انسان مؤمن در زیر ضربات شمشیر براى‏ او از یافتن یک درهم پول حلال آسان تر است . زمانى خواهد آمد که اجر و ثواب گیرنده از دهنده بیشتر است ( زیرا دهنده در آن زمان از پول حرام و به خاطر ریا ، تظاهر و اسراف‏ مى‏ بخشد ولى گیرنده آن را در راه وظیفه شرعى خویش مصرف مى ‏کند ) این به هنگامى رخ‏ خواهد داد که مست مى‏ شوید اما نه با شراب ، بلکه بر اثر فراوانى نعمت و قسم مى ‏خورید اما نه از روى ناچارى ، دروغ مى‏ گوئید اما نه در اثر واقع شدن در تنگنا ، این موقعى خواهد بود که بلاها و مصائب همچون بارى گران که بر پشت‏ شتران نهاده باشند و سنگینى جهاز گردن‏ آنها را مجروح کند ، بر شما فشار وارد خواهند ساخت .


آه ! این شکنجه و سختى چه طولانى است ؟ و امید رهائى از آن چه دور !


اى مردم ! این افسارهائى که از سنگینى بارها حکایت مى ‏کند از دست ‏بیندازید ( دست‏ از افکار پراکنده و نظرات فاسد و پیروى و هوس هاى سرکش بردارید ) و از گرد پیشواى خود پراکنده مشوید که سرانجام خویشتن را مذمت‏ خواهید کرد . خود را در آتش فتن ه‏اى که برافروخته ‏اید ، میندازید ، از این کار دورى گزینید و راهى را که به آن منتهى می شود رها سازید که به جان خودم سوگند حوادث دردناکى در پیش است که مؤمن در شعله ‏هایش هلاک مى‏ شود اما غیر مسلمان از آن سالم مى‏ ماند !


من در میان شما همچون چراغ در تاریکى هستم که هرکس به سوى آن روى آورد و کنارش ‏نشیند از نورش بهره‏ مند شود .


اى مردم ! بشنوید و سخنانم را حفظ کنید ! گوش‏ هاى قلب خویش را باز کنید و گفته‏ های م‏را بفهمید !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۶:۰۵
Seyed Meisam Jasemi

به گزارش موعود به نقل از شیعه نیوز یکی از اساتید حوزه تاکید کرد: مکتب مادی لیبرالیسم یکی از اصلی‌ ترین بسترهای مهم ایجاد و گسترش انواع عرفان‌ های شیطانی در جهان است .


حجت الاسلام والمسلمین علی کریمیان در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در گیلان ، با اشاره به فاصله فراوان عرفان های نوظهور و کاذب با عرفان حقیقی شریعت مبین اسلام ، اظهار داشت : برای تشخیص مسیر حقیقی باید توجه کرد که شاخصه ها و ویژگی های برجسته و مهمی در عرفان اسلامی وجود دارد که در سایر عرفان های ساختگی وجود ندارد .


وی ادامه داد : عرفان های نوظهور خود را متقدم بر دین می دانند یعنی در اصول و مبانی خود به محدوده و چارچوب خاصی قائل نیستند و مقصد نهایی آنها رسیدن به شادی و لذائذ است اما در مقابل ، عرفان حقیقی غایت و نهایت خود را دست یابی به مقام قرب الهی تعریف می کند .


رئیس دفتر نهاد نمایندگی دانشگاه‌ های آزاد اسلامی گیلان با اشاره به عوامل رشد و گسترش اینگونه عرفان های تقلبی و ساختگی افزود : تقریبا تمام عرفان های نوظهور ، عرفان های صادراتی و مولود دنیای غرب هستند چه اینکه نظام های ، عقلی ، فلسفی و دینی در کشورهای غربی هرگز نتوانستند فطرت های معنوی انسان ها را سیراب کنند .


حجت الاسلام والمسلمین علی کریمیان خاطرنشان کرد : شرایط یاد شده فرصت خوبی برای رشد و نمو جریان های معنویت ستیز را در کشورهای غربی به وجود آورد تا آنجا که امروز جریان هایی کاملا انحرافی همچون شیطان پرستی رسما اعلام می کنند که ما مولود کمبود های معنوی در دین رایج در دنیای غرب هستیم .


وی تاکید کرد : مکتب مادی لیبرالیسم یکی از اصلی ترین بسترهای مهم ایجاد و گسترش انواع عرفان های شیطانی در جهان است .


این محقق برجسته حوزوی و دانشگاهی با بیان اینکه هم اکنون حدود دو هزار و 500 فرقه نوظهور در جهان فعالیت می کنند ، اضافه کرد : یکی از فرقه های اصلی این عرفان ها همان شیطان پرستی است که امروز به شدت از سوی محافل صهیونیستی و مراکز جاسوسی در ایران حمایت و تقویت می شوند .


حجت الاسلام والمسلمین کریمیان با اشاره به اشکالات فرایند تبلیغ دینی در گسترش عرفان های نوظهور ابراز داشت : امروز مراکز تبلیغی همچون صدا و سیما سازمان های تبلیغی و ارشادی باید ضمن تحقیق و بررسی بیشتری نسبت به عرفان های کاذب آنها را به صورت صحیح و با شیوه های نوین به مخاطبین و نسل جوان معرفی کنند .


این نویسنده برتر کشوری تصریح کرد : بیش از 90 درصد افرادی که جذب فرقه های مختلف انحرافی در کشور می شوند یا مطالعه درستی در رابطه با دین نداشته اند و یا متولیان امر ، زیبایی های دین را به خوبی برای این افراد روشن نکرده اند و لذا مشاهده می کنیم که تلقی این افراد از اسلام کاملا غلط است.


وی خاطرنشان کرد : برای مقابله و پیشگیری از رشد قارچی جریان های انحرافی در کشور باید مجموعه نهادهایی همچون حوزه ، دانشگاه و صدا و سیما و ... با تدوین یک استراتژی مشخص کاملا هماهنگ و برنامه ریزی شده عمل کنند.


حجت الاسلام والمسلمین کریمیان از دیگر راه های مقابله با این جریان های خطرناک را تشکیل جلسات نقد و بازشناسی عرفان های نوظهور ، طراحی مهندسی اخلاقی و تربیتی در سطوح مختلف ، معرفی الگوهای خوب و روشن کردن ابعاد عرفان ناب اسلامی عنوان کرد. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۷ ، ۱۹:۱۹
Seyed Meisam Jasemi

‹‹ آخرالزمان ›› یا پایان دوران همانگونه که از نام آن برمی‌ آید به انتهای یک دوره اطلاق می‌ شود و مقطعی از زمان است که در آن تغییر از یک دوره به دوره‌ای جدید رخ می‌ دهد . از آنجا که اکنون دوره دنیا برپاست آخرالزمان به انتهای دوره دنیا مربوط می‌ شود . 


ابن عباس نقل می کند : ما با پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) در حجة الوداع بودیم . رسول خدا ( صلی الله علیه و آله ) حلقه در خانه کعبه را گرفت و رو به ما کرد و فرمود : آیا حاضرید شما را از علامت های آخر الزمان با خبر سازم ؟


سلمان که در آن روز از همه به پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) نزدیک تر بود ، عرض کرد : آری ! یا رسول الله .


پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) فرمود : از علامت های آخرالزمان ضایع کردن نماز ، پیروی از شهوات ، تمایل به هواپرستی ، گرامی داشتن ثروتمندان و فروختن دین به دنیاست و در آن وقت قلب مؤمن در درونش آب می شود مثل آب شدن نمک در آب از این همه زشتی ها که می بیند و قدرت جلوگیری آن را ندارد .


سلمان پرسید : آیا چنین واقع خواهد شد ؟


حضرت فرمود : آری ! سوگند به خداوند ، ای سلمان ، در آن وقت زمامداران ستمگر ، وزیرانی فاسق ، کارشناسان ستمگر و امنایی خائن بر مردم حکومت کنند . در آن وقت زشتی ها زیبا و زیبایی ها زشت می شود . امانت به خیانت کار سپرده می شود و امانت دار خیانت می کند ، دروغگو تصدیق می شود و راستگو تکذیب .


در آن وقت حکومت به دست زنان و مشورت با بردگان خواهد بود ، کودکان بر منبر می نشینند ، دروغ خوشایند و زرنگی ، زکات ضرر و بیت المال غنیمت محسوب می شود .فرزندان در حق پدر و مادر جفا می کنند و به دوستانشان نیکی می نمایند و ستاره دنباله دار طلوع می کند .


سلمان پرسید : آیا چنین چیزی واقع خواهد شد ، یا رسول الله ؟!


پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) فرمود : آری ! ای سلمان در آن زمان زنان در تجارت با شوهران خود شریک می شوند ، باران رحمت کم ، جوانمردان بخیل ، تهی دستان حقیر و بازارها به هم نزدیک می گردد و همه از خدا شکایت می کنند . یکی می گوید سودی نبردم و دیگری می گوید چیزی نفروختم .


در آن وقت گروهی به حکومت می رسند ، اگر مردم حرف بزنند آن ها را می کشند و اگر سکوت کنند اموالشان را غارت ، حقشان را پایمال می کنند و خونشان را می ریزند و دل ها را پر از کینه و وحشت می کنند .


در آن زمان اشیاء و قوانین را از شرق و غرب می آورند و امت من رنگارنگ می شوند ، نه بر کوچک رحم می کنند و نه بر بزرگ احترام می گذارند و نه گناه کاری را می بخشند . اندامشان مانند آدمیان و قلب هایشان همچون شیطان است .


مردان خود را شبیه زنان می کنند و زنان خود را شبیه مردان ، لعنت خدا بر آن ها باد !


در آن زمان مساجد را زینت می کنند ، قرآن ها را آرایش می دهند و مناره های مساجد را بلند می نمایند و صف های نمازگزاران زیاد , اما دل هایشان به یکدیگر کینه توز و زبان هایشان مختلف است . مردان و پسران خود را با طلا زینت می کنند و لباس حریر و دیباج می پوشند .


ربا در میان مردم شایع می شود و معاملات با غیبت و رشوه انجام می گیرد ، دین را می گذارند و دنیا را بر می دارند . طلاق زیاد می شود ، حدود اجرا نمی گردد ، زنان خواننده و آلات نوازندگی آشکار می گردد و اشرار امت به دنبال آن ها می روند . ثروتمندان برای تفریح ، طبقه متوسط برای تجارت و فقر برای ریا و خودنمایی به حج می روند .


عده ای قرآن را برای غیر خدا و عده ای برای خوانندگی یاد می گیرند و گروهی نیز علم را برای غیر خدا می آموزند ، زنازاده فراوان می شود و برای دنیا با یکدیگر عداوت می کنند .


پرده های حرمت پاره می گردد , گناه زیاد می شود , بدان بر خوبان مسلط می­ شوند ، دروغ فراوان ، لجاجت شایع و فقر فزونی می یابد ، با انواع لباس ها به یکدیگر فخر می فروشند ، قمار و آلات موسیقی را تعریف می کنند و امر به معروف و نهی از منکر را زشت می شمرند .


مؤمن واقعی در آن زمان خوار است ، قاریان قرآن و عبادت کنندگان پیوسته از یکدیگر بدگویی می کنند و در ملکوت آسمان ها آنان را افراد پلید می دانند .ثروتمندان از فقر می ترسند و بر فقرا رحم نمی کنند و آدم های نالایق درباره جامعه سخن می گویند که حقیقت ندارند ، حرف هایشان فقط شعار است .


در آن زمان صدای توأم با لرزش از زمین بر می خیزد که همه می شوند ، گنج های طلا و نقره بیرون می ریزند ، ولی برای انسان دیگر سودی نخواهند داشت و دنیا به آخر می رسد ... .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۷ ، ۱۲:۲۶
Seyed Meisam Jasemi

به گزارش « شیعه نیوز » ، ‹‹ آخرالزمان ›› یا پایان دوران همانگونه که از نام آن بر می‌ آید به انتهای یک دوره اطلاق می‌ شود و مقطعی از زمان است که در آن تغییر از یک دوره به دوره‌ای جدید رخ می‌ دهد . از آنجا که اکنون دوره دنیا برپاست آخرالزمان به انتهای دوره دنیا مربوط می‌ شود .

آخرالزمان از دیدگاه ادیان به دورانی گفته می‌ شود که وقایعی عظیم و عجیب در آن رخ می‌ دهد و حاکی از انتهای زندگی به شیوه فعلی بر روی زمین است . انتظار می‌ رود با سپری شدن آخرالزمان دوره جدیدی فرا برسد که بسیار با وضعیت پیشین آن متفاوت باشد . همچنین در این زمان است که ادیان الهی به ظهور مردی بشارت داده اند که ظلم و جور را از زمین بر می‌ چیند و آن را پر از عدل و داد می‌ سازد ٫ نمونه چنین بشارت هایی در کتب آسمانی آمده است .

علائم آخرالزمان :

"در آخرالزّمان ، خواهی دید که پدران و مادران از فرزندان خود به شدّت ناراضی اند و عاقّ والدین شدن رواج یافته است . حرمت پدران و مادران سبک شمرده می شود . فرزند به پدرش تهمت می زند ، پدر و مادرش را نفرین می کند و از مرگ آنها مسرور می شود . در آن هنگام ، طلاق و جدایی در خانواده ها بسیار خواهد شد . در آن زمان ، فتنه ها چونان پاره های شب تاریک ، شما را فرا می گیرد و هیچ خانه ای از مسلمانان در شرق و غرب عالم نمی ماند ؛ مگر اینکه فتنه ها در آن داخل می شوند . " ( الملاحم و الفتن ، ص 38 ) .

در روایات اسلامی برای دوره ی آخرالزمان علایم و نشانه هایی ذکر شده است . اینک به برخی از این علایم و نشانه ها اشاره می کنیم .

1- گسترش ترس و ناامنی

امام باقر علیه السلام می فرماید : « لایقوم القائم إلا علی خوف شدید .... » ؛ « حضرت قائم علیه السلام قیام نمی کند مگر در دورانی پر از بیم و هراس » . و نیز فرمود : « مهدی علیه السلام هنگامی قیام می کند که زمام کارهای جامعه در دست ستمکاران باشد » .

2- حرام خوری و آلودگی های اقتصادی

در آخرالزّمان بحران اقتصادی حرام به حدّ اعلای خود می رسد ، خانواده ها تقوای اقتصادی را از دست داده و در منجلاب آلودگی های اقتصادی همچون ربا ، کم فروشی ، رشوه خواری و گران فروشی غوطه ور می گردند : " هنگامی که ببینی اگر مردی یک روز گناه بزرگی همچون فحشا ، کم فروشی ، کلاه برداری و شرب خمر انجام نداده باشد ، بسیار غمگین و اندوهگین می شود که گویی آن روز عمرش تباه شده است و می بینی که زندگی مردم از کم فروشی و تقلّب تأمین می شود . در آن زمان ربا شایع می شود ، کارها با رشوه انجام می یابد ، مقام و ارزش دین تنزّل می نماید و دنیا در نظر آنها ارزش پیدا می کند . "

3- تهی شدن مساجد از هدایت

پیامبر صلی الله علیه و آله درباره ی وضعیت مساجد در آخرالزمان می فرماید : « مساجدهم عامره و هی خراب من الهوی » ؛ « مسجدهای آن زمان آباد و زیباست ، ولی از هدایت و ارشاد در آن خبری نیست » .

دوره آخرالزمان , آخرالزمان از دیدگاه شیعیان

مردان و زنان در دوره ی آخرالزّمان، دچار نوعی قحطی غیرت می شوند

4- مانع تراشی در تربیت دینی فرزندان

از دیگر نشانه های آخرالزّمان ، کم توجّهی والدین به تربیت دینی فرزندان و مانع تراشی برای علم آموزی دینی و گرایش های الهی آنان است : " وای بر فرزندان آخرالزّمان از روش پدرانشان ! نه از پدران مشرکشان ، بلکه از پدران مسلمانشان که چیزی از فرایض دینی را به آنها یاد نمی دهند و اگر فرزندشان نیز از پی فراگیری معارف دینی بروند ، منعشان می کنند و تنها از این خشنودند که آنها درآمد آسانی از مال دنیا داشته باشند ، هر چند ناچیز باشد . من از این پدران بیزارم و آنان نیز از من بیزارند . " ( جامع الأخبار ، ص 106 ، فصل 62 ) .

5- سردی عواطف انسانی

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در این باره می فرماید « فلا الکبیر یرحم الصغیر و لا القوی یرحم الضعیف ، و حینئذ یأذن الله له بالخروج » (5) ؛ « در آن روزگار ، بزرگترها به زیر دستان و کوچکترها ترحم نمی کنند و قوی بر ضعیف ترحم نمی نمایند . در آن هنگام خداوند به او [ مهدی علیه السلام ] اذن قیام و ظهور می دهد » .

6- آشناگریزی و همسایه آزاری

از دیگر نشانه های آخرالزّمان ، قطع رحم ، آشنا گریزی و همسایه آزاری به شیوه های گوناگون است : " هنگامی که پیوند خویشاوندی قطع شود و برای اطعام و مهمانی دادن بر یکدیگر منّت گذارند ... همسایه به همسایه اش آزار و اذیّت می کند و کسی جلوگیری نمی کند . و همسایه را می بینی که همسایه اش را از ترس زبانش اکرام و احترام می کند " .

7- گسترش فساد اخلاقی

رسول خدا صلی الله علیه وآله می فرمایند : « قیامت بر پا نمی شود تا آن که زنی را در روز روشن و به طور آشکار گرفته ، در وسط راه به او تعدی می کنند و هیچ کس این کار را نکوهش نمی کند » .

محمد بن مسلم می گوید : به امام باقر علیه السلام عرض کردم : ای فرزند رسول خدا ! قائم شما چه وقت ظهور خواهد کرد ؟ امام فرمود : « إذا تشبه الرجال بالنساء ، و النساء بالرجال ، و اکتفی الرجال و بالرجال ، و النساء بالنساء » ؛ « هنگامی که مردها خود را شبیه زنان و زنان خود را شبیه مردان کنند . آن گاه که مردان به مردان اکتفا کرده و زنان به زنان اکتفا کنند » .

8- زن پرستی

یکی ناهنجاری های دوره آخرالزّمان ، زن سالاری تا سر حدّ زن پرستی و قبله قرار دادن زنان است : " ( در آخرالزّمان ) تمام همّت مرد ، شکم او و قبله اش ، همسر او و دینش ، درهم و دینار او خواهد بود . مرد از همسرش اطاعت می کند ، ولی پدر و مادرش را نافرمانی می کند . در آخرالزّمان زن را ببینی که با خشونت با همسرش رفتار می کند ، آنچه را که او نمی خواهد ، انجام می دهد ، اموال شوهرش را به ضرر وی خرج می کند .

9- بی غیرتی خانوادگی

مردان و زنان آخرالزّمانی ، دچار نوعی " قحط غیرت " می شوند تا جایی که در دفاع از کیان عفّت و نجابت خانواده های خود دچار نوعی بی حسّی و بی میلی می گردند و گاه به عمد ، ناموس خویش را در معرض دید نامحرمان قرار می دهند و حتّی به بی عفّتی ها و خودفروشی ایشان رضایت می دهند : " مرد از همسرش انحرافات جنسی را می بیند و اعتراضی نمی کند . از آنچه از طریق خودفروشی به دست می آورد ، می گیرد و می خورد . اگر انحراف سراسر وجودش را فرا گیرد ، اعتراض نمی کند ، به آنچه انجام می شود و در حقّش گفته می شود ، گوش نمی دهد . پس چنین فردی دیّوث است ( که بیگانگان را بر همسر خود وارد می کند ) . ( إلزام الناصب ، ص 195 ) .

دوره آخرالزمان , آخرالزمان از دیدگاه شیعیان

پیش از ظهور امام زمان علیه السلام کشتارهای پیایی و بی وقفه رخ خواهد داد .

10- آرزوی کمی فرزند

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود : « رستاخیز بر پا نمی شود تا آن که کسی پنج فرزند دارد آرزوی چهار فرزند کند . و آن که چهار فرزند دارد می گوید : کاش سه فرزند داشتم ، و صاحب سه فرزند آرزوی دو فرزند دارد . و آن که دو فرزند دارد ، آرزوی یک فرزند بنماید . و کسی که یکی فرزند دارد آرزو کند که کاش فرزندی نداشت » . ( فردوس الاخبار ، ج 5 ، ص227 ).

11- شهوت گرایی و لذّت جویی

عفّت و نجابت زنان و مردان آخرالزّمانی در تاخت و تاز اسب وحشی شهوت تاراج می گردد و روح ایشان به لجن زاری بد بو از بی عفّتی و هواپرستی تبدیل می گردد : " همّ و غم مردم ( در آخرالزّمان ) به سیر کردن شکم و رسیدگی به شهوتشان خلاصه می شود ، دیگر اهمیّت نمی دهند که آنچه می خورند حلال است یا حرام ؟ و اینکه آیا راه اطفای غرایزشان مشروع است یا نامشروع ؟! ( اصول کافی ، ج 8 ، ص 42 ).

زنان در آن زمان ، بی حجاب و برهنه و خودنما خواهند شد . آنان در فتنه ها داخل ، به شهوت ها علاقه مند و با سرعت به سوی لذّت ها روی می آورند . خواهی دید که زنان با زنان ازدواج می کنند . درآمد زنان از راه خودفروشی و بزهکاری تأمین می گردد . آنان حرام های الهی را حلال می شمارند و بدین سان در جهنّم وارد و در آن جاودان می گردند .

12 - مرگ های ناگهانی

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود : « قیامت برپا نمی گردد ، تا این که مرگ سفید ظاهر شود . گفتند : ای رسول خدا ! مرگ سفید چیست ؟ فرمود : مرگ ناگهانی » . ( الفائق ، جلد 1 ، ص 141 ) .

13 - جنگ و کشتار

امام رضا علیه السلام فرمود : « پیش از ظهور امام زمان علیه السلام کشتارهای پیایی و بی وقفه رخ خواهد داد » . ( الغیبه نعمانی ص 271 ) .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۷ ، ۱۱:۱۸
Seyed Meisam Jasemi

به گزارش موعود به نقل از مشرق ، مصطفی روزبه بخشایش در وبلاگ خود نوشت : علاّمه طباطبایی ذیل بعضی از آیات ، پس از مطرح کردن تفسیر عقلی خود ، با توجه به روایات متناسب ، مواردی از علائم ظهور را از باب جری (1) تطبیق بر آن آیات ، منطبق می کند ؛ برای نمونه ، در آیه 54 سوره ی سبأ خداوند فرموده است :


« وَ حِیلَ بَینَهُم وَ بَینَ ما یَشتَهونَ کَما فُعِلَ بِأشیاعِهِم مِن قَبلُ »


سرانجام میان آنها و خواسته هایشان جدایی افکنده شد ؛ همان گونه که از پیش با پیروان آنها عمل شد » .


وی ، معنای آیه را فاصله افتادن بین مشرکان و خواسته ها و آمال دنیوی آنان - که آنها را پناهگاه خود تصور می کردند - می داند . سپس با اشاره به روایات مستفیضه از شیعه و سنی ، جریان خسف بیداء ( فرو رفتن سپاه سفیانی در سرزمین بیداء ) را از باب جری ، به این آیه مرتبط می داند و از تفاسیر اهل سنت ، به « درالمنثور » سیوطی اشاره می کند و می گوید که در روایتی از اهل سنت ذیل آیه ، جریان سفیانی را از قول پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) نقل می کنند : « خداوند سفیانی و همراهانش را وقتی به بیداء می رسد ، در زمین فرو می برد ، پس هیچ کدام از آنها نجات نمی یابند ، جز یکی که این خبر را برای انسان ها نقل می کند » .


می توان گفت که مرحوم علامه ، در بحث علائم ظهور نیز مانند مباحث دیگر ، روایات مستفیض و قابل اعتماد را مطرح می کند و به طور قطع و یقین - مانند بعضی از مفسران - آیات را بر آن وقایع یا علائم ، حمل نمی کند ؛ اما چون قرآن ، در همه ی زمان ها جاری است ، در زمان متّصل به ظهور امام مهدی ( عج ) نیز این گونه آیات ، با وقوع آن علایم ، جریان دارد و مصداق می یابد .


در واقع ، نگاه کلی نگر علامه ، باعث می شود نوعی سنت الهی درباره ی مشرکان و اغراض و آمال آنها را مطرح و در زمان های خاص نیز آن سنت ها را جاری بداند .


از قول امام صادق ( علیه السلام ) به گروهی اشاره می شود که قبل از قیام قائم ( عج ) ، توسط خدا برانگیخته می شوند و مخالفان اهل بیت ( علیهم السلام ) را شناسایی و دستگیر می کنند . علامه با اشاره به روایات دیگر ، اساس این وقایع را تکرار حوادث بنی اسرائیل در امت اسلام می داند ؛ بدین معنا که شبیه این وعده ها و حوادث ، در قوم بنی اسرائیل واقع شده است . 


برای نمونه ، در تفسیر آیه ی 5 سوره اسراء ، بیان می نماید که احتمالاتی در تحقق این وعده ی الهی داده شده است و در « تفسیر البرهان » از قول امام صادق ( علیه السلام ) به گروهی اشاره می شود که قبل از قیام قائم ( عج ) ، توسط خدا برانگیخته می شوند و مخالفان اهل بیت ( علیهم السلام ) را شناسایی و دستگیر می کنند . علامه با اشاره به روایات دیگر ، اساس این وقایع را تکرار حوادث بنی اسرائیل در امت اسلام می داند ؛ بدین معنا که شبیه این وعده ها و حوادث ، در قوم بنی اسرائیل واقع شده است .


خیانت در امانت ، تصدیق دروغگو ، تشبّه زنان به مردان و برعکس ، گسترش آلات لهو و لعب ، امر به منکر و نهی از معروف ، ذلّت مۆمنان ، گسترش ربا و رشوه ، کاهش و نامنظم شدن باران را علاّمه از نشانه های آخرالزمان می داند .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۷ ، ۲۰:۱۴
Seyed Meisam Jasemi