مهدویت و آخرالزمان

مقالاتی در رابطه با مهدویت و آخرالزمان

مهدویت و آخرالزمان

مقالاتی در رابطه با مهدویت و آخرالزمان

مهدویت و آخرالزمان

با عرض سلام و احترام خدمت شما خوانندگان محترم این وبلاگ.

هدف از ایجاد این وبلاگ گردآوری مقالات و مطالبی که در رابطه با مهدویت و آخرالزمان در صفحات مختلف منتشر شده است آنهم با ذکر منبع آن مطلب می باشد .

۱۵ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است

نسخه جدیدی از آئین های ساختگی و انحرافی که فقط نام مسیحت را یدک می کشد سعی در اشاعه فرهنگ آئیین ضاله شیطان پرستی در پوشش مسیحیت، به خانواده های ایرانی هستند.

به گزارش فارس، مبلغان مسیحیت تبشیری روند تبلیغی خود را در شبکه های فارسی زبان ماهواره ای سرعت بخشیده اند.

مدتی است افرادی که از آنها به عنوان کشیش خانگی یاد می شود با پخش ویژه برنامه های گسترده در فضای شبکه های ماهواره ای فارسی زبان، مشغول ترقیب خانواده های ایرانی برای تاسیس کلیسای خانگی برای خود و اقوامشان هستند.

بر اساس این گزارش، افرادی که در این شبکه ها به عنوان مبلغ جریان مسیحیت حضور دارند با ارائه نسخه جدیدی از آئین های ساختگی و انحرافی که فقط نام مسیحت را یدک می کشد به اشاعه آئین هایی نظیر "رقصیدن برای خدا و مسیح، اجرای موسیقی های منحرف برای خدا و ..." سعی در اشاعه فرهنگ آئیین ضاله شیطان پرستی در پوشش مسیحیت، به خانواده های ایرانی هستند.

این تیم های تبلیغی که با حمایت فکرى و مالى مؤسسات آمریکایى و غربى سازمان دهی می شوند، بعد از محدود شدن در فضاهای شهری در ایران فعالیت های خود را روی فضای ماهواره و شبکه های فارسی زبان منعکس کرده اند.

به نظر می رسد دور جدید فعالیت مبلغان تبشیری در ایران، در راستای دستورات مدیران شبکه ای آنها در کشور هایی نظیر ارمنستان باشد که با هدف افزایش یارگیری از میان مسلمانان و اشاعه فرهنگ شیطان پرستی در لایه مسیحیت در جامعه ایران صورت می گیرد.

گفتنی است، فعالیت های رسانه ای مسحیان تبشیری فارسی زبان با بودجه مستقیمی صورت می گیرد که سازمان جاسوسی ایالات متحده و تحت عنوان پیگیری جنگ نرم علیه اسلام و ایران در اختیار آنها قرار می دهد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۵ ، ۱۷:۱۸
Seyed Meisam Jasemi

جدیدترین گزارشی که روزنامه گاردین اخیرا منتشر کرده، از ابعاد گسترده تجاوز جنسی افسران به کارکنان زن و زنان شاکی در پرونده‌ های مختلف خبر می‌ دهد.

به گزارش فارس، روزنامه انگلیسی گاردین با انتشار گزارشی اختصاصی، گوشه‌ای از موارد متعدد تجاوز جنسی افسران انگلیس به کارکنان زن اداره پلیس و حتی زنان شاکی پرونده‌ های مختلف را افشا کرد.

نویسنده گاردین در ابتدا عنوان کرده است که این روزنامه مدارکی در دست دارد که نشان می‌ دهد گروهی از نیروهای پلیس انگلیس از قدرت خود برای تجاوز به قربانیان جرایم، افسران مادون، و کارکنان زن شاغل در ادارات پلیس استفاده می‌ کنند.

طرح‌ های پلیس انگلیس برای مبارزه با سو استفاده جنسی شکست خورده

تحقیقات انجام شده در این زمینه نشان می‌ دهد که ابعاد و گستره این موضوع می‌ تواند بسیار گسترده‌ تر از آن چیزی باشد که تاکنون تصور می‌ شد.

گاردین افزایش این معزل را نشانه‌ای از عدم تاثیر گذاری سیستم شکایات پلیس، پروسه افشا اطلاعات، بازرسی از افسران و شکست طرح‌ های نظارتی در ادارات پلیس می‌ داند.

افسرانی از پلیس تاکنون به دلیل انجام دایره گسترده ای از حملات، از تجاوز به عنف تا خشونت جنسی با زنان بی‌ دفاعی که در حین انجام ماموریت با آنها برخورد داشته‌اند، محکوم و تنبیه شده‌اند. برخی دیگر نیز در انتظار محاکمه به دلیل اتهامات وارده به خود هستند، و برخی نیز تنها با تنبیهات و تذکرات داخلی روبرو شده و هرگز با محکومیت روبرو نشده‌اند.



با وجود آنکه هیچ آمار رسمی در این باره منتشر نشده است، و جزئیات بسیار اندکی در این باره ارائه شده، گاردین تلاش کرده با انجام تحلیل برخی داده‌ ها به ابعاد این موضوع پی ببرد.

پرونده زندانبان خطاکار آغازی بر بررسی فرهنگ تجاوز در پلیس انگلیس

در چهار سال گذشته 56 مورد سو استفاده افسران پلیس از قدرت و تجاوز به زنان و افراد جوان ثبت شده و یا مورد بررسی قرار گرفته است.

قرار است در ماه سپتامبر گزارشی از آمارهای مربوط به این موضوع در انگلیس منتشر شود، که همین امر موجب نگرانی کمیسیون مستقل شکایات پلیس، و انجمن افسران ارشد پلیس شده است.



انتشار این گزارش زمانی در دستور کار قرار گرفت که استفان میچل زندانبان 43 ساله انگلیسی در ژانویه 2011 به جرم حملات جنسی به زنان آسیب‌ پذیر شامل معتادان و روسپیانی که به زندان منتقل می‌ شده‌اند، به حبس ابد محکوم شد.

اکثر قربانیان وی زنان بوده‌اند، هر چند که گاها مردان جوان و کودکان نیز قربانی جرایم این مامور پلیس انگلیس شده‌اند.

مواردی که موجب نگرانی مسئولان انگلیسی شده است، عبارتند از متهم شدن به عدم نظارت مناسب و کم شدن بازرسی‌ ها از سال 2001 به بعد، عدم ثبت مناسب تنبیهات و توبیخ‌ های داخلی پلیس، گرایش بازرسان پلیس در باور نکردن شکایات زنانی که مورد تجاوز قرار گرفته بودند، و نهایتا فراگیر شدن فرهنگ تجاوز در پلیس انگلیس که موجب نادیده گرفته شدن این رفتار شده است.

حتی به پلیس هم نمی‌ توان اعتماد کرد

"دبالینا داسگوپا" وکیل فعال در زمینه موارد تجاوز افسران پلیس به زنان در این باره می‌ گوید: فکر نمی‌ کنم قربانیان از چیزی بیش از اینکه یک افسر پلیس آنها را حتک حرمت کرده، آسیب خورده باشند. این آسیب بسیار عمیق‌ تر است، چرا که آنها به پلیس اعتماد کرده بودند ... به باور آنها پلیس باید از آنها در برابر آسیب محافظت کرده و به آنها در دستگیری و مجازات کسانی که مرتکب تخلفات شده‌اند، کمک کند.

او ادامه می‌ دهد: سلب این اعتماد تاثیر بسیار وحشتناکی دارد: آنها فکر می‌ کنند که اگر نمی‌ توان به پلیس اعتماد کرد، پس چه کسی قابل اعتماد است؟ آنها اعتماد خود به همه را از دست می‌ دهند، حتی به مسئولین.

به گزارش گاردین، مامورینی از همه رتبه‌ ها و درجه‌ های مختلف پلیس در این زمینه پرونده دارند. بالاترین درجه‌ای که به طور جدی در معرض اتهام تجاوز جنسی قرار داشته است، یک معاون ارشد پلیس بوده است. این فرد 26 شکایت از 13 کارمند زن اداره پلیس داشته است.



"دیوید اینسورن" معاون رئیس پلیس "ویلت‌ شایر" سال گذشته خود را به دلیل اتهامات جنسی مطرح شده، کشت. وی دومین افسر پلیس انگلیس است که در چهار سال گذشته به دلیل وارد شدن این اتهامات، خودکشی کرده است.

در یکی از بدترین موارد تجاوز به عنف در چهار سال اخیر، "ترور گری" کارآگاه پلیس "ناتینگهم‌ شایر" به زور وارد خانه زنی شد که پیش از این در ماموریت‌ های خود با وی دیدار کرده بود. گری در حالی به این زن تجاوز کرد که فرزند این زن نیز در خانه حضور داشت. این مامور پلیس نهایتا به 8 سال حبس به جرم سو استفاده جنسی محکوم شد.

پیش از این هم گزارش‌ هایی از موارد متعدد تجاوز و بد رفتاری با زندانیان به خصوص سیاه‌ پوستان و اقلیت‌ ها در انگلیس منتشر شده بود، اما به نظر می‌ رسد گزارش اخیر گاردین ابتدای مسیری باشد که می‌ تواند نهایتا به رسوایی بزرگی برای اداره پلیس این کشور بدل شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۵ ، ۱۷:۰۹
Seyed Meisam Jasemi
"ژان مارک ارو" نخست وزیر فرانسه از تصمیم دولت برای قانونی کردن ازدواج همجنس بازان در این کشور خبر داد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران به نقل از خبرگزاری رویترز؛ ژان مارک ارو نخست وزیر فرانسه روز گذشته گفت: دولت سوسیالیست جدید فرانسه ازدواج همجنس بازان در این کشور و نیز حق آنها در داشتن فرزند خوانده را قانونی خواهد کرد. این امر تحولی در جامعه فرانسه به شمار خواهد آمد که اکثریت آن کاتولیک می باشند.

شایان ذکر است که فرانسوا اولاند رییس جمهوری فرانسه نیز در مبارزات انتخاباتی خود  به رای دهندگان فرانسوی قول داده بود که اگر در انتخابات پیروز شود ازدواج همجنس بازان و استفاده از قانون فرزند خواندگی از سوی آنها را قانونی خواهد کرد. با این حال وی هیچ برنامه زمانبندی شده ای برای اینکار ارائه نداده بود.

این درحالیست که با پیروزی سوسیالیست ها در انتخابات دو هفته گذشته پارلمان فرانسه، حزب "اتحاد برای جنبش مردمی" به عنوان مخالف قانونی شدن ازدواج همجنس بازان در دوره ریاست جمهوری نیکولا سارکوزی، اکنون دیگر امکانی برای مخالفت با این امر و جلوگیری از تصویب آن ندارد.

در همین حال ارو نخست وزیر فرانسه در بخش دیگری از سخنانش گفت که دولت در ماه های آینده برای تحقق تعهدات انتخاباتی خود در مبارزه با تبعیض در فرانسه، اقدام خواهد کرد.

براساس این گزارش، دومنیک برتنوتی وزیر مشاور در امور خانواده فرانسه نیز دیروز گفت که قانونی درخصوص ازدواج همجنس بازان و امکان داشتن فرزند خوانده برای آنها تا یک سال دیگر تصویب خواهد شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۴۰
Seyed Meisam Jasemi

به گزارش مشرق، نشریه صبح صادق در شماره اخیر خود بخشی را به معرفی مراسم شیطان پرستان اختصاص داده است. در این نشریه بخشی از مراسم شیطان پرستان چنین توصیف شده است:

مراسم بوسه مقدس

این مراسم در هنگام عضویت یک عضو جدید به فرقه شیطان پرستی انجام می شود و به این صورت است که شخص جدید عریان شده و توسط کشیش کلیسای شیطان، یا همسر وی به پنج عضو بدن او بوسه زده می شود، یکی از این اعضا، آلت تناسلی اوست. به عقیده آنها این کار «باعث خیر و برکت او، تقدس او در بین شیطان پرستان، تشکر از وی به منظور عضو شدن و در نهایت قبولی فرد خواهد شد!» احترام بیش از حد این فرقه به عضو مخصوص تولید مثل، به این دلیل است که آنها هر چه در جهان وجود دارد را مدیون آلت تناسلی می دانند و معتقدند که می بایست نهایت لذت جنسی غیراخلاقی را در این دنیا ببرند.

نماز سیاه یا نماز جماعت

مراسم مهم دیگر شیطان پرستی که در کلیسای شیطان برگزار می شود، نماز سیاه یا نماز جماعت سیاه نام دارد. این مراسم که در راستای مبارزه علنی با ادیان الهی انجام می شود، دقیقاً همانند مراسم عشای ربانی مسیحیت است با این تفاوت که تمام کارها را برعکس انجام می دهند. در نماز سیاه شیطان پرستان، کشیش و حاضران در حالی که برهنه هستند، دعاها و سرودهای مذهبی را به صورت برعکس می خوانند. مثلاً هر جا که از بهشت و زیبایی سخن گفته شده، از جهنم و زشتی سخن می گویند. هرگاه نام خدا، یا حضرت مسیح (ع) آورده می شود، همگی شروع به انجام حرکات کفر آمیز می کنند. در ابتدای شکل گیری مراسم نماز سیاه، قرار بود که فقط به مسیحیت و اعمال این آئین توهین شود و کار دیگری انجام نشود، اما پس از مدتی، اعمال جنسی و کشتن کودکان بی گناه نیز به آن اضافه شد.

همچنین در این مراسم، نمادهایی مثل صلیب وارونه، شمع و پارچه سیاه، خون، و ... مشاهده می شود. با این وجود به نظر می رسد که شیطان پرستان به طور حساب شده ای، با تقلید از مراسم عشای ربانی به توهین و تمسخر مسیحیت می پردازند، چرا که در مراسم عشای ربانی مسیحیت کارهایی انجام می شود که جای هیچ گونه دفاع منطقی را برای مسیحیان باقی نمی گذارد.

در مراسم عشای ربانی، مسیحیان به کلیسا می روند و از کشیش بزرگ قطعات کوچک نان مقدس و قطرات شراب را می گیرند. آنان معتقدند که نان تقدیس شده توسط کشیش، جسم مسیح (ع) است!! و با خوردن نان، جسم و خون مسیح (ع) را تناول کرده اند. در قرون اخیر بسیاری از کارگردانان کلیساها معتقدند که «هر کس، نان و شراب مقدس را بخورد، مسیح در او حلول می کند و او همان حیات جاودانه و هویت و شخصیت عیسای مسیح را پیدا خواهد کرد.» این عقیده غیرعقلانی و متوهمانه از خرافی ترین مسائلی است که مسیحیت معاصر به آن گرفتار شده است، به طوری که «به عاملی جهت جدایی کلیساها از یکدیگر تبدیل شده است.» پس، از آن جایی که شیطان پرستان می دانند که مسیحیان به دلیل انتقادهای جدی به عشای ربانی، حساسیت کمتری روی آن دارند، «عشای ربانی» مسیحیان را مورد توهین و تمسخر قرار می دهند.

با این وجود به نظر می رسد که این مراسم شیطان پرستان زمینه ای برای توهین کردن شان به سایر ادیان الهی است. بدون شک اگر برای این فرقه کثیف موقعیت مناسب ایجاد شود، به طور علنی در مراسم نماز سیاه، به توهین و تمسخر مبانی دین اسلام نیز می پردازند.

جشن هالووین

یکی از جشن هایی که در بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکایی برگزار می شود، جشن هالووین نام دارد. مردم این کشورها، اغلب شناخت زیادی از این جشن ندارند. آنها می گویند که هالووین جشن ارواح است؛ جشنی که از کودک تا بزرگسال در شکل ارواح و اجنه ظاهر می شوند تا همدیگر را بترسانند. با این حال بیشتر آنها هرگز نمی دانند که هالووین یک جشن شیطان پرستی است.

برای آشنایی بیشتر با این جشن لازم است که از پیشینه آن مطلع شویم. بنیانگذاران این جشن شیطانی، قوم اروپایی «سلت» بودند که سال ها پیش از میلاد مسیح در ایرلند و شمال فرانسه زندگی می کردند. آنها در شب آخر سال، مراسمی را به افتخار (samhain) موسوم به «پروردگار مرگ» برگزار می کردند. سلتی ها در این مراسم، دور هم جمع می شدند و آتش می افروختند و برای دستیابی به برکت فراوان (دام و غله) اولین فرزند خانواده را قربانی می کردند.

مردم این قوم باور داشتند که در این شب، جادوگران سوار بر جاروی خود، در آسمان پرواز می کنند و زنان با شیطان رابطه جنسی برقرار می کنند و در این بین شیطان شیپور می نوازد و ارواح خبیث بر بلندای تپه ها با جادوگران به رقص و پایکوبی می پردازند، به طوری که گربه های سیاه، خفاش ها و جن و پری ها نیز با آنها همراهی می کنند. این قوم خرافاتی همچنین بر این باور بودند که شب پایان سال، مرز میان دو جهان به نازک ترین حد ممکن می رسد و موقعیت برای راندن ارواح پلیدی که ممکن است به محصولات شان آسیب برسانند فراهم می شود، لذا در این مراسم که «سامهین» نام داشت، از یک طرف، صورت های خود را با نقاب پوشانده و با لباس های عجیب، خود را به شکل ترسناکی در می آوردند و با حرکت دسته جمعی، به زعم خود ارواح سرگردان را فریب داده و از روستاهای محل زندگی خود دور می کردند، از طرفی دیگر سیب و گردو و بادام و غذا و نوشیدنی را داخل سینی ها گذاشته و تقدیم ارواح می کردند.

قوم سلت، این مراسم ابلهانه شان را که منشأ شیطانی و بت پرستی داشت، هر سال انجام می دادند. تا اینکه رومی ها به این منطقه حمله کردند. یکی از نتایج این حمله ورود مسیحیان به این سرزمین بود که باعث تغییراتی در مراسم سامهین شد. رهبران کلیسا «جشن های غیر مسیحیان را با مراسم و تعطیلات مسیحیان تلفیق کردند. جشن های روز سامهین نیز با اعیاد روز تمامی قدیسان در اول نوامبر - که در آن یاد شهدای اولیه مسیحیت گرامی داشته می شود - و روز تمامی ارواح در دوم نوامبر - که در آن یاد تمامی درگذشتگان گرامی داشته می شود - ترکیب شد. شب پیش از روز تمامی قدیسان، به نام «شب تمامی مقدسات» (All Hallows Eve) نامیده می شد و واژه هالووین (Halloween) نیز برگرفته از نام همین شب است.»

در اوایل قرن 19 میلادی، بسیاری از ایرلندی ها به آمریکا مهاجرت کردند و این جشن شیطان پرستی را به آمریکا سرایت دادند. البته این مراسم در آمریکا دچار تغییراتی شد، به طور مثال آمریکایی ها حضور شیاطین و ارواح خبیث در هالووین را بیشتر مورد استقبال قرار دادند و بیشتر نمادهای ترسناک و خشن را برای آن در نظر گرفتند. برگزاری مراسم هالووین در این کشور، مشکلاتی را برای مردم ایجاد کرد، به طوری که مجرمان آمریکایی در این شب مردم را مورد آزار و اذیت قرار می دادند، به خانه ها حمله می کردند و با سنگ و کلوخ دودکش خانه ها را مسدود می کردند و در برابر اعتراض مردم، ادعا می کردند که این اتفاقات ناشی از حضور ارواح مرموز و شیاطین است و آنها هستند که مردم را تحریک می کنند. آسیب هایی که این مراسم به همراه داشت باعث شد که برگزاری هالووین در آمریکا برای مدتی متوقف شود. پس از آن، برای اولین بار در سال 1920 میلادی دولت آمریکا تحت تدابیر امنیتی مجوز رسمی برگزاری این مراسم شیطان پرستی را صادر کرد.

با این حال در طی سال ها، محافظت پلیس از این مراسم بیشتر حالتی نمادین داشته است؛ چرا که اخبار حوادث در شب هالووین نشان می دهد که حوادثی نظیر آتش سوزی، ضرب و شتم و حتی مرگ به بالاترین حد خود در طول سال می رسد.

امروزه در این مراسم کارهای مختلفی انجام می شود که در اینجا به ذکر چند نمونه اکتفا می کنیم.

توزیع مواد خوراکی مسموم

در این شب شیرینی و شکلات بین مردم تقسیم می شود. این شیرینی و شکلات ها اغلب فاسد هستند. بر اساس آمار فدراسیون ملی فروشگاه های ایالات متحده، «در سال 2010 بیش از 72 درصد از آمریکاییان در روز هالووین به دیگران شکلات داده اند.»
البته در این آمار هیچ اشاره ای به میزبان شکلات های فاسد نشده است. گفتنی است، شیرینی روز هالووین از سه رنگ زرد، نارنجی و سفید تشکیل شده است. شیطان پرستان این سه رنگ را رنگ های شیطانی می نامند.

کوبیدن در منازل برای گرفتن شکلات

در این شب، افراد مزاحم، ضمن کوبیدن در خانه های مردم، شروع به جیغ و داد زدن می کنند. آنها از صاحب خانه می خواهند که برای شان هدیه ای بیاورد. در صورتی که صاحب خانه به آنها هدیه دهد، به سراغ خانه بعدی می روند در غیر این صورت، بلایی سرش می آورند که از این کارش به شدت پشیمان شود.

کدو و شلغم های کنده کاری شده

آمریکایی ها در این به اصطلاح شب ارواح، کدوها را به شکل صورتک هایی ترسناک برش می دهند. آنها این کار را به تقلید از قوم «سلت» انجام می دهند. سلتی ها، شلغم های بزرگ را از درون خالی می کردند و به اشکال وحشتناکی در می آوردند و پشت پنجره ها قرار می دادند تا ارواح از خانه آنها دور شوند. البته اروپایی ها به جای کدو از شلغم استفاده می کنند.

اما آنچه باعث گسترش روزافزون این مراسم شده، تبلیغات رسانه های صهیونیستی و حامی صهیونیست، برای این جشن است. یکی از نتایج این تبلیغات این است که «حدود 40 درصد از مردم آمریکا در روز هالووین لباس های ویژه این روز [که به شکل شیطان، غول و چیزهای غیرعادی است] را می پوشند و 12 درصد از آمریکاییان نیز لباس های هالووین را بر تن حیوانات خانگی خود نیز می پوشانند.» با این وجود در این رسانه ها هیچ اشاره ای به اینکه هالووین یک مراسم شیطان پرستی است، نمی شود، بلکه از آن به عنوان یک جشن معمولی که در بین کودکان و بزرگسالان محبوبیت زیادی دارد یاد می شود، اما هر انسان منصفی با کمی دقت در می یابد که اسکلت، ماسک دراکولا، زخم مصنوعی روی صورت، ماسک های گربه و سگ و خفاش، کدو و شلغم نورانی و ... فقط یک جشن معمولی برای تفریح و سرگرمی نیست.

البته این کار رسانه های غربی از دید مسیحیان پنهان نمانده و اعتراض آنها را در پی داشته است. به طور نمونه یک سایت مسیحی با تأکید بر اینکه «در پس پرده [هالووین] قدرت شیطان است که تقویت می شود.» می نویسد: «هنگامی که مسیحیت رواج یافت؛ دشمنان کلیسا با تحقیر و آزار مسیحیان در شب هالووین؛ شیطان را می ستودند. پرستندگان شیطان جمجمه و مذبح و صلیب و منبر هم در برابر خانه های خود قرار می دادند و در قرون گذشته بر دیوارهای کلیسا صلیب های زشت کشیده مسیحیان را مسخره می کردند.» با این اوصاف باید گفت که شیطان پرستان قدیمی در طی سالیان دراز، بدون اینکه از منشأ شیطانی هالووین حرفی بزنند این مراسم را انجام می دادند. اما شیطان پرستان مدرن از اینکه مردم به شیطانی بودن این جشن پی ببرند، ابایی ندارند.

شیطان پرستان مدرن، حتی تاریخ مرگ، آنتوان لاوی را دو روز پس از مرگش، یعنی در روز هالووین اعلام کردند تا به مردم بفهمانند که این یک جشن شیطانی است. اعلام خبر مرگ لاوی در روز هالووین به حدی تأثیرگذار بوده که بسیاری به اشتباه می گویند: «روز مرگ لاوی با نام هالووین در آمریکا شناخته می شود.» شایان ذکر است که در آمریکا خیلی کم از اسم هالووین استفاده می شود و بیشتر با اسم اصلی اش که «شب شیطان» است، خوانده می شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۰۸
Seyed Meisam Jasemi

گروه بین‌الملل: نضال حماده، نویسنده مطرح لبنانی که در فرانسه حضور دارد و گزارش های پرطرفدارش به صورت مرتب در پایگاه اینترنتی المنار (وابسته به حزب الله لبنان) منتشر می شود، اخیرا در مطلبی کوتاه به سندی پرداخته که در آن از حضور یکی از سران مخالفان بشار اسد در یکی از پر رمز و راز ترین انجمن های عالم پرده بر می دارد. ترجمه کامل این نوشته را با هم می خوانیم:

گزارشی که امروز یک سند از آن را منتشر می کنیم، به اجلاس مؤسسه جهانی بیلدربرگ متعلق است. این گزارش را مجموعه ای از فعالین فرانسوی از یاران آنچه در آنجا «لابی کاتولیکی» خوانده می شود تهیه کرده اند. گفتنی است که این لابی کاتولیکی دارای نفوذ بسیار در فرانسه است. در این گزارش از کاهش حضور و نفوذ فرانسه سخن رفته و نمود آشکار آن در کاهش حضور فرانسه در انجمن بیلدربرگ (مهم ترین انجمن اقتصادی و سیاسی و امنیتی و نظامی) بر شمرده شده است. در عین حال در این گزارش، شرحی سیاسی و امنیتی راجع به شورای ملی انتقالی سوریه آمده و از حضور پررنگ و مهم ترکیه در انجمن بیلدربرگ و همچنین حضور اسرائیل در آن هم سخن رفته است. کما اینکه از حضور عجیب سخنگوی شورای ملی انتقالی سوریه یعنی خانم بسمه قضمانی و ارتباط حضور وی با حضور 2 مسئول بلند پایه دستگاه های امنیتی آمریکا هم، بحث شده است.
 
اگرچه برخی پایگاه های خبری عربی به شکلی گذرا از حضور بسمه قضمانی در نشست بیلدربرگ بحث کردند، ولی برخی محافل معارض سوری از حضور او در این نشست، طی ای میل هایی انتقادی سخن گفتند. ما نیز از متن برخی از این ایمیل ها که بین فعالین در این حوزه توزیع شده اطلاع پیدا کردیم، اما در اینجا منحصرا مقداری از مضمون گزارش های لابی کاتولیکی فرانسه را منتشر می کنیم که از جانب کسانی تهیه شده است که از افراد خبره در زمینه روابط غربی ها و در زمینه های نظامی و امنیتی و سیاسی در فرانسه و غرب هستند و ضمنا اغلب کسانی که در تهیه این گزارش دست اندکار بوده اند اطلاعات خوبی از محافل لابی یهودی که در فرانسه به تصمیم گیران نزدیک است دارند.
 
جلسه انجمن ماسونی بیلدربرگ (همان انجمنی که انجمن «فرمانروایان عالم» خوانده می شود یعنی انجمی که شرکت ها و اشخاصی که بیشترین نفوذ را در عالم دارند در آن شرکت می کنند) امسال با حضور عجیب یک نماینده از سوریه یعنی بسمه قضمانی (سخنگوی رسمی شورای ملی انتقالی سوریه معروف به شورای استانبول) برگزار شد. حضور نامفهوم قضمانی به عنوان نماینده سوریه همراه شده بود با حضور نامفهوم 2 نماینده از ترکیه برای اولین بار و نماینده ای از روسیه ایضاً برای اولین بار.
 
این گزارش فرانسوی که آن را شخصی نزدیک به لابی کاتولیکی فرانسه تهیه کرده است چنین می گوید که تحت محافظت شدید امنیتی و نظامی، طی روزهای 31 می گذشته تا 2 ژوئن جاری [مطابق با 11 خرداد تا 13 خرداد 1391] نشست انجمن بیلدربرگ در هتل «وستفیلد ماریوت واشنگتن دالز» در 40 کیلومتری کاخ سفید تشکیل شد. این مجموعه ماسونی قبلا نیز 2 نشست در همین مکان برگزار کرده بود. این منابع می افزایند که سخنگوی رسمی شورای ملی انتقالی سوریه بسمه قضمانی هم همراه با ایتار رابینوفیتش اسرائیلی، استاد اقتصاد در دانشگاه نیویورک و آریل لیفیت استاد موسسه کارنگی برای صلح جهانی در این نشست حضور داشتند. از بین حاضرین همچنین می توان به این افراد اشاره کرد:
 
گری کاسپاروف، قهرمان سابق شطرنج جهان و رئیس جنبش جبهه مدنی متحد که مخالف رئیس جمهور روسیه ولادیمیر پوتین است؛ توماس دانیلون (مشاور اوباما در امنیت ملی) و کیت آلکساندر (مدیر آژانس امنیت ملی آمریکا) که سیستم اصلی اطلاعاتی آمریکا محسوب می شود.
 
طبق اطلاعات منابع لابی کاتولیکی فرانسه، حضور ترکیه هم حضوری برجسته بود و در این نشست انیس بربراوغلو (رئیس هیئت تحریریه روزنامه حریت) و علی بربکان (نماینده اردوغان در امور اقتصادی و مالی) و مصطفی کوک (رئیس مجموعه ترکیه ای کوک) و فؤاد کیمان (استاد روابط بین الملل در دانشگاه سابانسی) و سربیل تیمورای (مدیر عامل شرکت فودافون ترکیه) حضور داشتند.
 
این گزارش، شورای ملی انتقالی سوریه را جناح نظامی آژانس اطلاعات آمریکا خوانده و آورده است: «حضور بسمه قضمانی حضوری نمادین و برجسته است چرا که او سخنگوی شورای ملی انتقالی سوریه یعنی سازمان اصلی در مخالفان مسلح نظام سوریه است و این شورا، جناح نظامی سازمان های اطلاعاتی و امنیتی آمریکا محسوب می شود. ضمنا باید حضور توماس دانیلون (مشاور اوباما در امور امنیت ملی) و کیت آلکساند (رئیس سازمان اطلاعاتی آمریکا) را به حضور بسمه قضمانی افزود.»
 
گفتنی است که مجموعه بیلدربرگ یک اجلاس سالانه غیر رسمی است که در آن حدود 130 نفر از مدعوین شرکت می کنند که همگی از سیاستمداران و بانکداران و تجار بانفوذ عالم هستند. بحث های این اجلاس تحت حفاظت شدید امنیتی و با مخفی کاری مطلق صورت می پذیرد. رسانه ها مطلقا حق نزدیک شدن به اجلاس را ندارند، هیچ اطلاعیه و بیانیه ای راجع به دستور کار و نتایج اجلاس های آن در اختیار رسانه ها قرار نمی گیرد و گفته شده اعضای حاضر در جلسه هم مکلف به ادای قسم حفظ اسرار هستند. هر چهار سال یک بار این اجلاس در آمریکا برگزار می شود و فعال مستند ساز آمریکایی که راجع به اجلاس سال 2009 این مجموعه فیلم مستندی ساخته می گوید که هیلاری کلینتون هم در آن اجلاس حاضر بوده است.
 
این مجموعه در سال 1954 توسط تعدادی از افراد پرنفوذ عالم تشکیل شده و نام آن برگرفته از هتل بیلدربرگ است که اولین اجلاس آن در آنجا برگزار شد. در این مجموعه، شخصیت هایی از شرکت هایی چون آی بی ام و زیراکس و رویال داچ شل و همچنین افرادی چون ملکه هلند و ملکه اسپانیا و نخست وزیران یونان و فنلاند و وزیر خزانه داری آمریکا و رئیس صندوق ذخیره فدرال آمریکا و رئیس بانک جهانی و برخی سران اتحادیه اروپا شرکت داشته اند (فی المثل در سال 2009 که در یکی از هتل های یونان برگزار شد). در کل، عده ای، این مجموعه را یکی از بزرگترین مجموعه های ماسونی حال حاضر جهان می دانند.
 
در خاتمه یک سؤال ساده باقی می ماند و آن اینکه چه چیزی انجمن بزرگان اقتصادی و امنیتی و نظامی عالم را بر آن داشته تا از بسمه قضمانی برای حضور در نشستی در این سطح دعوت کنند؟ سؤالی که پاسخ به آن بسیاری مسائل را روشن خواهد کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۲۶
Seyed Meisam Jasemi

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۵۰
Seyed Meisam Jasemi

جهان نوشت: "هرگاه برهنه می‌ شوید شیطان با چشم طمع به شما می‌ نگرد، پس خود را بپوشانید."

"کفش راحتی و سبک بپوشید و همانند اهل کتاب نباشید، کفش خوب و لباس پاکیزه بپوشید"

"هرگاه امت من از پوشیدن کفش‌ ها و نعلین‌ های پاره پاره و وصله دار دریغ نکنند خدا بر آنان آسان گیرد"

"هلاکت زنان امت من در دو چیز است: طلا و لباس نازک/ ای علی هر مردی از همسرش اطاعت کند خدا او را به رو در جهنم افکند. حضرت علی علیه السلام پرسید: این چه اطاعتی است؟، فرمود: در پوشیدن لباس نازک به وی اجازه دهد؛ همان گرامی به علی علیه السلام فرمود: ای برادر! به تو سفارشی می‌ کنم آن را رعایت کن که شاید خدا سودی به تو برساند: لباس خشن و مناسب اندام بپوش تا غرور و تکبر تو را نگیرد؛ همچنین فرمود: از خصلت‌ هایی که موجب هلاکت قوم لوط شد پوشیدن حریر (ابریشم) بود."

"شش چیز از اخلاق قوم لوط در این امت است: پوشیدن روپوش بلند از روی تکبر که بر زمین کشیده می‌ شود، گشودن و باز گذاشتن دکمه‌ های پیراهن و قبا و ...؛ نیز می‌ فرماید: هر کس لباس فاخر بپوشد به تکبر گراید و متکبر در آتش دوزخ است."

"رسول خدا (ص) امتش را از دست کردن انگشتر طلا و پوشیدن انواع لباس زرباف و ابریشمی و ارغوانی نهی فرمود."

"کفش باریک و نوک دراز نپوشید، چرا که آن، کفش فرعون است و نخستین بار او آن را پوشید."

"رسول خدا (ص) مردان را از پوشیدن لباس زنان و زنان را از پوشیدن لباس مردان نهی می‌ فرمود."

"رسول خدا (ص) از انگشت نما شدن در هر دو سو (افراط و تفریط) نهی فرموده است: نرمی و بلندی لباس یا تفریط در ضخامت، زبری و کوتاهی آن و نیز می‌ فرماید: لباسی که در زیبایی یا زشتی شهرت دارد نپوشید و نیز می‌ فرماید: هر کس لباس شهرت بپوشد خدا از او رو گرداند تا وقتی که آن را کنار نهد و همچنین می‌ فرماید: هر کس در دنیا لباس شهرت بپوشد خدا روز قیامت لباس ذلت بر او بپوشاند."

از این نوع روایات سبک زندگی اسلامی که از 14 معصوم (س) نقل شد در "مفاتیح الحیات" کم نیستند. تمام جملات زیبای مذکور از امامان و پیامبر گرامی اسلام است که می‌ بینیم کوچکترین نکات مبتلا به امروز ما را مورد اشاره قرار داده‌اند.

چند روایتی که آمد تنها بخش از فصل "لباس و پوشش" مفاتیح الحیات است. این کتاب نمونه عملی زندگی به سبک اسلامی است که می‌ توان به وسیله آن خود را طراز داد، اینکه تا چه میزان اسلامی رفتار می‌ کنیم، می‌ پوشیم، فکر می‌ کنیم، سخن می‌ گوییم و ... .

اگر همین الآن برای دومین مرتبه برگردیم و روایات بالا را بازخوانی کنیم می‌ بینیم که اگر نگوییم تماما بلکه اکثرا عامل به نهی‌ شدگان هستند! کفش نوک باریک، انگشتر طلا، پوشیدن لباس زنان توسط مردان و بلعکس، لباس نازک و حریر، لباس شهرت، باز گذاشتن دکمه‌ های پیراهن و غیره تماما همان‌ هایی هستند که نهی شده و جامعه مانند قوم لوط را رقم زدند.

حالا کافیست اگر در تهران هستید، به خود زحمت دهید و به مرکز پایتخت، میدان هفت تیر بروید و ببینید چند درصد فروشگاه‌ های این میدان که بورس لباس زنانه‌ است، لباس‌ های قوم لوط را نمی‌ فروشند؟ چند درصد عابران و خریداران لباس‌ های قوم لوط بر تن ندارند؟!

دین مبین اسلام که تا این حد مسائل را باز کرده و مردم را نهی و امر، واقعا نباید در حکومتی که پس از 1400 سال توانسته تشیع را مبنا و پایه قرار دهد و از مظلومیت قدری رهانیده شود، الگو قرار گیرد؟

در پایان باید پرسید: آیا "الگوی ایرانی، اسلامی" که سال‌ هاست در کلام رهبر معظم انقلاب دیده می‌ شود، شنیده و عمل هم می‌ شود؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۵ ، ۱۸:۴۰
Seyed Meisam Jasemi

در تماسی که از سوی یک منبع نزدیک به اعضای شبکه بهایی من و تو حاصل شد پشت پرده حمایت از این شبکه ضد فرهنگی درخصوص تامین منابع مالی برنامه بفرمائید شام افشا شد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، در شرایطی که تمامی شبکه های تلویزیونی اروپایی با مشکل محدودیت منابع مالی مواجه هستند اما در این شرایط اداره شبکه ای ماهواره ای با چندین استودیو و تعداد زیادی کادر فنی و اجرایی و خرید برنامه های تولید شده شبکه های دیگر هزینه ای بیش از چندین میلیارد را شامل می شود که مدیران شبکه "من و تو" براحتی از پس آن بر آمده اند!

یکی از اسرار شبکه "من و تو" مبهم بودن منابع مالی این شبکه عریض و طویل می باشد که بنابر اخبار بدست آمده، این شبکه بهائی چندین منبع مالی تامین کننده دارد.

منبع آگاهی در این خصوص اظهار می دارد :"یکی از کوچکترین منابع مالی تغذیه کننده این شبکه بهائی تعدادی از شرکت های تولید کننده مشروبات الکلی در کشورهای همسایه ایران می باشند که با توجه به ممنوعیت قانونی، محصولات خود را بصورت قاچاق به ایران می فرستند".

این تولید کنندگان مشروبات الکلی با توجه به غیر قانونی بودن خرید و فروش محصولاتشان در ایران، برای جذب مشتری و ترویج شراب خواری در میان مردم ایران، قراردادی با این شبکه بهائی بسته اند که در مسابقه ای تحت عنوان "بفرمائید شام" با جذابیت های یک برنامه آشپزی این مهم صورت پذیرد.

در این برنامه با روشی موذیانه شرکت کنندگان موظف می شوند در زمان های کوتاه و در خلال برنامه آشپزی به سرو مشروب و تبلیغ شراب خواری بپردازند و در قبال این تبلیغ غیر مستقیم، شرکت های تولید کننده مشروبات الکلی مبالغ کلانی را به این شبکه بهائی پرداخت می کنند.

باشگاه خبرنگاران در مطالب آینده به ارائه مستندات و نکات ریزتری از این پروژه خواهد پرداخت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۵ ، ۱۸:۳۰
Seyed Meisam Jasemi

پارلمان دانمارک به ازدواج همجنس بازان رای مثبت داد!

به گزارش «شیعه نیوز»، اکثر نمایندگان مجلس این کشور در نشست امروز به ازدواج همجنس بازان که شامل ازدواج در کلیساها نیز می‌ شود، رای دادند.

لایحه ازدواج همجنس بازان توسط دولت سوسیال دموکرات این کشور به پارلمان ارائه شده بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۵ ، ۱۸:۱۷
Seyed Meisam Jasemi

مشرق: «کریس فلوید» در دسامبر 2011 در مورد جنگ عراق گفته است: اجساد ردیف شده هزاران کودک، نوزاد و شیرخوار و کودکان دبستانی که بدن آنها متلاشی شده، زنده زنده سوخته و یا در طی حملات آمریکایی ها با گلوله سوراخ سوراخ شده در اطراف شهرهای عراق قابل مشاهده است. واقعیت آنچه که در عراق اتفاق افتاده این اجساد مچاله شده است که در مناطق بیابانی رها شده اند؛ صورت های آنها سیاه شده، امحا و احشای آنها بیرون ریخته و چشمانشان به پوچی خیره مانده است. از این دست اظهار نظرها در مورد کودکان جنگ زده عراق در مدت زمان اشغال این کشور بارها از سوی خبرنگاران و عکاسان مختلف تکرار شده است.

«رابرت فیسک» نیز در سال 2006 با انتشار مقاله‌ای نوشته بود: «بسیاری از کودکان عراق در اثر اشغال عراق توسط نیروهای آمریکایی و بمباران مستقیم شهرها و مناطق مسکونی کشته شده و جان خود را از دست داده‌اند».



دو دهه کشتار و آوارگی کودکان

در این گزارش به وضعیت کودکانی خواهیم پرداخت که قربانی طمع و شهوت قدرت و نفت شدند. کودکانی که بنا به ماهیت وجودیشان شایسته چنین رفتار و رقم خوردن سرنوشتی اینچنین هولناک از سوی سیاستمداران آمریکایی و هم پیمانان غربی آنها نبودند. طی دو دهه، حقوق کودکان عراقی همچون سایر اقشار مردم این کشور در نتیجه خشونت، جنگ، اشغال خارجی و تحریم های بین المللی نقض شده و عراق تبدیل به یکی از بدترین مناطق خاورمیانه و شمال آفریقا برای کودکان شده است: به طوری که در آن کشور سه و نیم میلیون کودک در فقر زندگی می کنند، یک و نیم میلیون نفر از کودکان زیر پنج سال دچار سوء تغذیه بوده و روزانه دست کم صد نوزاد جان خود را از دست می دهد. چنین آماری در دنیای کنونی بسیار دور از ذهن و کمیاب است.

بر اساس کنوانسیون 1949 ژنو که بر حمایت و محافظت از افراد غیرنظامی در طول جنگ تاکید دارد و نیز بنا به کنوانسیون 1989 سازمان ملل در مورد حقوق کودکان (CRC)، وضعیت کودکان عراق به هیچ وجه قابل توجیه نبوده و یکی از صدها موارد عدم پایبندی مدعیان حقوق بشر و صلح بین المللی به معاهدات بین المللی را به وضوح نشان می دهد.



عراق جنگ زده، یکی از خطرناکترین مناطق برای کودکان

آنگلو - آمریکن ها و کودکان عراق

در واقع بعد از سال 2003 نیروهای متجاوز آنگلو - آمریکن اشغال کننده عراق نتوانستند و یا نخواستند که به وظایف خود در مورد قوانین بین المللی ناظر بر حقوق کودکان عمل کنند. CRC تاکید دارد که باید حقوق کودکان از بابت کلیه جوانب فیزیکی و حیاتی، روحی، اخلاقی، روانی و رشدی در یک محیط کاملا ایمن تامین گردد که هیچگاه شاهد چنین چیزی در عراق نبودیم. هرچند نیروهای خارجی هم اکنون از عراق خارج شده اند اما تمامی مسئولیت جنایات ناشی از عدم پایبندی به این قوانین در مدت زمان اشغال و نتایج طویل المدت آن به عهده نیروهای اشغالگر خواهد بود و آنها باید در مورد وضعیت کودکان عراقی به مردم این کشور و مراجع بین المللی پاسخگو باشند.

نیروهای اشغالگر به طور کاملا عمدی ساختار اجتماعی عراق را تغییر داده اند و از روش های پاکسازی قومی برای ایجاد گسست در یکپارچگی کشور استفاده کرده اند؛ تاسیسات تصفیه آب، امکانات بهداشتی و آموزشی را از بین برده اند و به صورت بی هدف مناطق پرجمعیت را بمباران کرده اند که در تمامی این سطوح کودکان عراقی شدیدترین و بیشترین آسیب ها را دریافت کرده اند.



تمامی مسئولیت مرگ و میر، آسیب های جسمی و روانی وارد شده به کودکان عراق به عهده کشورهایی است که به این سرزمین هجوم برده بودند.

آنچه که در انتظار کودکان عراق است

زندگی در کشوری که تحت حمله بوده و درگیر جنگ است مشکلات روانی فراوانی برای اکثریت قریب به مطلق این کودکان ایجاد کرده و موجب افسردگی و اضطراب در همه این کودکان شده است که نیازمند برنامه های حمایتی روان شناسانه چشمگیر می باشد. دستیابی به خدمات ضروری اجتماعی از جمله چالش‌ های بسیار بزرگ و لاینحل خانواده‌ های عراقی در طی اشغال و پس از آن بوده است که بازتاب مستقیم این مشکل بر کودکان عراق قابل ملاحظه است.

با توجه به ناکارآمدی فعلی بنیادهای حمایتی عراق در اثر از هم پاشیدگی زیرساخت ها و مشکلات فراوان دولت نوخواسته عراق پس از پایان رسمی اشغال، کودکان عراقی در معرض خطرات بسیاری هستند که از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:

- مرگ

که در اثر عملیات های تروریستی، کمبود بهداشت و بسیاری عوامل دیگر روی می دهد.

- قطع عضو

کودکان بسیاری در طی اشغال دچار نقص عضو شده اند و تعدادی فراوانی نیز روزانه در نتیجه فعال شدن مین ها و بمب های به جا مانده به این خیل می پیوندند.

- ربوده شدن

بسیاری از کودکان خانواده‌ های نسبتا مرفه عراقی در معرض خطر ربوده شدن برای باجگیری قرار دارند.



کودکان، آسیب پذیرترین اقشار در بمباران های بی هدف مناطق مسکونی بودند.

- خشونت های جنسی و قاچاق انسان

بسیاری از گزارش‌ ها تاکید دارند که کودکان عراقی قربانی پدیده‌ هایی از قبیل خشونت جنسی و ازدواج‌ های اجباری و تجارت کودکان هستند.

- به کار گرفته شدن در گروه های مسلح و بهره کشی اقتصادی به صورت کارگر

بسیاری از باندها و گروه‌ ها از کودکان برای فعالیت‌ های غیر قانونی خود استفاده می‌ کنند. بر اساس آمارهای ارائه شده بیش از 60 درصد کودکان یتیم عراقی نان‌ آور خانواده‌ های خود هستند و برای تامین هزینه هایشان وارد این گروه ها می شوند.

- زندانی شدن

صدها کودک عراقی در طی اشغال در زندان‌ های نظامیان آمریکایی زندانی شده و تحت انواع و اقسام آزارها و شکنجه‌ ها از جمله آزارهای جنسی قرار گرفته اند که این اتفاقات با توجه به عدم برقراری کامل نظم ممکن است همچنان از سوی گروه های خود سر ادامه داشته باشد.



کودکان عراق؛ افسرده و دور از هیجانات کودکی

بدیهی است که جامعه جهانی و نهادهای حقوق بشری بین المللی موظفند به جای عملکردهای سیاسی در راستای خواسته های سیاستمداران قدرت های سلطه جو و تسلیم شدن به برنامه های آنها به این مصادیق بارز نقض حقوق بشر پرداخته و به یاری کودکان عراقی اقدام کنند.

آمارهای تاسف برانگیز مرگ و میر کودکان عراقی

آمارهای رسمی و گمانه زنی های رسانه های همگانی عراق، هفتاد تا نود و پنج درصد از مرگ های رخ داده در این کشور را نادیده می گیرند. برخی آمارهای قابل اعتماد سال 2011، تعداد کشته شدگان واقعی جنگ عراق را تا یک و نیم میلیون نفر اعلام می کنند. بررسی های انجام شده توسط گروه های معتبر نشان می دهد که 39 درصد از افراد کشته شده در اثر حملات هوایی نیروهای اشغالگر آمریکایی، کودکان بوده اند. 42 درصد مرگ و میر ناشی از خمپاره اندازی نیروهای درگیر نیز مربوط به کودکان بوده است. نزدیک به نه درصد از پنجاه هزار مرگ غیر طبیعی ثبت شده را کودکان تشکیل می دهند و 29 درصد غیرنظامیانی که با تیر مستقیم نیروهای اشغالگر کشته شده اند نیز کودکان بوده اند.



در دوران اشغال کودکان عراق حامیان خود را از دست دادند.

کودکان بی شمار دیگری نیز وجود دارند که به طور غیر مستقیم و در نتیجه تبعات مختلف اشغالگری جان خود را از دست داده اند. بیماری ها، قحطی و سوء تغذیه، فقر گسترده، رکود اقتصادی، آلودگی محیط زیست و نبود خدمات اولیه به صورت کاملا بی سر و صدا دست به دست هم داده و بخش وسیعی از جمعیت عراق به خصوص کودکان را از پای درآورده است. گزارش صندوق بین المللی کودکان سازمان ملل متحد حاکی است که تا سال 2006 بین 4 تا 5 میلیون کودک عراقی یکی از والدین یا هر دوی آنها را از دست داده‌؛ بی ‌سرپرست و در شرایط بسیار بد معیشتی و به دور از ساده‌ ترین وسایل معیشتی به زندگی خود ادامه می‌ دهد.

افزایش شدید نقص های وراثتی مادر زادی و ابتلا به سرطان در عراق

انهدام زیرساخت های نظامی و صنعتی در طی جنگ باعث رهایی فلزات سنگین و دیگر مواد خطرناک در هوا، خاک و آب های زیرسطحی شده است و مناطقی که زباله های شهری و بیمارستانی در آنها انباشته شده منشا بیماری های خطرناکی شده اند. آلودگی اورانیومی و دیگر آلودگی های نظامی موجب افزایش شدید آمار نقص های وراثتی مادر زادی و ابتلا به سرطان در عراق شده است. آلودگی شدید منابع آبی و زمین های کشاورزی باعث آلودگی محصولات کشاورزی تولید شده در عراق گردیده که به عنوان منبع غذایی در دسترس از طرف خانواده ها مورد استفاده قرار می گیرد.



پس از خروج ظاهری آنگلو - آمریکن ها کودکان هنوز با میراث اشغال دست به گریبانند.

به موجب موافقت نامه‌ های لاهه و ژنو مسئولیت تمام موارد فوق مستقیما متوجه انگلیس و آمریکا به عنوان کشورهای اشغال‌ کننده عراق بوده و این دو کشور باید برآورنده و تامین ‌کننده امنیت و بهداشت در عراق به ویژه برای زنان و کودکان می بودند. حال آنکه هیچگونه تعهدی از سوی متجاوزین دیده نشد تا جایی که در سال 2010 پزشکان مستقر در فلوجه اعلام کردند که در این منطقه با آمار بسیار غیر قابل باوری از نقص های مادر زادی، سرطان و سقط ناگهانی روبرو هستند.

در سال 2004 نیروهای اشغالگر این منطقه را به شدت بمباران کردند و در کمتر از یک سال بعد از این حادثه یعنی در سال 2005 آمار مشکلات حاد پزشکی در این منطقه شدیدا رو به افزایش نهاد. در سال 2010 نرخ سکته قلبی در فلوجه 13 برابر نرخ گزارش شده در کشورهای اتحادیه اروپا بوده است. نقایص مادر زادی مرتبط با مشکل در سیستم عصبی نیز 23 برابر آنچه که در اروپا دیده می شود گزارش شده است. پزشکان ژاپنی معتقدند آمار نقایص مادر زادی موجود در عراق بسیار بیشتر از آمار دیده شده در شهرهای هیروشیما و ناکازاکی است که در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم با بمب های اتمی آمریکایی با خاک یکسان شدند.



نسل آینده بی گناه عراق تبعات اشغال را در گوش و خون خود حس خواهد کرد.

اورانیوم تضعیف شده بلای جان مادران و نوزادان عراقی

این آمار دهشتناک ار آنجاست که آمریکا در حمله به عراق از تسلیحات حاوی اورانیوم ضعیف شده استفاده کرد. اورانیوم ضعیف شده روی جنین زنان باردار اثر گذاشته و رشد آن ‌را دچار اختلال می ‌کند و موجب تولد نوزادانی با معلولیت مادر زادی می ‌شود. نوزادانی بدون سر و بدون عضو به دنیا می ‌آیند که عملا هیچ کاری در مورد آنها از سوی پزشکان ساخته نیست. بدین ترتیب عراقی‌ ها تا نسل‌ ها از نقص‌ های مادر زادی و سرطان رنج خواهند برد. افزایش نرخ ابتلا به سرطان، کم خونی و اختلالات مادر زادی در عراق در نتیجه استفاده از تسلیحات حاوی مواد هسته ای به خصوص اورانیوم در طی جنگ های 1991 و 2003 می باشد.



انهدام زیرساخت های بهداشتی و درمانی عراق توسط اشغالگران تاثیر مستقیم بر کودکان داشته است.

افزایش شدید سرطان خون در کودکان شهر بصره گزارش شده است و یافته ها حاکی از آن است که از سال 1991 به این طرف که اولین یورش نیروهای آمریکا به عراق اتفاق افتاد سرطان خون در کودکان عراقی به طرز چشمگیری افزایش یافته که در نتیجه استفاده از اورانیوم ضعیف شده در تسلیحات جنگی بوده است.

مین های آمریکایی

مین های زمینی و بقایای مواد منفجره به شدت جان کودکان عراقی را تهدید می کنند. طبق آمارهای منتشره در سال 2011 بیست و پنج درصد قربانیان این مین ها کودکان زیر 14 سال هستند. آمار معلولیت در اثر مواد منفجره باقی مانده که در سال 1991 حدود 5500 نفر بوده در سال 2007 به 80000 نفر رسیده است. 7/45 درصد این افراد بین 15 تا 29 سال سن داشته اند و 9/23 درصد کودکان زیر 14 سال بوده اند. در طی دهه گذشته آمار افراد قطع عضو شده در دو استان بصره و المثنی به تنهایی آمار این افراد در کل کشور نابسامان آنگولا را پشت سر گذاشته است.



عراق به کشوری مملو از کودکان قطع عضو شده تبدیل گردیده است.

نظام بهداشتی و درمانی نابسامان و کودکان نیازمند

گسیختگی نظام بهداشتی و درمانی عراق در نتیجه اشغال این کشور منجر به مرگ کودکان در اثر عوامل غیر قابل پیشگیری شده است. کشتار عمدی و مهاجرت اجباری پزشکان و پرسنل بهداشتی و درمانی عراق موجب شده است که تا 75 درصد کادر درمانی عراق اعم از پزشکان و داروسازان و پرستاران از دسترس بیمارستان ها و خدمات بهداشتی خارج شوند. تقریبا 70 درصد بیمارانی که با وضعیت وخیم به بیمارستان ها رسانده می شوند در اثر نبود نیروی متخصص و خدمات دارویی و تجهیزات لازم در بخش اورژانس جان خود را از دست می دهند که کودکان آسیب پذیرترین آمار این مرگ و میر را تشکیل می دهند.



میلیون ها کودک عراقی محروم از سیستم آموزشی کارا هستند.

تعداد زیاد کشته‌ ها و زخمی ‌ها که موسسات و مراکز بهداشتی عراق را در طی اشغال به خود مشغول می داشت، عملا مانع رسیدگی پزشکان این کشور به اوضاع روحی و روانی کودکان می شد و آمارهای موجود نشان می‌ دهد که بیش از 48 درصد کودکان عراقی مبتلا به انواع استرس از جمله استرس‌ های پس از حادثه هستند. این شرایط هنوز نیز به کلی رفع نشده و سازمان های بهداشتی عراق هنوز قادر به رسیدگی کامل به کودکان نیستند. صلیب سرخ هشدار داده است که سوء تغذیه در کودکان عراقی از 19 درصد قبل از اشغال این کشور در سال 2003 به 28 درصد رسیده است و از هر سه کودک زیر 5 سال عراقی فقط یک نفر به آب آشامیدنی سالم دسترسی دارد و از هر 4 مورد نیز یک نفر از سوء تغذیه شدید رنج می برد.

آلودگی و نبود خدمات تصفیه ای باعث شده است تا 70 درصد مردم به آب سالم دسترسی نداشته باشند که موجب مرگ یک کودک از هر 8 کودک عراقی قبل از 15 سالگی می شود. اسهال، وبا، تیفوئید، هپاتید و غیره بیماری هایی هستند که کودکان عراقی در نتیجه عدم در اختیار داشتن آب سالم با آنها درگیرند که اغلب موجب مرگ این کودکان می شود.



بیش از 48 درصد کودکان عراقی مبتلا به انواع استرس از جمله استرس‌ های پس از حادثه هستند.

منابع و مآخذ



http://globalresearch.ca/index.php?context=va&aid=30760

http://www.chris-floyd.com/component/content/article/1-latest-news/2200-war-without-end-amen-the-reality-of-americas-aggression-against-iraq-.html

http://www.icrc.org/ihl.nsf/full/380

http://www.unicef.org/crc/index_30228.html

http://www.brussellstribunal.org/Fallujah020710.htm

http://www.indymedia.org.au/2011/12/04/iraq-%E2%80%93-landmines-bombs-depleted-uranium-%E2%80%93-devastation-%E2%80%93-children-amputees-how-you-can-hel

http://www.rhrc.org/resources/Iraqi_women_girls_factsheet%20FINAL%20JAn08.pdf

http://www.alternet.org/waroniraq/70886/?page=entire

http://forums.understanding-islam.com/showthread.php?7464-Iraq-s-Children-Drug-Addicts-Dealers

http://www.equalityiniraq.com/activities/117-prostitution-and-trafficking-of-women-and-girls-in-iraq

http://www.ohchr.org/EN/Countries/MENARegion/Pages/UNAMIHRReports.aspx



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۵ ، ۱۸:۰۷
Seyed Meisam Jasemi