به گزارش مشرق، پسرک 8 - 7 سالهای کنار
مرد آینه بین و درست مقابل یک آینه بزرگ، زانو زده است. از وقتی که مرد
رمال، همه حاضران را از اتاق بیرون کرده، پسرک را هول و هراس برداشته است.
دلش می خواهد هرچه زودتر از اتاق بیرون برود. فضای تیره و چرک اتاق،
برایش غیرقابل تحمل است.
خوب تو این آینه نگاه کن!
مرد آینه بین، طوری این جمله را ادا میکند که افراد پشت در، آن را بشنوند.
حالا بگو کی اونجاست؟
بنا بر گزارش هفته نامه سیاحت و تجارت،
پسرک نگاه میکند. درون آینه، گوشهای از اتاق با فرش چرک مرده آن و بخشی
از دیوار خاکستری رنگ و گوشه هایی از سقف که رد تیرآهن های آن، به شکل
بدقوارهای خودنمایی میکند، دیده میشود.
گفتم چی می بینی؟
اتاق!
آیینه بین، طوری به پسرک چشم غره می رود
که وحشت همه وجود او را فرا می گیرد. بعد با صدایی آهسته، اما آمرانه و
تهدید کننده، می گوید:
یک نفر توی آینه هست! یکی از آشناهای
توست، باید حتما ببینی! اگه نبینی، هیچ وقت از اینجا بیرون نمی روی. کاری
می کنم که در همین جا، سنگ بشی! حالا بگو... بگو اون کیه؟
پسرک نزدیک است قالب تهی کند. هرچه در
آینه نگاه می کند، جز گوشهای از اتاق و فرش کهنه و دیوار و سقف بی ریخت
آن چیزی نمی بینید، اما نگاه خشم آلود مرد آینه بین، سرانجام راه نجات را
به او نشان می دهد. می گوید:
مثل اینکه «حمید» پسرخاله مه!
آینه بین، با شادمانی تشر میزند:
بلند بگو، بلند!
حمید خاله ایناس...
ناگهان ولوله در میان مراجعان میا فتد.
یکی می گوید: عجب! دیگری می گوید: این یک معجزهس!... و مرد رمال، ذهنش
پیش اسکناس های ریز و درشتی است که می خواهد بگیرد!
***
هرچند که امروزه رمالی برای عدهای شغلی
ایدهآل به حساب می آید و با درآمد سرشارش و زحمت ناچیزش، افراد بسیاری را
وسوسه می کند، اما با این حال، برای رمالانی که می خواهند سالهای طولانی تری، از این لقمه چرب بهرهمند شوند، شگردها و قواعدی وجود دارد
که باید آنها را با دقت رعایت کنند.
اعمال «منافی عفت»
رمال، امروزه مفهوم
جز سوء استفاده از ساده لوحی عدهای از مردم ندارد. در جریان این
سوء استفاده مالی، برخی از رمالان به ارتکاب اعمال خلاف اخلاق نیز دست
می زنند. خبرهایی که از رمال لان دستگیر شده در مطبوعات انعکاس یافته
است، گویای این نکته است. مثلاً فردی که از طریق رمالی و فالگیری در
اصفهان کلاهبرداری میکرد. بلاخره شناسایی و دستگیر شد. وی که مردی
میانسال است و «کیامرز» نام دارد. دارای سابقه اعتیاد و فساد اخلاقی نیز
هست. او در بازجویی ها اعتراف کرد که در مقابل دریافت مبالغ کلان از
مراجعه کنندگان که عموما افراد ساده لوح و پریشان احوالی بودهاند، با
دادن قول های دروغ نسبت به آینده، کلاهبرداری میکرد و پول های بادآورده
را برای استعمال مواد مخدر و موارد خلاف شرع، هزینه میکرده است.
در بازرسی های به عمل آمده از منزل این
شخص، مقادیری مواد مخدر و آلات استعمال آن، چند بطری مشروبات الکلی و چند
قطعه طلا و جواهر متعلق به مراجعه کنندگان، شناسایی و ضبط شد.
مرد دیگر، فرد شیاد و کلاهبرداری است که
با دعانویسی و فالگیری، دختران و زنان جوان را در «سعادت شهر» اغفال میکرد. از او چند جلد شناسنامه جعلی، چندین جلد کتاب دعانویسی، مقداری
نبات و روغن های گیاهی و استخوان های احشام، کشف و ضبط شده است.
نمونه بعدی، مربوط به مردی است که در پوشش
رمالی، زنان مراجعه کننده را اغفال می کرد. او توسط ماموران نیروی
انتظامی اراک دستگیر شد. این مرد که الیاس نام دارد و دارای بنگاه معاملات
ملکی است، به عنوان دعانویس، زنان مراجعه کننده را اغفال میکرد و به
آنها می گفت که با این عمل، طلسم مشکلات زندگی شان برای همیشه شکسته خواهد
شد!
در امارت جنیان!
پیرزن، چیزی را به
عنوان طلسم، کف دست مرد قرار میدهد، حال و هوای اتاق، نگاه مرموز پیرزن و
افکاری که از قبل با شنیدن شایعاتی در مورد قدرت خارق العاده پیرزن در
ذهن مرد جوان شکل گرفته، هرگونه قدرت تفکر منطقی را از او سلب می کند.
پیر زن شی فلزی را مرتباً جابهجا می کند و با دست دیگر، شی دیگری را شبیه
آینه مقابل طلسم می گیرد و می کوشد از انعکاس طلسم در شی آینه مانند،
چیزی بفهمد. لحظاتی بعد، رنگ چهرهاش تغییر می کند و واژگانی نامفهوم بر
زبانش جاری می شود. مرد جوان، دیگر نمی تواند ترس خود را پنهان کند.
پیر زن سپس کلیاتی درباره زندگی او می گوید که در نظر مرد عین حقیقت جلوه
می کند. وقتی کار پایان می گیرد، مرد جوان سعی می کند چیزی در مورد پیر زن
بفهمد. مثلاً درباره پیشینه او و اینکه چگونه می تواند جنیان را تحت امر
خود در آورد. زن با گفتن یک جمله، دهان او را می بندد.
جنیان 20 سال تمام مرا دزدیده و به
جزیرهای دور افتاده در انزلی برده بودند. از آنجا بود که با آنها رابطه
پیدا کردم و ما توانستیم با یکدیگر کنار بیاییم!
صدای جن، روی نوار!
برای این که نشان
دهد که واقعاً می تواند اجنه ها را احضار کند، صداها نامفهومی را روی کی
نوار کاست ضبط کرده و سپس دستگاه پخش صوت را به حالت روشن، درون چالهای
در یکی از اتاق های خانه قرار می داد. پس از آنکه صداهای وهمآور از ضبط
صوت بخش می شد، او با پاسخ هایی به همان سیاق، اینگونه وانمود می کرد که
با روح جرجیس«!» در تماس است، در حالی که هیچ یک از مراجعان به خود جرأت
نمی داد که بپرسد مگر جرجیس جن بوده است؟!
پدیدهای بین المللی
شبکه اول تلویزیون
فرانسه چندی پیش فاش ساخت که سازمان جاسوسی آمریکا برای برنامه های خود
از رمالان استفاده می کند! به علاوه، یک ساحره روسی، برنامه تلویزیونی
مخصوص به خود را دارد و هزاران مشتری حاضرند هزاران روبل بپردازند تا او
در جام جهان نمای خود بنگرد و آینده آنها را پیش بینی کند!
خانم «آنجلیکا ایفی» ساحرهای است که مادر
و مادر بزرگ او هم در کار جادوگری و طالع بینی دست داشتهاند. وی هفتهای
دو بار در تلویزیون مسکو ظاهر می شود و پخش همین برنامه، به افزایش
مشتریان او می انجامد. خانم ایفی و خواهرانش در مرکز شهر مسکو، سالن مجللی
را در اختیار دارند و چندین هزار روبل دستمرد میگیرند، خانم ایفی برای
یک دقیقه مشورت 50 دلار آمریکا می گیرد و یک طلسم ساده را 100 دلار پای
مراجعان خود حساب می کند! خانم ایفی و خواهرانشان ادعا میکنند که
میت وانند اتفاقات بد را از آینده فرد دور سازند و البته برای این کار
نیز 1000 دلار از افراد سادهلوح طلب می کنند!
جویندگان طریقت شیطان!
کسانی که به
انجام کارهای به اصطلاح «جادوگری» و رواج آن می پردازند. گروهی شیاد
هستند که به آنها «جویندگان طریقت شیطان» می گویند. آنها خود را برتر و
دارای قدرت های ماورایی می دانند و مدعی هدایت گمراهان هستند!
خانه آنها، لجن زاری از افکار موهوم و
مطرود است و دستدارانشان راهیان دیار جهل هستند. این قبیل افراد که وجود
آنها از سوی «شیطان» تسخیر شده است، مدعی هستند که یک واسطه ارتباطی میان
مردم سادهلوح و ارواح شرور و اجنه هستند!
درمان بیماران روانی!
یکی دیگر از
پدیدههای رایج در جامعه ما، کتاب هایی است که در آن به خانواده بیماران
روانی، نوید بهبودی می دهد. این قبیل کتاب ها، توهمات گوناگون و تمایلات
شیطانی خوانندگان را برمیانگیزد و این باور را ایجاد می کند که آنه با
خواندن اینگونه مطالب، از قدرت های ماورایی برخوردار می شوند!
از آنجا که طالبان فراگیری علوم و مسائل
«ماوراء الطبیعه» روز به روز افزایش می یابد و علاقه مندان می خواهند که
خود یک «جادوگر» شوند، بازار «دعا نویسها» «رمال» ها و «فالگیر» ها نیز به
نوعی رونق می گیرد.
آنچه گروهی را به قول «جادوگری» به عنوان
زیرمجموعهای از «پدیده های فراحسی» وا می دارد، اعتقاد داشتن به کارهای
عجیب و غریب رمالان در ذهن خود آگاه و ناخودآگاه آنان است. ذهن
ناخودآگاه که از گذشته های دور با قصه های مادربزرگ، در مورد جن، دیو و
پری، عجین شده و کمتر کسی از این تأثیرات به دور مانده است.
برای پاکسازی ذهن ناخودآگاه باید به تفکیک
هر یک از افکارمان بپردازیم که خود، سالیان سال وقت و زمان می طلبد،
بنابراین بهترین راهکار مناسب در این زمینه، دور نگه داشتن ذهن، مخصوصا
ذهن افرادی است که به ثبات فکری نرسیدهاند.