مهدویت و آخرالزمان

مقالاتی در رابطه با مهدویت و آخرالزمان

مهدویت و آخرالزمان

مقالاتی در رابطه با مهدویت و آخرالزمان

مهدویت و آخرالزمان

با عرض سلام و احترام خدمت شما خوانندگان محترم این وبلاگ.

هدف از ایجاد این وبلاگ گردآوری مقالات و مطالبی که در رابطه با مهدویت و آخرالزمان در صفحات مختلف منتشر شده است آنهم با ذکر منبع آن مطلب می باشد .

نخستین مظهر و نشانه کوثر که بر دامان پاک فاطمه اطهر (س) پا به عرصه گیتی نهاد، امام حسن (ع) بود. نشانه‏ ای از تجلی مقدس ترین پدیده ‏ای که از خجسته ترین پیوند برین انسانی، نصیب حضرت محمد (ص)، علی مرتضی علیه السلام و فاطمه زهرا (س) گردید.

همان لؤلؤیی که از التقای دو اقیانوس نبوت و امامت‏ به ظهور پیوست و معجزه بزرگ «مرج البحرین یلتقیان، بینهما برزخ لا یبغیان، یخرج منهما اللؤلوء والمرجان‏». را تجسم بخشید و کلام خدا در کلمه وجودی چنین ظاهر شد.

از نیایی الهام گیر و پدری پیشوا، وارثی برخاکیان و جلوه‏ای بر افلاکیان پدید آمد با وراثتی ابراهیمی، مقصدی محمدی، منهجی علوی، زهره ‏ای زهرایی که عصای فرعون کوب موسی را در دست صلح آفرین عیسوی داشت و تندیس زنده اخلاق قرآن بود و رایت جاودانگی اسلامی را در زندگی توام با مجاهده و شکیبایی تضمین کرد و بقاع امن و ایمان را به ابدیت در بقیع شهادت بر افراشت و مکتبش از خاک گرم مدینه به همه سوی جهان جهت یافت و با همه مظلومیتش در برابر سیاهی و تباهی جبهه گرفت و به حقیقت اصالت بخشید و مشعلدار گمراهان و زعیم ره یافتگان گردید.

حضرتش در بقیع بی بقعه، در جوار جده پدریش فاطمه بنت اسد، برادر زاده نازنینش امام سجاد علیه‌ السلام و مضجع امام باقر و امام صادق علیهماالسلام آرمیده است.


تولد و کودکی

فرزند گرامی رسول الله و نخستین نوه‏ ی او در مقدس ‏ترین ماه‏ های سال قمری یعنی پانزدهم رمضان سال سوم هجرت چشم به جهان گشود. امام مجتبی در دامان حضرت زهرا (س) بزرگ شد.

او از همان دوران کودکی از نبوغ سرشاری برخوردار بود وی با حافظه‏ ی نیرومندش، آیاتی را که بر پیامبر اکرم نازل می شد، می شنید و همه را حفظ می کرد و وقتی به خانه می‏ رفت، ‏برای مادرش می خواند و حضرت فاطمه آن آیات و سخنان رسول الله را برای حضرت علی نقل می کرد و علی (ع) به شگفتی می پرسید: این آیات را چگونه شنیده است؟ و زهرای مرضیه می فرمود: از حسن علیه السلام شنیده‏ ام.


به داستانی در این مورد توجه کنید:

«روزی علی علیه السلام پنهان از دیدگان فرزندش به انتظار نشست، تا ببیند فرزندش چگونه آیات را بر مادرش تلاوت می‏ کند. امام حسن علیه السلام به خانه آمد و خواست آیات قرآن را برای مادرش بخواند; ولی زبانش به لکنت افتاد و از گفتار باز ماند و چون مادرش علت را پرسید، گفت: مادر جان! گویا شخصیت بزرگی در این خانه است که شکوه وجودش، مرا از سخن گفتن باز می دارد».


درس اخلاق

از امام مجتبی (ع) خواستند که سخنی و مطلبی درباره اخلاق نیکوی پیامبر اکرم بگوید. ایشان فرمود:

هر کس نیازی به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله می برد حاجتش رد نمی شد و هرچه در توان داشت برای رفع نیاز مردم به کار می برد و شنیدم پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: هر کس نماز صبح را بگذارد، آن نماز بین او و آتش دوزخ دیواری ایجاد می کند.


امام حسن از منظر رسول الله

حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله فضایل و امتیازات فرزندش امام حسن مجتبی علیه السلام را بین مسلمانان تبلیغ می کرد و از ارتباط او با مقام نبوت و علاقه‏ ی حقیقی که به وی داشت همه جا سخن می‏ گفت.

آنچه از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد حضرت مجتبی علیه السلام بیان شده است چنین است:

ـ «هر کس می خواهد آقای جوانان بهشت را ببیند به حسن علیه السلام نگاه کند».

ـ «حسن گل خوشبویی است که من از دنیا برگرفته‏ ام».

روزی پیامبر اکرم (ص) به منبر رفت و امام حسن (ع) را در کنارش نشانید و نگاهی به مردم کرد و نظری به امام حسن انداخت و فرمود: «این فرزند من است و خداوند اراده کرده که به برکت وجود او بین مسلمانان صلح را برقرار سازد». یکی از یاران رسول الله می گوید: پیغمبر صلی الله علیه و آله را دیدم که امام حسن را بر دوش می کشید و می فرمود: «خدایا من حسن را دوست دارم، تو هم دوستش بدار». روزی پیامبر معظم اسلام (ص) امام حسن (ع) را بر دوش گرفته بود، مردی گفت: ای پسر، بر مرکب خوبی سوار شده ای. پیامبر فرمود: «او هم سوار خوبی است».

شبی پیغمبر خدا (ص) نماز عشأ می خواند و سجده ای طولانی به جا آورد. پس از پایان نماز، دلیل را از حضرتش پرسیدند، فرمود: پسرم حسن، بر پشتم نشسته بود و ناراحت بودم که پیاده اش کنم. انس بن مالک نقل می کند که: «رسول الله صلی الله علیه و آله درباره‏ی امام حسن علیه السلام به من فرمود: ای انس! حسن فرزند و میوه دل من است، اگر کسی او را اذیت کند، مرا اذیت کرده و هر کس مرا بیازارد، خدا را اذیت کرده است«.

زینب دختر ابو رافع می گوید: «حضرت زهرا (س) در هنگام بیماری رسول الله صلی الله علیه و آله، هر دو فرزندش را نزد پیامبر آورد و فرمود: اینان فرزندان شما هستند. اکنون ارثی به آنان بدهید. حضرت فرمود که شرف و مجد و سیادت و شجاعتم را به حسن و حسین بخشیدم».


اسوه ایثارگری

یکی دیگر از صفات برجسته امام مجتبی (ع) انفاق و بخشش بی سابقه اوست. تاریخ نگاران نوشته اند: امام حسن علیه السلام دوبار تمام ثروت خود را در راه خدا خرج کرد و سه بار دارایی اش را به دو نصف کرده، نیمی را برای خود گذاشت و نصف دیگر را در راه خدا انفاق کرد. امام حسن (ع) ملجأ درماندگان، آرام بخش دل های دردمندان و امید تهیدستان بود. هیچگاه نشد که فقیری به حضور آن بزرگوار برسد و دست خالی برگردد. در همین مورد نقل کرده اند که: مردی به حضور امام حسن علیه السلام آمد و اظهار فقر و حاجت کرد. امام حسن دستور داد تا پنجاه هزار درهم، به اضافه پانصد دینار به او بدهند. مرد سائل حمالی را صدا زد که پول هایش را برایش ببرد. امام مجتبی علیه السلام پوستین خود را هم به آن مرد داد و فرمود: این را هم به جای کرایه به آن مرد بده».


امام حسن مجتبی، بعد از پدر

پس از آن که حضرت علی (ع) در محراب عبادت، خون خویش را به پای درخت توحید نثار کرد، امام مجتبی غمگین در سوگ اسوه صبر و بردباری، برفراز منبر رفت و بعد از حمد و سپاس خداوند در فرازی از سخنانش فرمود: «… لقد قبض فی هذه اللیله رجل لم یسبقه الاولون بعمل و لا یدرکه الاخرون بعمل ...»

ـ شب گذشته مردی از این جهان در گذشت که هیچ یک از پیشینیان در انجام وظیفه و اعمال شایسته بر او سبقت نگرفتند و از آیندگان نیز کسی را یارای پا به پایی او نیست … . و سپس فرمود: علی علیه السلام در شبی رخت از جهان بست که در آن شب عیسای مسیح به آسمان عروج کرد و یوشع بن نون جانشین موسای پیامبر نیز در آن شب درگذشت.

پدرم در حالتی دنیا را ترک کرد که هیچ سیم و زر و اندوخته ای نداشت؛ مگر تنها هفتصد درهم که از هدایای مردم به جا مانده بود که قصد داشت با آن خدمتکاری بگیرد. در اینجا، امام گریست و مردم نیز هم صدا با حضرت مجتبی علیه السلام گریستند.

سپس ادامه داد: من پسر بشیرم، من پسر نذیرم، من از خانواده ای هستم که خداوند دوستی آنان را در کتاب خویش (قرآن) واجب کرده است؛ آنجا که می فرماید:

«قل لا اسئلکم علیه اجراً الا المودة فی القربی و من یقترف حسنه نزد له فیها حسنا ...»؛ بگو من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی کنم جز دوست داشتن نزدیکانم [اهل بیتم] ؛ و هر کس کار نیکی انجام دهد، بر نیکی اش می افزاییم‏». بر این اساس دوستی ما – خاندان – همان حسنه و خوبی است که خداوند بدان اشاره کرده است سپس بر جای خود نشست.

در این هنگام «عبدالله بن عباس‏» برخاست و به مردم گفت: این فرزند پیامبر شما و جانشین امام علی علیه السلام است، اکنون او رهبر و امام شماست. بیایید و با او بیعت نمایید! مردم گروه گروه به سوی حضرت مجتبی علیه السلام روی آوردند و بیعت کردند. سپس امام علیه السلام خطبه ای بیان فرمود که در آن بر لزوم اطاعت از خدا و پیامبر و اولی الامر تأکید شده بود و مردم را از پیروی شیطان برحذر داشت و اهمیت ایمان و عمل خیر را یادآور گردید. امام مجتبی علیه السلام در سال چهلم هجرت و در سن ۳۷ سالگی با مردم بیعت کرد و با آنها شرط کرد که: با هر که من صلح کنم شما هم صلح کنید، با هر که من جنگ کنم شما هم جنگ کنید و آنها قبول کردند.

در ضمن امام علیه السلام نامه ای به معاویه نوشت و او را دعوت به بیعت کرد و متذکر شد که اگر در امر اداره جامعه اخلال کند و جاسوس بگمارد با قاطعیت برخورد خواهد کرد و در مورد دستگیری و اعدام دو جاسوس وی به او هشدار داد.


معاویه در پاسخ امام نوشت:

«... من از تو سابقه بیشتری دارم، پس بهتر آن که تو پیرو من باشی. من نیز قول می دهم که خلافت مسلمانان، پس از من با تو باشد و هر چه بیت المال عراق است در اختیار تو خواهم گذارد...».

و چنین بود که معاویه از پذیرش حق امتناع ورزید و نه تنها از بیعت ‏با امام حسن علیه السلام خودداری کرد، بلکه عملاً به طرح توطئه علیه حضرت پرداخت و با خدعه و فریب و تطمیع، افرادی را برانگیخت تا نسبت به قتل امام اقدام نمایند و سرانجام این امام مظلوم در بیت خودش به دست همسرش «جعده» زهر خورانده شد و به جای این که نوشی برای مولی باشد، نیشی شد که جگر امام مجتبی علیه السلام را پاره کرد.

امام علیه السلام با دسیسه معاویه مسموم گردید و در روز بیست و هشتم ماه صفر سال پنجاهم هجری به شهادت رسید و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد. چونان خورشیدی در دل زمین.


سید عباس رفیعی پور علوی

http://www.ettelaat.com

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۰/۰۲
Seyed Meisam Jasemi

نظرات  (۱)

سلام وبلاگ خوب و مطالب عالی دارید .خوشحال میشم به ما هم یه سر بزنید.
www.ba133.blog.ir

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی