شیطان پرستی
شیطان پس از شش هزار سال عبادت، وارد جرگه فرشتگان مقرب الهی شد، اما تکبری
که در وجودش همچون شعله زیر خاکستر بود، به هنگام سجده بر آدم، سر برآورد و
ندای «خلقتنی من نار و خلقته من طین» سر داد؛ ندایی که او را از قله سعادت
به قعر شقاوت فرستاد و از آنجا بود که کمر همت به گمراه کردن آدم (ع) و
فرزندان او بست و فریاد زد: «فبعزتک لأغوینهم اجمعین».
با وسوسهاش
کام آدم و حوا را به طعم میوه ممنوعه آلوده نمود و آنان را از بهشت عرشی به
منزل فرشی هبوط داد و حال این قابیل است که با کمند حسادت شیطان، دست خویش
را به خون برادر رنگین نموده و خداوند را بر آن داشت تا انسان را تا ابدیت
ندا دهد که: «الم اعهد الیکم یا بنی آدم أن لا تعبدوا الشیطان إنه لکم عدو
مبین».
و اکنون سال ها از آن عهد جاودانه خداوند با فرزندان آدم
می گذرد و در تاریخ همواره قابیلیانی بودند که این عهد را شکسته و به جرگه
عبادالشیطان درآمدهاند، ولی شیطان بر سر پیمانی که با خویش بسته بود، محکم
ایستاده و پیروانی را به عبادت خویش فرا می خواند و ندای «أنا ربکم
الأعلی» را که روزی به واسطه فرعون سر می داد، امروز خود بی واسطه سر
می دهد تا مرهمی باشد بر زخم کهنه تکبرش.
روزگار ما اما، روزگار
پایه گذاری و سازمان دهی به اجتماع های پراکنده شیطانی است. سران شیطانی
در تلاشند، این اجتماع را به تحقق برسانند و برای این مقصود، از ابزارهای
گوناگون اطلاع رسانی بهره می برند.
از سوی دیگر، در هیاهوی کم
توجهی دولتمردان و مسئولان به مسائل فرهنگی و اعتقادی جوانان کشور،
جریان های متعارض این فرصت را غنیمت شمرده و با اتصال به سر شاخه های
فرا مرزی و در پایان آسودگی خاطر به نشر و ترویج آموزه های ضد دینی خود
می پردازند.